_خم شو رو میز
اینکه جلوی شوهرم برای دوستش قمبل کنم خیلی برام سخت بود با اسپنک محکمی که خوردم دستامو رو میز جک کردم و باسنم و عقب دادم که جاوید با خیال راحت از پشت خودشو بهم چسبوند و چشمکی برای امیر زد
_داداش این خانم کوچولوت خیلی باسن خوبی داره
امیر دستی به باسن نسیم کشید و همونطور که چشمش رو سینه هاش بود خنده ای کرد
_خوب ادبش کن داداش. دختر بدی شده تازگیا
چنگی به سینه هام انداخت و زیر گوشم نفس زد
_طاقت منو داری جوجه رنگی؟ حیفم میاد آخه...
https://t.me/+vfBb7Elq6PJiNzZk
https://t.me/+vfBb7Elq6PJiNzZk
😥♨️♨️♨️
اینکه جلوی شوهرم برای دوستش قمبل کنم خیلی برام سخت بود با اسپنک محکمی که خوردم دستامو رو میز جک کردم و باسنم و عقب دادم که جاوید با خیال راحت از پشت خودشو بهم چسبوند و چشمکی برای امیر زد
_داداش این خانم کوچولوت خیلی باسن خوبی داره
امیر دستی به باسن نسیم کشید و همونطور که چشمش رو سینه هاش بود خنده ای کرد
_خوب ادبش کن داداش. دختر بدی شده تازگیا
چنگی به سینه هام انداخت و زیر گوشم نفس زد
_طاقت منو داری جوجه رنگی؟ حیفم میاد آخه...
https://t.me/+vfBb7Elq6PJiNzZk
https://t.me/+vfBb7Elq6PJiNzZk
😥♨️♨️♨️