🔆شاخصههای شناخت کمال در استاد🔆
💎فردی که وجودش با صدق عجین شده و معنای کمال را به خوبی میداند و به درستی تقریر میکند، در صورتی که ادعا کند کامل است، به کمال او پی میبریم.
📿اگر همه یا اکثریت سالکان پیشرفته به کمال یک انسان شهادت دادند، میتوان به کمال او اطمینان پیدا کرد.
♻️از رجوع انسانهای فرهیختۀ فراوان به کسی، مانند مرحوم قاضی، به عنوان استاد میتوان کمال او را حدس زد.
⚜تصریح انسان کامل به کمال کسی، کامل بودن او را ثابت میکند. در بسیاری از فرقههای تصوف و عرفان رسم بوده که استاد هنگام وفات بهترین شاگرد کامل را به عنوان جانشین خود در امر طریقت معرفی کرده است.
✅برخی اعتقاد دارند کارهایی از قبیل احیاء و اماته و ... فقط از کامل سر میزند. صدور چنین کارهایی از کسی شاخصۀ کمال اوست. به نظر نگارنده این امور، مخصوص کامل نیست و فقط تربیت انسان کامل توسط کسی نشانۀ کمال اوست.
💢 اگر كسی صاحب سرِّ انسان کاملی باشد به یقین، خود کامل است، زیرا سرّ کامل را جز کامل تحمل نمیکند. البته پیدا کردن صاحب سرّ کار دشواری است.
🔅هرگاه انسانی با رعایت تقوا دارای قلب سلیم شد و با نور تقوا فرقان الهی را به دست آورد، شهادت قلب چنین انسانی میتواند کمال او را اثبات کند.
این موارد همه از بایدها بود. چند نمونه از نبایدها عبارتند از: بیاعتنایی و یا حتی کماعتنایی به شریعت، غفلت از توحید، اشتغال به لهو، مبتلا بودن به هوای نفس و ... .
⁉️دو نکته:
نکته ۱: باید دقت کرد که منظور از «اعتنای به شریعت» با «احتیاط» مصطلح در فقه یکی نیست.
چه بسا عارفی که عمل او به مذاق عدهای مقدسنما خوش نیاید، اما نمیتوان او را سهلانگار در شریعت دانست، زیرا رفتارش بر اساس اجتهادِ خود یا تقلیدِ درست صورت پذیرفته است.
‼️نکته ۲:
💠تأکید بسیار زیاد بزرگان بردقت در پیدا کردن «انسان کامل» بسیار بهجاست، زیرا همانطور که انسان کامل در تربیت سالک نقش ویژهای دارد، انسان غیركامل هم نقش تخریبی بینظیری در وجود سالک دارد.
https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0
🔮۱. ادعای صادقانه:
💎فردی که وجودش با صدق عجین شده و معنای کمال را به خوبی میداند و به درستی تقریر میکند، در صورتی که ادعا کند کامل است، به کمال او پی میبریم.
📌۲. اجماع یا شهرت میان اهل فن:
📿اگر همه یا اکثریت سالکان پیشرفته به کمال یک انسان شهادت دادند، میتوان به کمال او اطمینان پیدا کرد.
🔰۳. اعتماد و مراجعۀ انسانهای فرهیخته
♻️از رجوع انسانهای فرهیختۀ فراوان به کسی، مانند مرحوم قاضی، به عنوان استاد میتوان کمال او را حدس زد.
🔱۴. شهادت انسان کامل:
⚜تصریح انسان کامل به کمال کسی، کامل بودن او را ثابت میکند. در بسیاری از فرقههای تصوف و عرفان رسم بوده که استاد هنگام وفات بهترین شاگرد کامل را به عنوان جانشین خود در امر طریقت معرفی کرده است.
❇️۵. انجام کارهایی که فقط از کامل سر میزند:
✅برخی اعتقاد دارند کارهایی از قبیل احیاء و اماته و ... فقط از کامل سر میزند. صدور چنین کارهایی از کسی شاخصۀ کمال اوست. به نظر نگارنده این امور، مخصوص کامل نیست و فقط تربیت انسان کامل توسط کسی نشانۀ کمال اوست.
♨️۶. صاحب سرّ کامل بودن:
💢 اگر كسی صاحب سرِّ انسان کاملی باشد به یقین، خود کامل است، زیرا سرّ کامل را جز کامل تحمل نمیکند. البته پیدا کردن صاحب سرّ کار دشواری است.
🔆۷. شهادت قلب سلیم:
🔅هرگاه انسانی با رعایت تقوا دارای قلب سلیم شد و با نور تقوا فرقان الهی را به دست آورد، شهادت قلب چنین انسانی میتواند کمال او را اثبات کند.
این موارد همه از بایدها بود. چند نمونه از نبایدها عبارتند از: بیاعتنایی و یا حتی کماعتنایی به شریعت، غفلت از توحید، اشتغال به لهو، مبتلا بودن به هوای نفس و ... .
⁉️دو نکته:
نکته ۱: باید دقت کرد که منظور از «اعتنای به شریعت» با «احتیاط» مصطلح در فقه یکی نیست.
چه بسا عارفی که عمل او به مذاق عدهای مقدسنما خوش نیاید، اما نمیتوان او را سهلانگار در شریعت دانست، زیرا رفتارش بر اساس اجتهادِ خود یا تقلیدِ درست صورت پذیرفته است.
‼️نکته ۲:
💠تأکید بسیار زیاد بزرگان بردقت در پیدا کردن «انسان کامل» بسیار بهجاست، زیرا همانطور که انسان کامل در تربیت سالک نقش ویژهای دارد، انسان غیركامل هم نقش تخریبی بینظیری در وجود سالک دارد.
https://t.me/+OwaoE1zvvG5jMDI0