رصد مردم هم روستانشین بودند و به اندازه امروز فناوری هم نداشتیم، مدل مردمی جواب داد؛ بهتر از امروز! البته ایرادهایش سرجایش هست؛ اما در حد خودش و در حد انتظار آن روز، جواب که داد هیچ، حماسه ایجاد کرد و دنیا پانزده سال پس از انحلال جهاد سازندگی میرود و مطالعه میکند که این پدیده عجیب چه بود؟ چه سازمانی بود و چه مکانیزمی داشت؟ چگونه چند بچه مهندس توانستند مردم را در پیچیدهترین پروژههای مهندسیبر روستایی مشارکت دهند و به کار گیرند.
وی با اشاره به یکی از سفرهایش به منطقه شوش خوزستان، گفت: در بهترین نقطه کشاورزی ایران و در مدار ۳۰ درجه که مانند کالیفرنیاست، دهیار، فوق لیسانس کشاورزی است. انبوه این ظرفیتها در روستاها و شهرها هست. ما باید به نظام برنامهریزی تکنوکراتی امروز کشور کافر شویم و تا لختی پادشاه را در این قصه نشان ندهیم، مساله درست نمیشود. اصلاً موضوع سازمان مدیریت هم نیست که با انحلالش مسئله حل شود؛ بلکه آن پارادایم، غلط است.
ایزدخواه سپس با انتقاد از تعطیلی جهاد سازندگی، آن را تلاشی عامدانه و آگاهانه تعبیر کرد و گفت: سه دولت در طی ۱۶ سال با جهاد سازندگی جنگیدند تا توانستند آن را ریشه کن کنند. این نهاد بزرگ مردمیِ توانمند، یکشبه، ریشهکن نمیشد. جهاد دانشگاهی هم تجربه مشابهی است که در زمان خود به سرعت شکاف بین دانشگاه و صنعت را پر میکرد. نهضت سوادآموزی هم مثال دیگری است که در دوره خودش حرکت بسیار مؤثری بود. اینها همه حرکتهایی فراتر از نهاد بود.
وی ادامه داد: رئیس یک همایش در پاکستان، استادی بود و میگفت شما آماده TAKE-OFF هستید و ما نیستیم؛ از ایشان خواستم یک شاخص بگوید؛ گفت شما در جامعه ۷۰- ۸۰ میلیونی خود بالای ۸۵ درصد با سواد هستید و ما در جامعهی نزدیک ۲۰۰ میلیونی خود بالای ۶۰ درصد بیسواد مطلق داریم.
این کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی، این مسئله را یک ظرفیت بزرگ دانست و گفت: تمام صحبت من این است که به حضور و عاملیت مردم در اقتصاد و توسعه و پیشرفت ایمان بیاوریم و کلید این قصه، میدانداری عناصر جهادی است که میتوانند این حرکت را ایجاد کنند. مردمی شدن اقتصاد و سازندگی کشور از عهده چه کسی بر میآید؟ چه عاملی میتواند این را تسریع، پیشرانی و تسهیل کند؟ ما معتقدیم که آن عامل، یک عامل جهادی است؛ هم عناصر جهادی، هم گروههای جهادی و هم حرکتهای جهادی. اینها میتوانند برای نقشآفرینی مردم و آوردن مردم در صحنه اداره امور جامعه نقشآفرینی کنند. چرا؟ چون حکومت اساساً زبان و رفتاری متفاوت با مردم دارد و حتی نقشش به گونهای است که با این مأموریتی که ما مطرح میکنیم سازگار نیست. این، «عامل جهادی» است که میتواند برای عاملیت مردم ریلگذاری کند و از طرفی عزم و خواسته و تصمیم حاکمیت را تشخیص دهد و از طرفی دیگر هم شرایط حضور مردم را درک کند.
وی با اشاره به یکی از سفرهایش به منطقه شوش خوزستان، گفت: در بهترین نقطه کشاورزی ایران و در مدار ۳۰ درجه که مانند کالیفرنیاست، دهیار، فوق لیسانس کشاورزی است. انبوه این ظرفیتها در روستاها و شهرها هست. ما باید به نظام برنامهریزی تکنوکراتی امروز کشور کافر شویم و تا لختی پادشاه را در این قصه نشان ندهیم، مساله درست نمیشود. اصلاً موضوع سازمان مدیریت هم نیست که با انحلالش مسئله حل شود؛ بلکه آن پارادایم، غلط است.
ایزدخواه سپس با انتقاد از تعطیلی جهاد سازندگی، آن را تلاشی عامدانه و آگاهانه تعبیر کرد و گفت: سه دولت در طی ۱۶ سال با جهاد سازندگی جنگیدند تا توانستند آن را ریشه کن کنند. این نهاد بزرگ مردمیِ توانمند، یکشبه، ریشهکن نمیشد. جهاد دانشگاهی هم تجربه مشابهی است که در زمان خود به سرعت شکاف بین دانشگاه و صنعت را پر میکرد. نهضت سوادآموزی هم مثال دیگری است که در دوره خودش حرکت بسیار مؤثری بود. اینها همه حرکتهایی فراتر از نهاد بود.
وی ادامه داد: رئیس یک همایش در پاکستان، استادی بود و میگفت شما آماده TAKE-OFF هستید و ما نیستیم؛ از ایشان خواستم یک شاخص بگوید؛ گفت شما در جامعه ۷۰- ۸۰ میلیونی خود بالای ۸۵ درصد با سواد هستید و ما در جامعهی نزدیک ۲۰۰ میلیونی خود بالای ۶۰ درصد بیسواد مطلق داریم.
این کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی، این مسئله را یک ظرفیت بزرگ دانست و گفت: تمام صحبت من این است که به حضور و عاملیت مردم در اقتصاد و توسعه و پیشرفت ایمان بیاوریم و کلید این قصه، میدانداری عناصر جهادی است که میتوانند این حرکت را ایجاد کنند. مردمی شدن اقتصاد و سازندگی کشور از عهده چه کسی بر میآید؟ چه عاملی میتواند این را تسریع، پیشرانی و تسهیل کند؟ ما معتقدیم که آن عامل، یک عامل جهادی است؛ هم عناصر جهادی، هم گروههای جهادی و هم حرکتهای جهادی. اینها میتوانند برای نقشآفرینی مردم و آوردن مردم در صحنه اداره امور جامعه نقشآفرینی کنند. چرا؟ چون حکومت اساساً زبان و رفتاری متفاوت با مردم دارد و حتی نقشش به گونهای است که با این مأموریتی که ما مطرح میکنیم سازگار نیست. این، «عامل جهادی» است که میتواند برای عاملیت مردم ریلگذاری کند و از طرفی عزم و خواسته و تصمیم حاکمیت را تشخیص دهد و از طرفی دیگر هم شرایط حضور مردم را درک کند.