‼️پاسخ به چند شبهه
⁉️۱. اگر کتمان اسرار لازم است چرا ائمه: اسرار را بیان كردهاند؟
⚜اوّلاً: به هر مخاطبی نگفتهاند و به مخاطبان دارای کشش فرمودهاند؛
⚜ثانیاً: غالباً در لباس استعاره و تمثیل فرمودهاند؛
⚜ثالثاً: برای کسانی که سطح پایینی دارند دستورالعمل خاص دارند و آن اینکه اگر نفهمیدند، انکار نکنند و علمش را به اهلش واگذار نمایند؛
⚜رابعاً: معنای کتمان هیچ نگفتن نیست، بلکه به نااهل نگفتن است.
⁉️۲. ذکر حالات و مقامات مایۀ ترغیب دیگران و نوعی دستگیری است. پس نباید بخل کرد.
✅اولاً آنجا که گفتن مایۀ فساد نشود، بخلی در کار نیست و کتمان یعنی نگفتن در جایی که مفسده دارد؛
✅ثانیاً: گاه ذکر حالات برای شنونده مایۀ ترغیب است و برای گوینده مایۀ تخریب. مگر خدا نفرموده:
🔰سالک حق ندارد برای اصلاح دیگری خود را تخریب کند. امیرمؤمنان علیه السلام به اهل کوفه فرمود:
⁉️۳. با آغاز سلوک و پیدایش حالات روحی، رفتار خارجی سالک دگرگون میشود و این خود نوعی از دست دادن کتمان است.
♨️اولاً: اگر مؤمنِ غیرسالك هم به دستورات دینی درست پایبند باشد، رفتارش نسبت به رفتار تودۀ مردم دگرگون میگردد، پس دگرگونی رفتار، لازمِ اعمّ سلوک است و قهراً فقط با سلوک ملازمهای ندارد که ناقض کتمان باشد.
♨️ثانیاً: این مقدار از رفع کتمان ناگزیر است و چارهای از او نیست و از اینرو، پذیرفته شده است. حضرت آیتالله بهجت رضوان الله علیه پس از سجدههای طولانی چند بار با کف دست و محكم به پیشانی میکشید که اثر سجده نماند. خوب، با گریههایی که در حال نماز برایشان به صورت غیراختیاری عارض میشود چه کنند؟! تفاوت حالات و رفتارهای اهل سلوک با دیگران امری واضح است و قابل کتمان نیست.
https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0
⁉️۱. اگر کتمان اسرار لازم است چرا ائمه: اسرار را بیان كردهاند؟
🔰پاسخ:
⚜اوّلاً: به هر مخاطبی نگفتهاند و به مخاطبان دارای کشش فرمودهاند؛
⚜ثانیاً: غالباً در لباس استعاره و تمثیل فرمودهاند؛
⚜ثالثاً: برای کسانی که سطح پایینی دارند دستورالعمل خاص دارند و آن اینکه اگر نفهمیدند، انکار نکنند و علمش را به اهلش واگذار نمایند؛
⚜رابعاً: معنای کتمان هیچ نگفتن نیست، بلکه به نااهل نگفتن است.
⁉️۲. ذکر حالات و مقامات مایۀ ترغیب دیگران و نوعی دستگیری است. پس نباید بخل کرد.
🔰پاسخ
✅اولاً آنجا که گفتن مایۀ فساد نشود، بخلی در کار نیست و کتمان یعنی نگفتن در جایی که مفسده دارد؛
✅ثانیاً: گاه ذکر حالات برای شنونده مایۀ ترغیب است و برای گوینده مایۀ تخریب. مگر خدا نفرموده:
🔆«فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم» «از خود تعریف نکنید».
🔰سالک حق ندارد برای اصلاح دیگری خود را تخریب کند. امیرمؤمنان علیه السلام به اهل کوفه فرمود:
«من میدانم چه شما را اصلاح میکند، ولی من برای اصلاح شما خود را تخریب نمیکنم»
⁉️۳. با آغاز سلوک و پیدایش حالات روحی، رفتار خارجی سالک دگرگون میشود و این خود نوعی از دست دادن کتمان است.
🔰پاسخ:
♨️اولاً: اگر مؤمنِ غیرسالك هم به دستورات دینی درست پایبند باشد، رفتارش نسبت به رفتار تودۀ مردم دگرگون میگردد، پس دگرگونی رفتار، لازمِ اعمّ سلوک است و قهراً فقط با سلوک ملازمهای ندارد که ناقض کتمان باشد.
♨️ثانیاً: این مقدار از رفع کتمان ناگزیر است و چارهای از او نیست و از اینرو، پذیرفته شده است. حضرت آیتالله بهجت رضوان الله علیه پس از سجدههای طولانی چند بار با کف دست و محكم به پیشانی میکشید که اثر سجده نماند. خوب، با گریههایی که در حال نماز برایشان به صورت غیراختیاری عارض میشود چه کنند؟! تفاوت حالات و رفتارهای اهل سلوک با دیگران امری واضح است و قابل کتمان نیست.
https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0