° ایوای جاوید °
#پارت344
جاویدی که برزخی پیمان را نظاره میکرد و پس گردنی محکمی حوالهاش کرد!
- هوی! چفت و بست دهنتو بکش تا نکشیدمش.
پیمان لبش را گاز گرفت و با قیافهی مچاله شده پشت سرش را مالش داد.
امیرعلی کبود شده بود بس جلوی خودش را میگرفت نخندد و خندهاش میآمد.
پیمان خبر نداشت صفت " جیگر " را به زن داییاش آن هم مقابل دایی به شدت غیرتیاش نسبت داده...
جاوید دوباره روی گوشی پیمان خم شد.
متفکر چشم ریز کرد و پرسید:
- چی گذاشته مگه که گفتی مستن؟
پیمان استوری قبلی پادینا را باز کرد.
به بار مشروب پدرش پاتک زده بودند و همگی یک جام دستشان بود.
جاوید خون خونش را خورد وقتی چشمش به جام درون دست ایوا افتاد.
پادینا در یک استوری هم او را از قلم نینداخته بود.
اگر تولد پادینا نبود میدانست چه کار کند.
همین الان ایوا را از آن مجلس شیطانی بیرون میکشید!
دقیقا سه ساعت یک گوشه نشست و حرص خورد تا وقتی که جیران تماس گرفت و گفت مهمان ها رفتهاند و پسران میتوانند به خانه برگردند.
بی وقفه به همراه پیمان به خانهی جیران رفت.
وارد خانه که شد، اولین نفر نگاهش به روی حالت غیر طبیعی ایوا نشست.
این ایوای مست و جاویدِ ریاضت کشیده اصلا ترکیب آسونی نیستن امشببببب🤩🤩🤩🤩
پارتهای بعدی رو همین الان بخونید👇
https://t.me/c/1962736477/19420
از 40 هزارتومان تخفیف ویژهمون جا نمونید🔥🔥🔥
#پارت344
جاویدی که برزخی پیمان را نظاره میکرد و پس گردنی محکمی حوالهاش کرد!
- هوی! چفت و بست دهنتو بکش تا نکشیدمش.
پیمان لبش را گاز گرفت و با قیافهی مچاله شده پشت سرش را مالش داد.
امیرعلی کبود شده بود بس جلوی خودش را میگرفت نخندد و خندهاش میآمد.
پیمان خبر نداشت صفت " جیگر " را به زن داییاش آن هم مقابل دایی به شدت غیرتیاش نسبت داده...
جاوید دوباره روی گوشی پیمان خم شد.
متفکر چشم ریز کرد و پرسید:
- چی گذاشته مگه که گفتی مستن؟
پیمان استوری قبلی پادینا را باز کرد.
به بار مشروب پدرش پاتک زده بودند و همگی یک جام دستشان بود.
جاوید خون خونش را خورد وقتی چشمش به جام درون دست ایوا افتاد.
پادینا در یک استوری هم او را از قلم نینداخته بود.
اگر تولد پادینا نبود میدانست چه کار کند.
همین الان ایوا را از آن مجلس شیطانی بیرون میکشید!
دقیقا سه ساعت یک گوشه نشست و حرص خورد تا وقتی که جیران تماس گرفت و گفت مهمان ها رفتهاند و پسران میتوانند به خانه برگردند.
بی وقفه به همراه پیمان به خانهی جیران رفت.
وارد خانه که شد، اولین نفر نگاهش به روی حالت غیر طبیعی ایوا نشست.
این ایوای مست و جاویدِ ریاضت کشیده اصلا ترکیب آسونی نیستن امشببببب🤩🤩🤩🤩
پارتهای بعدی رو همین الان بخونید👇
https://t.me/c/1962736477/19420
از 40 هزارتومان تخفیف ویژهمون جا نمونید🔥🔥🔥