جرعه ای از عرفان


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Telegram


سلام خدمت دوستان و همراهان
این کانال صرفان مخصوص
#مطالب عرفانی
نکات عرفانی
اشنایی با عرفا
اثار عرفا
و همین رواله انشاالله که استفاده درست ببریم همه از مطالب ❤️💫

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Telegram
Statistics
Posts filter


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
خمارِباده‌ی‌عشقم❤️
#امیرالمومنین
#بابا
#مولاعلی

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


📚پذیرائی حضرت سلمان از مرحوم انصارى‏(آیت الله محمد جواد انصاری)

✍«مرحوم آیه الحقّ عارف بالله حاج شیخ محمّد جواد انصارى همدانى رضوان الله تعالى علیه میفرمودند:

🏷 من در سابق الأیّام به زیارت قبر غیر معصوم و امام نمى‏رفتم، چون تصوّر میکردم که فقط از قبور ائمّه علیهم السّلام که به مقام طهارت مطلقه رسیده ‏اند بسط و گشایش حاصل میشود

‼️ ولى از قبور غیر آنها اثرى مترتّب نیست.

📜تا در سفر اوّلى که به عتبات عالیات با جمعى از تلامذه روحانى خود به جهت زیارت مشرّف شدیم،
🗓 یک روز در ایّام اقامت در کاظمین علیهما السّلام براى تماشاى بناى مدائن و ایوان شکسته کسرى که حقّاً موجب عبرت بود از بغداد به صوب مدائن رهسپار شدیم و پس از تماشاى مدائن و بجاى آوردن دو رکعت نماز در آن ایوان که مستحبّ است، به سمت قبر سلمان و حذیفه که در قُرب آن ایوان قرار دارد به راه افتادیم و ما در کنار قبر سلمان نه به جهت زیارت‏ بلکه به جهت رفع خستگى و استراحت با جمیع احباب و دوستان نشسته بودیم.

📖که ناگهان سلمان از ما پذیرائى نمود و خود را بصورت واقعیّه خود نشان داد و به حقیقت خود تجلّى نمود. چنان روح او لطیف و صاف و بدون ذرّه‏اى از کدورت و چنان واسع و زلال بود که ما را در یک عالم از لطف و محبّت و سعه و صفا فرو برد.

📌و چنان در فضاى وسیع و لطیف و بدون گره از عالم معنى ما را داخل کرد که حقّا مانند فضاى بهشت پر لطف و صفا، و چون ضمیر منیر عارف بالله مانند آبِ صافى، زلال و مانند هوا لطیف بود.
من از اینکه به جهت زیارت در کنار قبر او نیامده بودم شرمنده شدم و سپس به زیارت پرداختیم.

💯 و از آن پس نیز به زیارت قبور غیر ائمّه طاهرین علیهم السّلام هم، از علماء بالله و مقرّبان و أولیاء خدا میروم و مدد مى‏ گیرم؛ و به زیارت قبور مؤمنین در قبرستان میروم؛ و به شاگردان خود توصیه نموده ‏ام که از این فیض الهى محروم نمانند.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


مشارطه

🔮مشارطه نوعی تلقین به نفس و بسیار مؤثّر است و باید جدّی گرفته شود و پیوسته انجام شود

💎 امروزه بسیاری از كارهای درست یا نادرست، با تلقین به اشخاص و جوامع صورت می‌پذیرد.

تلقین حتی نسبت به مردگان تأثیر دارد و لذا تلقین میت یکی از دستورات دینی ماست. پس سالک که دلی زنده و روحی سرزنده دارد، باید از آن بهره بجوید.

🔅مشارطه🔅

♨️سالک الی الله سپیده‌دمان، پیش از آغاز فعالیت روزانه، در خلوت خود در محضر پروردگار با نفس خویش همچون شریکی دقیق و حسابگر به مشارطه می‌نشیند و با او عهد و پیمان می‌بندد، پیمانی محکم و استوار که هرگز از آنچه وظیفۀ سلوکی اوست، تخلّف نورزد

💯مشارطه نوعی تلقین به نفس و بسیار مؤثّر است
و باید جدّی گرفته شود و پیوسته انجام شود.

📜 امروزه بسیاری از كارهای درست یا نادرست، با تلقین به اشخاص و جوامع صورت می‌پذیرد. تلقین حتی نسبت به مردگان تأثیر دارد و لذا تلقین میت یکی از دستورات دینی ماست. پس سالک که دلی زنده و روحی سرزنده دارد، باید از آن بهره بجوید. سالک هر صبح‌گاه نفس خویش را مخاطب قرار داده و به او می‌گوید:

📌مبادا در لحظه‌ای از لحظات امروز غفلت عارض تو گردد
📌مبادا کوچک‌ترین دستور از دستورات سلوکی که وظیفۀ توست، به موقع و به خوبی انجام نشود.
📌مبادا عمل لَغوی از تو سرزند یا گفتار لغوی از تو صادر شود.
📌مبادا برای غیر خدا کاری انجام دهی و با غیر حق معامله کنی.
📌مبادا امروزت بدتر از دیروزت باشد.

و اگر نسبت به لغزشی یا دستوری ضعف دارد، همان را مورد تأکید قرار می‌دهد.

📚مثلاً می‌گوید:


🔰مبادا در محیط کار نتوانی بر اعصابت مسلّط باشی و دلی را از خود برنجانی.
🔰مبادا قبل از شروع نماز جماعت که چند دقیقه توجّه لازم است، در مسجد نباشی.
🔰مبادا در هنگام غذا کمیت و کیفیت را بر اساس سلوک رعایت نکنی.


‼️به احتمال فراوان، فرازهایی از دعاهای صبح‌گاهی و نیز تعقیبات نماز صبح، مشارطۀ سلوکی را تداعی و تلقین را افاده می‌كند به یک نمونه بنگرید:

مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح از ابن فهد حلّی در عدى الداعی و از امام رضا علیه السلام در تعقیب نماز صبح نقل می‌کند:

📃«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَاد ... مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّۀ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا مَا شَاءَ النَّاسُ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ النَّاسُ حَسْبِی الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ حَسْبِی الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ حَسْبِی الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ حَسبی الله ربُّ العالمین حَسْبی مَن هو حَسبی حَسْبِی مَنْ لَمْ یزَلْ حَسْبِی حَسْبِی مَن كانَ مُذْ كُنتُ لَمْ یزَل حَسْبِی حَسْبِی اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیم» 
📝«به نام خدا و درود خدا بر محمد و آلش. من کارم را به خدا وامی‌گذارم که خدای بینای بر بندگان است... آنچه خدا بخواهد، همان خواهد شد. هیچ جنبشی و نیرویی نیست، مگر به وسیلۀ خدا. آنچه خدا بخواهد همان خواهد شد نه آنچه مردمان بخواهند. آنچه خدا بخواهد همان خواهد شد، اگرچه مردم خوش نداشته باشند. پروردگار مرا بس است، به جای پروریدگان. آفریدگار مرا بس است، به جای آفریدگان. روزی‌رسان مرا بس است، به جای روزی‌خواران. پروردگار جهانیان مرا بس است. بس است مرا آن کس که او مرا بس است و کافی است. بس است مرا آن کس که همیشه مرا بس است. بس است مرا آن‌كه از زمانی که بوده‌ام همیشه مرا بس بوده است. بس است مرا خدایی که هیچ معبودی و الهی جز او نیست. بر او توکل نمودم که اوست پروردگار عرش بزرگ».
نیز، این جملۀ شریف در روایت اشارتی به مشارطه دارد.

♻️ «یصْبِحُ وَ شُغْلُهُ الذَّكْرُ وَ یمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّكْر» یا
♻️ «یمْسِی وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ وَ‌ یصْبِحُ وَ شَغْلُهُ الْفِكْرُ»
«مؤمن در صبح‌گاهان همّتش بر یاد خدا و انجام اعمال و وظائف است و شامگاهان همتش بر سپاسگزاری است».
♨️مشارطه می‌تواند در روز بیش از یک بار تکرار شود، به‌ویژه اگر سالک برای کار بیش از یک بار از منزل بیرون می‌رود.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


💎به مقام مکاشفه رسیده اى ؟ 💎
 

🏷 آیت اللّه اراکى فرمودند: …


🏘یک آقا{ سید مهدى کشفى} بود پسر آقا {سید ریحان اللّه کشفى} نوه آقا {سید جعفر کشفى } که از بروجرد بودند و پدرش ‍ در تهران بزرگ شد و (خود او در قم ) در کوچه ما منزل داشت :

📚 این آقا سید مهدى با دایى زاده آقا طالقانى به نام آقا سید محى الدین پیش بنده مکاسب مى خواندند.

📌این آقا سید مهدى (در این ) اواخر متخصصین و مخصوصین آقا میرزا جواد آقا شد.

📖به درس او خیلى علاقه مند بود و سلام و علیک زیاد داشتند و به او اخلاص و مودت زیاد داشت .
 
ایشان نقل کرد و گفت :

🌑یک شب توى خانه خودم توى اطاق خوابیده بودم ، دیدم که صداى محرق القلبى از حیاط مى آید.

✨ از بس محرق القلب (و سوزناک ) بود، هراسان از خواب برخاستم که چه خبر است ؟

📜 رفتم در را باز کردم ، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکى است ، یک کاروانسراى بزرگى است و دور تا دورش حجره مى باشد. و صدا از یک حجره مى آید. دویدم پشت حجره ، هر کار کردم در باز نشد از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است ،

🔰 دیدم یکى از رفقاى ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان سنگ آسیا روى او چیده اند و یک شخصى بد هیبت از آن بالاى حلقوم دهان او عملیاتى مى کند و او از زیر دارد صدا مى زند. ناراحت شدم ، هر چه کردم در باز نشد.
 
⁉️هر چه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما اینطور مى کنى ؟ اصلا نگفت تو کى هستى ؟

این قدر ایستادم که خسته شدم . برگشتم آمدم توى رختخواب ، ولى خواب از سرم به کلى پرید. نشستم تا صبح شد. رفتم در خانه میرزا جواد آقا و در زدم ، به میرزا جواد آقا گفتم :

♨️من همچون چیزى دیدم  گفت :ها! شما مقامى پیدا کرده اید. این مکاشفه است ! آن شخص در آن ساعت نزع روح مى شد.

🗓من تاریخ برداشتم ، بعد کاغذ آمد که آن رفیق در همان ساعت فوت کرده است !

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


🚿طهارت


📌دوام طهارت در فقه مستحب است

سالک باید تلاش کند همیشه در حال طهارت به سر برد. حالت ناپاکی برای سالک مضر است، غسل‌های مستحب و به‌ویژه غسل جمعه را باید به‌جا آورد. ماندن در حالت جنابت برای سالک سمی مهلک است.

🔰دوام طهارت


🏷سالک باید تلاش کند همیشه در حال طهارت (وضو و...) به سر برد. حالت ناپاکی برای سالک مضرّ است. در حال جنابت ماندن، سالک را ساقط میکند.

 
📖استاد میفرمود:


🚿«اگر هم دسترسی به آب ندارید، تیمم بدل از غسل به‌جا آورید تا روح کمتر آلوده گردد. این تیمم مبیح للصّلوهٔ (مجوز نماز) نیست».

👥بسیاری از مردم حتی مؤمنان متعهد عادت کردهاند که شب هنگام که نزدیکی می‌کنند، بخوابند و پیش از نماز صبح غسل جنابت کنند، این کار برای سالک سمّی مهلک است.

✍در حالات مرحوم قاضی گفته اند:

روزی شاگردان، ایشان را سرماخورده یافتند و فهمیدند ـ به تصریح خود ایشان ـ که نیاز به غسل واجب و در دسترس نبودن آب گرم و باز نبودن حمامهای عمومی در شب، باعث آن بوده است. ایشان فرموده بود: «نتوانستم تحمل کنم و تا صبح در حال جنابت بمانم و لذا با آب سرد غسل کردم».

📌به هر حال، سالک باید به مجرد جنب شدن، غسل کند

📌 زن سالک باید به مجرد قطع خون حیض، غسل کند

📌 سالک باید همیشه با وضو باشد

📌 غسلهای مستحب و به‌ویژه غسل جمعه را به‌جا آورد.


📖امیرمؤمنان علی صلواةالله علیه هرگاه میخواست کسی را با وصف تنبلی وصف کند، چنین میفرمود


🔖«از ترک‌کنندهٔ غسل جمعه تنبل‌تر است» (بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۲۸)

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


💠 سالک باید به همه پیشگامان راه کمال که شامل انبیا، اوصیا و اولیای الهی هستند احترام بگذارد و به دامانِ همه دست توسل بگشاید.

💠 توسل
⚜ ۱. توسّل به عنایت چهارده معصوم
⚜ ۲. توسّل به عنایت حجّت زندهٔ هر عصر
⚜ ۳. توسّل به عنایت حضرت سید الشهداء سلام الله علیه

💠 توسل
🔮 مقربان درگاه پروردگار عبارتند از انبیا، اوصیا و اولیای الهی.
📿 سالک باید از توسّل به ساحت مقربان درگاه الهی غفلت نورزد. اماکن مرتبط با آنها و به‌ ویژه مرقد آنها را زیارت کند و دائماً از آنان همت بطلبد.
🍂 بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
🍂 که زیارتگه رندان جهان خواهد بود 


🔸 مؤمن به همهٔ انبیا و اوصیا احترام می‌گذارد:
«لا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه» (بقره/۲۸۵)؛
«ما میان هیچ‌یک از پیامبران خدا فرق نمی‌نهیم»

🔺 شمار انبیا و اوصیا برای ما معلوم نیست. در برخی روایات تعداد هریک از انبیا و اوصیا را یکصد و بیست و چهار هزار گفته‌اند چه اینکه تعداد اولیای الهی هم نامعلوم است،
فقط سالک مجاهد مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی احتمال داده‌اند به ازاء هر پیامبر، ۱۰ ولی داشته باشیم، یعنی یک میلیون و دویست و چهل هزار ولی....  

🔘 به هر حال، سالک باید به همهٔ پیشگامان راه کمال احترام بگذارد و در دل به آنها توسّل جوید، ولی در سه مورد این توسّل لازم‌تر و کارسازتر و بیشتر مورد تأکید است.
🔰 ۱. توسّل به عنایت چهارده معصوم
که هم راه مستقیم به سوی خدایند:
«أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَم» و هم راهنمای راه «وَ أَدِلَّاءَ عَلَی صِرَاطِه»  و هم نشانه‌های هدایت «وَ أَعْلَامُ الْهُدَی»  ادلهٔ ضرورت توسّل به این سلسلهٔ نور به قدری فراوان است که قابل شمارش نیست.
🔰 ۲. توسّل به عنایت حجّت زندهٔ هر عصر
که در زمان ما مهدی موعود حجت ‌بن‌ الحسن العسکری علیه السلام است. ضرورت اعتنای تام به حضرت که استاد خاصّ و قطب عالم امکانند، در بحث راهنمای سفر گذشت.
🔰 ۳. توسّل به عنایت حضرت سید الشهداء سلام الله علیه

توسّل به عنایت باب الله الواسع و ثار الله حضرت سید الشهداء امام همام حسین ‌بن ‌علی ‌بن ابی‌طالب سلام الله علیهما کیمیا است و مس وجود سالک را طلای ناب می‌کند.
⚡️ تجلی ذاتی برای سالکان بیشتر در دو حال رخ می‌دهد که یک حالش، زمان توسّل به دامن این بزرگوار است.

❇️ استاد با یک زیارت خالصانهٔ امام حسین علیه السلام به انسان کاملی چون سید‌ هاشم حداد دست یافت و مرحوم قاضی پس از زیارت حضرتش به کمال بار یافت.  ایشان فرموده است
:
برای رسیدن به مقامی که مطلوب من بود، وجب به وجب صحن مطهر امام حسین علیه السلام، شب تا صبح بیتوته کرده‌ا
م 

💟 بی‌جهت نیست که در روایات، زیارت حضرت زیارت خدا در عرش به حساب آمده است.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


{حزن}


حزن، اندوهی که سالک از هنگام شروع سلوک تا رسیدن به لقای محبوب دائماً در دل دارد، که مبادا عمر به پایان رسد و به مقصود نرسد، البته حزن قلبی نباید به عبوس بودن و بداخلاقی بینجامد.

🔱حزن دائم


🔰سالک از زمان شروع سلوک تا زمان رسیدن به لقای محبوب دائماً حزنی در دل دارد. حزن از اینکه مبادا عمر به پایان رسد و او به مقصود نرسد. استاد می‌فرمود:

💠«همین حزن، سالک را هدایت می‌کند به مقصود».💠

📚عارف سریع‌السیر مرحوم شیخ محمد بهاری می‌فرماید:

📌«به محض انقطاع رشتۀ حزن از قلب، فیوضات معنویه منقطع گردد» 


📚و می‌فرماید

:
❤️«اگر قلب شاد و خندان باشد، هم او را بهره‌ای از معارف نخواهد بود» 
.
📝دربارۀ مؤمن در روایت آمده:


📖«الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ»  «در دل محزون است و صورتش خندان


🏷پس حزن قلبی نباید به عبوس بودن صورت و بداخلاقی بینجامد.

📜مؤمن ترش‌خو و عبوس نیست و اهل قهقهه نیز نیست و خنده او مانند رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم تبسم است. سالک تبسمی نمکین بر لب دارد، تبسمی که خود حاکی از حزنی درونی است  سالک در طول سلوک الی الله قبض و بسط دارد. در حال قبض نباید «بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ» از دست برود و در حال بسط نباید «حُزنُه فی قَلبِه» کم‌رنگ شود. دربارۀ قبض و بسط سلوکی سخن خواهد آمد.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


✍امام رضا علیه السلام میفرمایند....:



https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


👩دیپلم چهره شناسی👩

🏷 حضرت استاد جناب ایت الله کشمیری
وقتى ساکن قم بود به تهران سفر مى‏کرد و به منزل فرزندان خود مى ‏رفت.


📌در سفرى یکى از خانم‏هاى خویشاوند (صبیه یا عروس ایشان) عرض مى‏ کند:

🏡 «خانمى در تهران هست که جلساتى دارد و خبرها مى ‏دهد و کارهایى هم مى ‏کند. دوست دارم ایشان را ببینید»

📛استاد با این جمله که «حال ندارم»، ملاقات را رد مى‏ کند


🌅 در سفر بعدى اصرار مى‏ کنند که او بیاید و ملاقاتى انجام گیرد و استاد قبول مى ‏کند

🔮در آن ملاقات، آن خانم ابتداء به چهره استاد بسیار نگاه مى‏ کند و روحیات ایشان را مى‏ گوید و در آخر حرفش به علما تعریض مى‏ کند با این منظور که شماها چیزى ندارید!!

📚استاد حرف این خانم را ناصواب مى‏ بیند و پاسخگو مى ‏شود. خود در این خصوص مى ‏فرماید:

📌«توجهى به امیرالمؤمنین‏ علیه السلام کردم و سپس گفتم تو به شوهرت خیانت کردى!! او رنگش عوض شد و خجالت کشید

📌 دوباره توجه به امیرالمؤمنین‏ علیه السلام کردم و گفتم هو یا على. سپس گفتم:

شما ظاهراً مسلمان شدید؛ باطن شما مسلمان نبوده. او منفعل شد و دست و پایش را گم کرد

‼️بعد خودش اعتراف کرد و گفت:


📜من در لندن زندگى مى‏ کردم و مسیحى بودم. خواستم با یک تاجر ایرانى ازدواج کنم. دختر نبودم ولى با حیله‏اى خودم را دختر جا زدم و به خاطر تاجر ظاهراً مسلمان شدم. به او گفتم:

⁉️استاد فرمود این مطالب را از کجا مى‏ گویى؟

🏥گفت: در لندن مدرسه‏ اى است که چهره‏ شناسى تدریس مى ‏شود و من دیپلم علم چهره ‏شناسى را گرفتم و روحیات افراد را از فرمول هایى که در چشم و ابرو و لب و گونه و… هست، مى ‏گویم.» ( مژده دلدار: ص ۱۹و۲۰)

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


‼️پاسخ به چند شبهه

⁉️۱. اگر کتمان اسرار لازم است چرا ائمه: اسرار را بیان كرده‌اند؟

🔰پاسخ:


اوّلاً: به هر مخاطبی نگفته‌اند و به مخاطبان دارای کشش فرموده‌اند؛

ثانیاً: غالباً در لباس استعاره و تمثیل فرموده‌اند؛

ثالثاً: برای کسانی که سطح پایینی دارند دستورالعمل خاص دارند و آن اینکه اگر نفهمیدند، انکار نکنند و علمش را به اهلش واگذار نمایند؛

رابعاً: معنای کتمان هیچ نگفتن نیست، بلکه به نااهل نگفتن است.

⁉️۲. ذکر حالات و مقامات مایۀ ترغیب دیگران و نوعی دستگیری است. پس نباید بخل کرد.

🔰پاسخ



اولاً آنجا که گفتن مایۀ فساد نشود، بخلی در کار نیست و کتمان یعنی نگفتن در جایی که مفسده دارد؛

ثانیاً: گاه ذکر حالات برای شنونده مایۀ ترغیب است و برای گوینده مایۀ تخریب. مگر خدا نفرموده:


🔆«فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم»  «از خود تعریف نکنید».

🔰سالک حق ندارد برای اصلاح دیگری خود را تخریب کند. امیرمؤمنان علیه السلام به اهل کوفه فرمود:

«من می‌دانم چه شما را اصلاح می‌کند، ولی من برای اصلاح شما خود را تخریب نمی‌کنم» 

⁉️۳. با آغاز سلوک و پیدایش حالات روحی، رفتار خارجی سالک دگرگون می‌شود و این خود نوعی از دست دادن کتمان است.

🔰پاسخ:


♨️اولاً: اگر مؤمنِ غیرسالك هم به دستورات دینی درست پای‌بند باشد، رفتارش نسبت به رفتار تودۀ مردم دگرگون می‌گردد، پس دگرگونی رفتار، لازمِ اعمّ سلوک است و قهراً فقط با سلوک ملازمه‌ای ندارد که ناقض کتمان باشد.

♨️ثانیاً: این مقدار از رفع کتمان ناگزیر است و چاره‌ای از او نیست و از این‌رو، پذیرفته شده است. حضرت آیت‌الله بهجت رضوان الله علیه پس از سجده‌های طولانی چند بار با کف دست و محكم به پیشانی می‌کشید که اثر سجده نماند. خوب، با گریه‌هایی که در حال نماز برایشان به صورت غیراختیاری عارض می‌شود چه کنند؟! تفاوت حالات و رفتارهای اهل سلوک با دیگران امری واضح است و قابل کتمان نیست.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


📿ذکر با طرب📿

📚مؤلف کتاب در محضر لاهوتیان مى ‏نویسد:


📌عالم ربانى و عارف صمدانى مرحوم آیت ‏اللَّه، آقا سید عبدالکریم کشمیرى به شهادت بسیارى از بزرگان حوزه، استاد یگانه زمان خود در امر ذکر بودند، در این زمینه اطلاعات وسیعى داشتند و عمر شریف خود را با اذکار و اسماء الهى به پایان برده بودند.

♨️روزى که افتخار زیارت آن ولى خدا نصیبم شد، ذکرى را به من تعلیم کردند و فرمودند:

🔱اگر یک اربعین توفیق گفتن آن را پیدا کنید فتوحات معنوى بسیارى براى شما به همراه خواهد داشت، و اضافه کردند؛

🔰 اگر از نیمه شب به بعد این امر اختصاص دهید بهتر است و من تصمیم گرفتم از فرداى آن روز دستور ایشان را اجرا کنم.

📿عدد ذکر بسیار زیاد بود و شب‏هاى اول حدود چهار ساعت و نیم به طول مى ‏کشید،

🔮ولى به تدریج این زمان کوتاه‏تر شد و به سه ساعت و نیم رسید.

📜به خاطر دارم که در شب سوم که سرگرم ذکر گفتن بودم، ناخودآگاه و براى لحظاتى پلک‏ هایم سنگینى کرد و به خواب رفتم و دیدم، که آیت‏ اللَّه کشمیرى

🚪 در آستانه در اتاق ایستاده ‏اند و به من نهیب مى ‏زند که فلانى ذکر را با طرب باید گفت نه با کسالت برخیزید و پس از تجدید وضو ذکر را از نو شروع کنید.

🏷برخاستم و پس از تجدید وضو از نو به گفتن ذکر پرداختم



🌝 فرداى آن روز به خدمت ایشان شرفیاب شدم تا ببینم در این ‏باره صحبتى مى ‏کنند یا نه!

📖دقایقى گذشت و طلبه جوانى آمد و از شرایط ذکر پرسید، ایشان ضمن بیان شرایط گفتن ذکر، فرمودند:

☣ذکر را با طرب باید گفت نه با کسالت...


اگر در حین گفتن ذکر احساس کسالت کردید و چشم شما روى هم رفت باید تجدید وضو کنید و از نو به گفتن ذکر بپردازید،

♨️این‏طور نیست؟ آقاى مجاهدى؟

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


🔆شاخصه‌های شناخت کمال در استاد🔆


🔮۱. ادعای صادقانه:

 
💎فردی که وجودش با صدق عجین شده و معنای کمال را به خوبی می‌داند و به درستی تقریر می‌کند، در صورتی که ادعا کند کامل است، به کمال او پی می‌بریم.

📌۲. اجماع یا شهرت میان اهل فن: 


📿اگر همه یا اکثریت سالکان پیشرفته به کمال یک انسان شهادت دادند، می‌توان به کمال او اطمینان پیدا کرد.

🔰۳. اعتماد و مراجعۀ انسان‌های فرهیخته


♻️از رجوع انسان‌های فرهیختۀ فراوان به کسی، مانند مرحوم قاضی، به عنوان استاد می‌توان کمال او را حدس زد.

🔱۴. شهادت انسان کامل: 


تصریح انسان کامل به کمال کسی، کامل بودن او را ثابت می‌کند. در بسیاری از فرقه‌های تصوف و عرفان رسم بوده که استاد هنگام وفات بهترین شاگرد کامل را به عنوان جانشین خود در امر طریقت معرفی کرده است.

❇️۵. انجام کارهایی که فقط از کامل سر می‌زند:



✅برخی اعتقاد دارند کارهایی از قبیل احیاء و اماته و ... فقط از کامل سر می‌زند. صدور چنین کارهایی از کسی شاخصۀ کمال اوست. به نظر نگارنده این امور، مخصوص کامل نیست و فقط تربیت انسان کامل توسط کسی نشانۀ کمال اوست.

♨️۶. صاحب سرّ کامل بودن:


💢 اگر كسی صاحب سرِّ انسان کاملی باشد به یقین، خود کامل است، زیرا سرّ کامل را جز کامل تحمل نمی‌کند. البته پیدا کردن صاحب سرّ کار دشواری است.

🔆۷. شهادت قلب سلیم:


 🔅هرگاه انسانی با رعایت تقوا دارای قلب سلیم شد و با نور تقوا فرقان الهی را به دست آورد، شهادت قلب چنین انسانی می‌تواند کمال او را اثبات کند.
این موارد همه از بایدها بود. چند نمونه از نبایدها عبارتند از: بی‌اعتنایی و یا حتی کم‌اعتنایی به شریعت، غفلت از توحید، اشتغال به لهو، مبتلا بودن به هوای نفس و ... .


⁉️دو نکته:

نکته ۱: باید دقت کرد که منظور از «اعتنای به شریعت» با «احتیاط» مصطلح در فقه یکی نیست.

چه بسا عارفی که عمل او به مذاق عده‌ای مقدس‌نما خوش نیاید، اما نمی‌توان او را سهل‌انگار در شریعت دانست، زیرا رفتارش بر اساس اجتهادِ خود یا تقلیدِ درست صورت پذیرفته است.

‼️نکته ۲: 

💠تأکید بسیار زیاد بزرگان بردقت در پیدا کردن «انسان کامل» بسیار به‌جاست، زیرا همان‌طور که انسان کامل در تربیت سالک نقش ویژه‌ای دارد، انسان غیركامل هم نقش تخریبی بی‌نظیری در وجود سالک دارد.


https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


🪔شروع سلوک معنوی🪔

📝آیت الله کشمیری به کسانی که علاقمند به سیرو سلوک بودند می فرمودند:


♨️برای همه راه باز است و آنها که گذشته ی خوبی ندارند، استفغار و ذکر یونسیه بگویند و عزم بر بازگشتن از کارهای ناپسند گذشته کنند

📌(شیدا، ص134).


https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


📚علل ضرورت راهنمای سفر📚

📌۱. رجوع جاهل به عالم:


☣ سالک نسبت به راه خدا جاهل است و انسان کامل عالم است و رجوع جاهل به عالم باتوجه به فطرت و عقل و نقل مسلم است، پس باید به عارف کامل رجوع کند و از او راهنمایی بطلبد


🔰۲. سهولت سلوک:


♻️ تجربه نشان داده که فقط سالک بیعت کرده با راهنمای كامل به راحتی از کریوه‌های راه می‌گذرد و به مقصد می‌رسد

♨️۳. گذر از امتحانات:

 
💢در راه خدا امتحانات بسیار است و سالک نسبت به راه‌ گریز از آنها ناآشناست. استادی کامل و راهنمایی راه رفته می‌باید که دست سالک را بگیرد و از مهالک نجات بخشد.

🔆۴. سلوک با چشم باز: 


🔅هر مرحلۀ سلوک آدابی دارد که بدون دانستن و عمل به آن آداب، گذر کردن از آن مرحله محال یا دشوار است و فقط استاد آگاه از این مراحل و آداب می‌تواند سالک را از این مراحل ترقی دهد.

🔱۵. ارتباط با استاد خاص: 


سالک برای گرفتن فیوضات از قلب استاد خاص نیاز به اتصال با قلب استاد عام یعنی انسان کامل دارد.

🌐۶. دلالت آیات و روایات:


💠 آیات و روایات بسیاری به نحو عموم یا خصوص بر ضرورت استفاده از راهنمای کامل در سفر به سوی خدا دلالت دارد.

📖۷. تفاوت شاکله‌ها و گوناگون نسخه‌ها:


📝 شاکله‌ها گوناگون است و هرکس بر اساس شاکلۀ خویش عمل می‌کند و بر همین اساس نمی‌توان برای سلوک، نسخه‌ای جامع و همگانی پیچید و به دست همه داد، بلکه انسانی کامل لازم است که بر اساس شاکله‌ها و نفوس گوناگون افراد هرکس را از دریچۀ نفس خویش و بر اساس شاکله‌اش راهنمایی کرده و به مقصد برساند.

❇️۸. تأثیر نَفْس و نَفَس استاد:

 
✳️تفاوت میان سالکی که خود را تحت هیمنۀ ولایت انسانی کامل قرار داده با شخصی که بدون استاد به سیر پرداخته، بسیار زیاد است. در این زمینه داستان‌های فراوانی نقل شده است.

👁‍🗨۹. گذر کردن از نفس:

 

☑️پایان سفر الی الله فناء فی الله است و برای رسیدن به فناء، نفس سالک باید درهم شکند و کوه انانیت او خرد شود. فناء فی الله نیاز به افناء دارد که فقط با دست مبارک ولی الله که همان انسان کامل است صورت می‌گیرد.

🫂۱۰. تعیین رفیق سفر:

 
👥یکی از امور بسیار لازم و ضروری در پیمودن راه خدا «رفیق» است. رفیق، سالک را در گذر از کریوه‌های سلوک و خطرات راه کمک می‌کند.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


🔮خلاصۀ این تقسیم با حكم هر قسم در نمودار زیر ترسیم می‌شود:
〽️نمودار اقسام استاد عام


https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


👳‍♂اقسام استاد عام👳‍♂

🏷برای استاد عام می‌توان از جهات گوناگون تقسیماتی بیان كرد كه ما فقط به برخی از این تقسیمات باتوجه به اهمیت  می‌پردازیم:


📝۱. سالك یا به كمال استاد عام یقین دارد كه در این صورت كاملاً به دستورات او گوش فرا می‌دهد و بهره می‌برد و یا در كمال استاد شك دارد و نمی‌داند او به كمال انسانی رسیده است یا نه.

📌در این صورت اگر استاد از سوی انسانی كامل، زنده یا مرده، مأمور و یا مجاز به دستگیری باشد

♨️ باز سالك به دستورات او گوش جان می‌سپارد♨️

🔰زیرا در این صورت در حقیقت آن انسان كامل زمینه‌ساز تأثیردرست این استاد ناكامل است.

📜 عارف كامل مرحوم قاضی  هنگام مرگ، وصی سلوكی و طریقتی خویش را حضرت آیى‌الله حاج شیخ عباس قوچانی  معرفی كرده بود و ایشان در آن زمان كامل نبوده و وعدۀ كمال را از مرحوم قاضی نسبت به اواخر عمر شنیده بود، بدین دلیل با تعجّب می‌پرسند:

‼️ آیا من دستگیری كنم؟!

مرحوم قاضی پاسخ می‌دهند: تو دستگیری كن، با ما

✔️و اگر استاد كه در كمال او شك داریم، مجاز یا مأمور به دستگیری از سوی كاملی نباشد، باید ببینیم آیا این استاد بی‌هوا و بی‌ادعاست و یا نه

🏷 اگر بی‌هوا بود به مقداری كه دستوراتش مخالف با شریعت نباشد، عمل می‌كنیم و در عین حال، حالِ توكل خود را بر خدای متعال و حالِ طلب استاد كامل یا كمال استاد را از پروردگار از دست نمی‌دهیم

💯 البته برای احراز بی‌هوس بودن استاد باید در خلأ و ملأ، پنهان و آشکار با او بود و با دقت رفتار، كردار، خاطرات و‌ افكار او را كه در ظاهر به گونه‌ای آشكار می‌شود، در نظر داشت. ( لب اللباب، ص۱۴۲)


🔰و اگر در استاد، هوی و هوس دیدیم چون هوی با خدا سازگار نیست.


⚜«أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ» (جاثيه/۲۳)؛⚜
«آیا دیدی آن كس را كه خدایش هوای اوست».


☣به عدم كمال او یقین می‌یابیم و در این صورت نمی‌توانیم با او همراه باشیم. البته راه‌های شناخت «كمال» استاد را پس از این بررسی خواهیم كرد


خلاصۀ این تقسیم با حكم هر قسم در نمودار زیر ترسیم می‌شود:👇👇👇

نمودار اقسام استاد عام👇👇👇


📚۲. استاد كامل می‌تواند پس از فوت دارای دو وصی ظاهر و باطن باشد كه وصی ظاهر هنوز به كمال نرسیده و وصی باطن كامل باشد. وصایت به وصی ظاهر شده و وصی باطن مخفی است.

در حقیقت وصی باطن طالبان واقعی را می‌پذیرد و تكامل می‌دهد و طالبان دروغین را از آغاز نپذیرفته و نفساً طرد می‌كند. عارف كامل سید هاشم حدّاد خود را وصی باطن مرحوم سید علی قاضی دانسته و مرحوم حاج شیخ عباس قوچانی را وصی ظاهر آن عارف كامل می‌دانست (روح مجرد، ص۴۸۹).

البته باید دانست كه وصی ظاهر و باطن باید كاملاً مؤید یكدیگر باشند كه تعارض میان آن دو كاشف از بطلان طریق هر دو است (روح مجرد، ص۴۹۱).

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


🔰تفاوت‌های استاد خاص و استاد عام🔰

🔆میان استاد خاص و استاد عام تفاوت‌هایی است مانند:

🔮۱. استاد خاص به حكم عقل و نقل (یعنی قرآن، زیرا تمسّك به سنت در این زمینه مستلزم دور است) از انواع گناهان و زشتی‌ها و حتی از سهو و نسیان معصوم است، ولی استاد عام هرگز از سهو و نسیان خالی نیست، اگرچه بر اساس پذیرش عصمت اختیاری او را از گناه معصوم بدانیم 

🔮۲. استاد خاص صاحب ولایت كبری و مشرّع یا حافظ شریعت و طریقت است. او بر جمیع عوالم مهیمن و بر جزئیات و كلیات محیط است، ولی اساتید عام، همه در تحت لوای او و شریعت و طریقت اویند و نه مشرّع‌اند و نه حافظ شریعت.
البته مراد از حفظ، حفظ آن از تحریف و تبلیغ آن كه وظیفۀ همۀ علمای امت است، نیست بلكه مراد، حفظ به معنای «
كشف از واقعِ سنَّت» است.
جایگاه این بحث «
علم اصول فقه» است.

🔮۳. استاد خاص در هر زمان واحد است و اساتید عام ممكن است متعدد باشند

🏷(رساله سير و سلوك منسوب به بحرالعلوم، ص۱۵۷. (پاورقی) ).
حتی در برخی زمان‌ها كه انبیای متعددی وجود داشته‌اند، همه در زیر لوای یك پیامبر برتر قرار داشته‌اند، همانند لوط علیه السلام كه پیرو ابراهیم علیه السلام بوده است و نیز همانند امام حسین علیه السلام كه در زمان برادرش امام حسن علیه السلام تابع آن امام بوده است.

🔮۴. بر همین اساس، استاد عام در طول استاد خاص مطرح است، یعنی استاد خاص امام است و استاد عام مأموم
.

🔮۵. استاد عام با اینكه به مقصد رسیده، ولی نیاز به استاد خاص دارد «چه آداب وطن را نیز او می‌آموزد و والی آن مملكت نیز اوست»

📌 (رسالۀ سير و سلوك منسوب به بحرالعلوم، صص۱۵۷ و ۱۵۸)

.


🔮۶. ضرورت دستگیری استاد عام  چنانكه گذشت  در ظرف عدم دسترسی به استاد خاص است، ولی ضرورت دستگیری استاد خاص مطلق است.

🔮۷. خالی بودن زمین از استاد خاص ممكن نیست كه:
📜«لو خلت الارض ساعۀ واحدۀ من حجۀ لساخت باهلها» (بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۸ و ج۵۱، ص۱۱۲، به نقل از امام علی علیه السلام)؛

❗️یعنی «اگر حجت خدا بر روی زمین نباشد، اگرچه یك ساعت، زمین اهلش را فرو می‌برد».

📚بلكه از دیدگاه عرفان انسان كامل و ولی مطلق، واسطۀ فیض حق بر تمامی موجوات است. او گرچه در زمین است، اما نه «زمینی» است و نه «آسمانی». او فقط خدایی است كه:


☣«صِبْغَة اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة» (بقره/۱۳۸



💠«كدام رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟».💠

‼️تذكر


ریشۀ این تفاوت‌ها در دو امر است:⚜

♻️۱. استاد خاص به علت منصب موهبتی نبوت یا امامت از ویژگی‌هایی برخوردار است.

♻️۲. این ویژگی‌ها استاد عام را در طول استاد خاص قرار می‌دهد.


https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


موثرتین اعمال جوارح

🏷میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در دستور اول سلوک این گونه بیان می کنند:

🔰 من از بعضی مشایخ خودم که همانند او حکیم عارفی و معلم حاذقی را در راه خیر ندیده ام،

⁉️ پرسیدم:

👁‍🗨 کدوام یک از اعمال جوارح را که شما تجربه نموده اید اثرش در قلب بیشتر است؟ فرمود:

سجده ی طولانی که یک ساعت یا سه ربع ساعت طول انجامد و در آن گوید:

❇️لا اِلهَ الاّ اَنتَ سُبحانَکَ اِنَّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین❇️

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
عزیز دل عمو عباس خوش آمدی
https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0


چند نكته:


🔮سیر و سلوک یعنی تلاش در جهت پیمودن نزدیک‌ترین راه به سوی خدا که همان راه راست است.

💎 پس سیر و سلوک خود راهی میان‌بر در میان راه‌ها به سوی خداست. این راه خاص است و نباید با مشابهاتش یکسان دانسته شود.

‼️اینکه گفته می‌شود «عشق» یا «مراقبه» یا «توسل» و ... راه میان‌بر است، درست است، به این معنا که همه در ناب‌گرایی در سیر الی الله نقش اساسی دارند.

🔆اخلاص نیز درجاتی دارد، یعنی درجات پایین آن با ناخالصی همراه است، پس در فضیلت اخلاص هم باید ناب‌گرا بود.

⚜مراتب صراط مستقیم بی‌پیرانه‌ و از کمبود و نقص مبرّایند.

🔰صراط مستقیم قابلیت رساندن به مقصود را دارد. البته نه به این معنا که استدارج و بازگشت و امتحان و انحراف نسبت به آن ممکن نیست.

https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0

20 last posts shown.