💻🩸 #آرکــــــــــــــــا 🩸💻
#پـــارت_293
ولی یه حسی بهم می گفت:
” کار، کاره مهراب ”
به داخل خونه برگشتم و برای اینکه مامان متوجه چیزی نشه، دسته گل رو زیر چادرم پنهان کردم.
داشتم سمت اتاقم می رفتم که باز صداش از داخل آشپزخونه طنین انداخت.
_کی بود نوا؟
_نمی دونم...کسی پشت در نبود!
غرید:
_امان از دست این بچه ها...نمی خوان دست از مردم آزاری بر دارن!
این حرفش نشون می داد که باورش شده.
تند وارد اتاقم شدم و دسته گل و، روی میزم نهادم.
اگه این دسته گل کار مهراب باشه، حتما باهام تماس میگیره.
با این فکر، سیم کارتم و داخل گوشی انداختم.
طبق تصورم، همین که سیستم بالا اومد، گوشی در دستم لرزید.
یه شماره ی نا شناس!
که قطعا کسی نمی تونست باشه جز مهراب...
نفس عمیقی کشیدم و با کمی تعلل آیکون سبز رو فشردم.
بلافاصله صدای گیرا و جذابش به گوش رسید.
_اعتراف کن که خیلی خوش سلیقم!
لبخند روی لب هام نقش بست.
من حتی این اعتماد به نفسش رو هم دوست داشتم.
_اره...اعتراف می کنم که واقعا بد سلیقه ای.
حرفم روی جدی گرفت و پچ زد:
_یعنی از دسته گل خوشت نیومد؟
نتونستم اذیتش کنم و زود خودم و باختم.
_شوخی کردم...خیلی قشنگه...ممنون.
_خواهش می کنم! بابت عذر خواهی بابت اونشب.
نمی دونم چرا یهو شیطون شدم و گفتم:
_یعنی همه بابت عذر خواهی کردن، گل ادریس صورتی می فرستن!؟
#پـــارت_293
ولی یه حسی بهم می گفت:
” کار، کاره مهراب ”
به داخل خونه برگشتم و برای اینکه مامان متوجه چیزی نشه، دسته گل رو زیر چادرم پنهان کردم.
داشتم سمت اتاقم می رفتم که باز صداش از داخل آشپزخونه طنین انداخت.
_کی بود نوا؟
_نمی دونم...کسی پشت در نبود!
غرید:
_امان از دست این بچه ها...نمی خوان دست از مردم آزاری بر دارن!
این حرفش نشون می داد که باورش شده.
تند وارد اتاقم شدم و دسته گل و، روی میزم نهادم.
اگه این دسته گل کار مهراب باشه، حتما باهام تماس میگیره.
با این فکر، سیم کارتم و داخل گوشی انداختم.
طبق تصورم، همین که سیستم بالا اومد، گوشی در دستم لرزید.
یه شماره ی نا شناس!
که قطعا کسی نمی تونست باشه جز مهراب...
نفس عمیقی کشیدم و با کمی تعلل آیکون سبز رو فشردم.
بلافاصله صدای گیرا و جذابش به گوش رسید.
_اعتراف کن که خیلی خوش سلیقم!
لبخند روی لب هام نقش بست.
من حتی این اعتماد به نفسش رو هم دوست داشتم.
_اره...اعتراف می کنم که واقعا بد سلیقه ای.
حرفم روی جدی گرفت و پچ زد:
_یعنی از دسته گل خوشت نیومد؟
نتونستم اذیتش کنم و زود خودم و باختم.
_شوخی کردم...خیلی قشنگه...ممنون.
_خواهش می کنم! بابت عذر خواهی بابت اونشب.
نمی دونم چرا یهو شیطون شدم و گفتم:
_یعنی همه بابت عذر خواهی کردن، گل ادریس صورتی می فرستن!؟