پارت 2
درست بود که اون خیلی آدم تیزی بود ولی من هم سعی میکردم تا به خیال خودم ناراحتش نکنم .
با بستن چشمانم به شبی برگشتم که دخترک را در بغل داشتم .
هنوز که هنوز است بوی موهای خوش بویش زیر بینی ام است .
بالشتی که سر بر رویش گذاشته بود را در بغل گرفتم و به بینی نزدیک کردم و عمیق بویش کردم .
میدانستم که پیدایش میکنم.
پیدایش میکنم و بعد کاری باهاش میکنم که مرغ های آسمان به حالش گریه کنند .
او هنوز مرا نشناخته بود فقط روی خوش من را دیده بود و وای به حالش .
قسم خوردم نه تنها امشب بلکه تمام شب هایی را که به یادش سر میکردم و به درد خیانتش می سوختم قسم میخوردم که بابت تک تک این شب ها بد تقاصی ازش بگیرم.
دخترک باید می ماند .
باید از من تقاضای بخشش میکرد .
باید برایم توضیح میداد .
و بعد من به حرمت عشقی که بهش داشتم میبخشیدم .
همانطور که من بخاطر غلط اضافه ای که کردم قصد داشتم با تمام وجودم طلب بخشش کنم.
با وجودی که مسیح به آرامش دعوتم کرد و ازم خواست تا فکر و خیال نکنم مستی باعث شده بود تا خود صبح تمام فکر و ذکرم نام یک دختر باشد آن هم سپیده بود .
درست بود که اون خیلی آدم تیزی بود ولی من هم سعی میکردم تا به خیال خودم ناراحتش نکنم .
با بستن چشمانم به شبی برگشتم که دخترک را در بغل داشتم .
هنوز که هنوز است بوی موهای خوش بویش زیر بینی ام است .
بالشتی که سر بر رویش گذاشته بود را در بغل گرفتم و به بینی نزدیک کردم و عمیق بویش کردم .
میدانستم که پیدایش میکنم.
پیدایش میکنم و بعد کاری باهاش میکنم که مرغ های آسمان به حالش گریه کنند .
او هنوز مرا نشناخته بود فقط روی خوش من را دیده بود و وای به حالش .
قسم خوردم نه تنها امشب بلکه تمام شب هایی را که به یادش سر میکردم و به درد خیانتش می سوختم قسم میخوردم که بابت تک تک این شب ها بد تقاصی ازش بگیرم.
دخترک باید می ماند .
باید از من تقاضای بخشش میکرد .
باید برایم توضیح میداد .
و بعد من به حرمت عشقی که بهش داشتم میبخشیدم .
همانطور که من بخاطر غلط اضافه ای که کردم قصد داشتم با تمام وجودم طلب بخشش کنم.
با وجودی که مسیح به آرامش دعوتم کرد و ازم خواست تا فکر و خیال نکنم مستی باعث شده بود تا خود صبح تمام فکر و ذکرم نام یک دختر باشد آن هم سپیده بود .