#part603 مــــــ💄ــــــاتیک
لادن بغض کرده صدایش را بالا برد
_ ول کن دستمو عوضی ، داره میسوزه
ساواش با حرص پسش زد
از جا بلند شد و عقب عقب رفت
_ این عوضی میره دفتر کتاباتو بیاره
میدونی که؟ جمعه آزمونه
تراز کم باشه با کنکور و شغل و گموگور شدن باید خداحافظی کنی!
لادن با چشمان اشکی به دست خون الود و پای در گچش اشاره کرد
_ اینطوری درس بخونم؟
ساواش لبخند زد
سرد و تهدیدآمیز
_ آره عزیزم! خودم باهات کار میکنم
یکم روشای آموزش رو عوض میکنیم
که تو هم از برنامهات عقب نمونی
لادن بینی اش را بالا کشید و سرش را سمت مخالف برگرداند
دیگر نمیخواست مقابل چشمان او گریه کند
آرام زمزمه کرد
_ برو به جهنم
ساواش قبل از بستن در جوابش را داد
_ بدون تو بهشتم نمیرم خانم کوچولو
دوستای گلم بزودی افزایش قیمت داریم
خواستم از قبل اطلاع بدم که اگر دوست داشتید با قیمت قبلی عضو بشید جا نمونید👇
https://t.me/c/1477574810/48914
لادن بغض کرده صدایش را بالا برد
_ ول کن دستمو عوضی ، داره میسوزه
ساواش با حرص پسش زد
از جا بلند شد و عقب عقب رفت
_ این عوضی میره دفتر کتاباتو بیاره
میدونی که؟ جمعه آزمونه
تراز کم باشه با کنکور و شغل و گموگور شدن باید خداحافظی کنی!
لادن با چشمان اشکی به دست خون الود و پای در گچش اشاره کرد
_ اینطوری درس بخونم؟
ساواش لبخند زد
سرد و تهدیدآمیز
_ آره عزیزم! خودم باهات کار میکنم
یکم روشای آموزش رو عوض میکنیم
که تو هم از برنامهات عقب نمونی
لادن بینی اش را بالا کشید و سرش را سمت مخالف برگرداند
دیگر نمیخواست مقابل چشمان او گریه کند
آرام زمزمه کرد
_ برو به جهنم
ساواش قبل از بستن در جوابش را داد
_ بدون تو بهشتم نمیرم خانم کوچولو
دوستای گلم بزودی افزایش قیمت داریم
خواستم از قبل اطلاع بدم که اگر دوست داشتید با قیمت قبلی عضو بشید جا نمونید👇
https://t.me/c/1477574810/48914