پیشرفت به سبک ولایت


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


سلام علیکم - بسم‌الله
مشق‌هایی است با موضوع پیشرفت
در عرصه اقتصادی - اجتماعی
(تولید، روستا، فناوری، صنعت، شهر، تعاون)
از منظر حرکت جهادی - مردمی.
روح‌الله ایزدخواه

ببینید:
t.me/cinemaroosta
sapp.ir/pishraft_iran
eitaa.com/pishraft_iran

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter




رصد مردم هم روستانشین بودند و به اندازه امروز فناوری هم نداشتیم، مدل مردمی جواب داد؛ بهتر از امروز! البته ایرادهایش سرجایش هست؛ اما در حد خودش و در حد انتظار آن روز، جواب که داد هیچ، حماسه ایجاد کرد و دنیا پانزده سال پس از انحلال جهاد سازندگی می‌رود و مطالعه می‌کند که این پدیده عجیب چه بود؟ چه سازمانی بود و چه مکانیزمی داشت؟ چگونه چند بچه مهندس توانستند مردم را در پیچیده‌ترین پروژه‌های مهندسی‌بر روستایی مشارکت دهند و به کار گیرند.

وی با اشاره به یکی از سفرهایش به منطقه شوش خوزستان، گفت: در بهترین نقطه کشاورزی ایران و در مدار ۳۰ درجه که مانند کالیفرنیاست، دهیار، فوق لیسانس کشاورزی است. انبوه این ظرفیت‌ها در روستاها و شهرها هست. ما باید به نظام برنامه‌ریزی تکنوکراتی امروز کشور کافر شویم و تا لختی پادشاه را  در این قصه نشان ندهیم، مساله درست نمی‌شود. اصلاً موضوع سازمان مدیریت هم نیست که با انحلالش مسئله حل شود؛ بلکه آن پارادایم، غلط است.

ایزدخواه سپس با انتقاد از تعطیلی جهاد سازندگی، آن را تلاشی عامدانه و آگاهانه تعبیر کرد و گفت: سه دولت در طی ۱۶ سال با جهاد سازندگی جنگیدند تا توانستند آن را ریشه کن کنند. این نهاد بزرگ مردمیِ توانمند، یک‌شبه، ریشه‌کن نمی‌شد. جهاد دانشگاهی هم تجربه مشابهی است که در زمان خود به سرعت شکاف بین دانشگاه و صنعت را پر می‌کرد. نهضت سوادآموزی هم مثال دیگری است که در دوره خودش حرکت بسیار مؤثری بود. این‌ها همه حرکت‌هایی فراتر از نهاد بود.

وی ادامه داد: رئیس یک همایش در پاکستان، استادی بود و می‌گفت شما آماده TAKE-OFF هستید و ما نیستیم؛ از ایشان خواستم یک شاخص بگوید؛ گفت شما در جامعه ۷۰- ۸۰ میلیونی خود بالای ۸۵ درصد با سواد هستید و ما در جامعه‌ی نزدیک ۲۰۰ میلیونی خود بالای ۶۰ درصد بی‌سواد مطلق داریم.

این کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی، این مسئله را یک ظرفیت بزرگ دانست و گفت: تمام صحبت من این است که به حضور و عاملیت مردم در اقتصاد و توسعه و پیشرفت ایمان بیاوریم و کلید این قصه، میدان‌داری عناصر جهادی است که می‌توانند این حرکت را ایجاد کنند. مردمی شدن اقتصاد و سازندگی کشور از عهده چه کسی بر می‌آید؟ چه عاملی می‌تواند این را تسریع، پیشرانی و تسهیل کند؟ ما معتقدیم که آن عامل، یک عامل جهادی است؛ هم عناصر جهادی، هم گروه‌های جهادی و هم حرکت‌های جهادی. این‌ها می‌توانند برای نقش‌آفرینی مردم و آوردن مردم در صحنه اداره امور جامعه نقش‌آفرینی کنند. چرا؟ چون حکومت اساساً زبان و رفتاری متفاوت با مردم دارد و حتی نقشش به گونه‌ای است که با این مأموریتی که ما مطرح می‌کنیم سازگار نیست. این، «عامل جهادی» است که می‌تواند برای عاملیت مردم ریل‌گذاری کند و از طرفی عزم و خواسته و تصمیم حاکمیت را تشخیص دهد و از طرفی دیگر هم شرایط حضور مردم را درک کند.


🔵 مردم؛ حلقه مفقوده‌ی محرومیت‌زدایی

روح الله ایزدخواه، در گفتگو با خبرنگار مهر مردم را «حلقه  مفقوده محرومیت‌زدایی» عنوان کرد و گفت: اشتباه بزرگ ما این است که وقتی سراغ منطقه محروم می‌رویم، سراغ نداشته‌های آن و فاصله‌اش با کلان‌شهرها می‌رویم. چه کسی و با کدام شاخص توسعه‌یافتگی را تعریف کرده و گفته است که کلان‌شهر، جایی توسعه‌یافته است؟ مثلاً امنیت را در نظر بگیرید؛ شما در بلوچستان شش ماه زندگی کنید و ببینید آیا کسی می‌آید با قمه شما را تهدید کند و لپ‌تاپتان را بگیرد؟ در حالی که در تهران هر روز این حادثه تکرار می‌شود.

وی تأکید کرد: پس اگر مثلاً به «امنیت» به عنوان شاخص محرومیت و توسعه‌یافتگی نگاه کنیم، تهران ممکن است توسعه‌یافته‌تر از بلوچستان نباشد. اگر شاخص ما، «نشاط و افسردگی» باشد، کجا خودکشی بیش‌تر است؟ در منطقه محروم یا در کلان‌شهر؟ اگر شاخص «امکانات» را می‌خواهیم در نظر بگیریم؛ امکانات چیست؟ شهربازی، امکانات است و آن کوه‌های بکر و فرح‌زا و رودخانه‌های خروشان مناطق محروم امکانات محسوب نمی‌شود؟ اگر روابط قومی و طایفه‌ای شاخص باشد؛ فرار دختران از خانه در کلان‌شهر بیش‌تر است یا در مناطق محروم؟

ایزدخواه ادامه داد: طایفه‌مداری، خانواده‌مداری در کجا بیش‌تر است؟ رابطه والدین و فرزندان در کجا هنوز اصالت خود را حفظ کرده است؟ اگر شاخص بهداشت را در نظر بگیریم؛ بیماری‌های عجیب و خلق‌الساعه که در کلان‌شهر هست و در مناطق محروم نیست، چگونه توجیه می‌شود؟ تعداد کسانی که بالای ۷۰ سال دارند به نسبت جمعیت در مناطق محروم بیش‌تر است یا در کلان‌شهر؟ آیا با صرف ترک تحصیل افراد می‌توان گفت منطقه‌ای محروم است و جایی که افرادش دانشگاه رفته‌اند و تحصیل کرده‌اند، توسعه‌یافته است؟

این کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی گفت: از نظر من، مسئله محرومیت این‌ها نیست. بلکه این است که چقدر مردم در پیشرفت، عاملیت داشته باشند. در هیچ‌یک از پارادایم‌های دنیا در اقتصاد و سایر حوزه‌های علوم انسانی، مردم به عنوان «مردم» دیده نشده‌اند؛ خدمت‌رسانی به مردم، مسئله دوم و سوم است و «عاملیت مردم در پیشرفت»، نکته اول در محرومیت زدایی است.

ایزدخواه تاکید کرد: مسئله محرومیت فقط در این خلاصه می‌شود که چقدر امکان عاملیت و نقش آفرینی مردم در اینکه امور زندگی خود را اداره کنند، فراهم است.

وی ادامه داد: بعد از دویست سیصد سال سابقه علوم انسانی در غرب، به تازگی در این علوم به مساله مشارکت رسیده‌اند و می‌گویند مثلاً در توسعه زیرساخت‌ها مدل ppp بهترین مدل است؛ یعنی بخش غیر دولتی و دولتی با هم شریک شوند. برای چه؟ چون آن‌ها اصلاً از مسئله «مردم» شروع نکرده‌اند. در مدیریت، یک مکتب علمی بوده است که بعدها این نقد را به آن کردند که انسان را ماشین دیده است. اما نگاه ما، به طور تاریخی این‌ها نبوده است؛ در تأسیس جهاد سازندگی، در اولین فراز بیانیه تأسیس آن، مطرح شده است که ما باید متوسل شویم به ملت.

این کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی افزود: وقتی شما برنامه‌ریزی را به سبک متمرکز شروع می‌کنی، بعد از هفتاد سال، همچنان در خم یک کوچه هستی. همچنان باید به سازمان مدیریت التماس کنی تا به کارشناسش بگوید یک بار هم شده از  پشت میز بلند شود و ببیند در منطقه بلوچستان، دوازده ماه کشت چه معنایی دارد. تا بنشیند آن‌جا و بگوید هر کس می‌خواهد در بلوچستان آب بخورد باید از من اجازه بگیرد!

ایزدخواه که سابقه فعالیت‌های توسعه‌ای در منطقه سیستان و بلوچستان را دارد، ضمن اشاره به یک تجربه شخصی، گفت: استاندار این سوال را مطرح کرد که من بیش‌تر به منطقه خودم واردم یا دفتر کشاورزی سازمان مدیریت تهران؟ چرا من باید اجازه بگیرم و او تصویب کند که فلان طرح در منطقه ما اجرا شود یا خیر؟

وی تاکید کرد: این‌ها پیشرفت نیست! این‌ها پس‌رفت و عقب‌ماندگی است. نظام برنامه‌ریزی ما، «متمرکز» شده؛ «مردم»، کجای کار هستند؟ حالا می‌خواهیم با وصله و پینه درستش کنیم، نمی‌شود! اگر صد سال دیگر هم همین سیستم ادامه پیدا کند، باز وضع همین خواهد بود که هست. آن وقت شما ببینید طی کمتر از ۱۰ سال جهاد سازندگی ما در اوایل انقلاب، خلأهایی را پر می‌کند که به اعتراف دانشگاه پرینستون  آمریکا، بی سابقه بوده است و در دنیا این شدت در جبران عقب‌ماندگی روستاها قبل از این تکرار نشده است!

کارشناس و فعال حوزه توسعه محلی به یک رساله دکترا در سال ۱۳۹۰ اشاره کرد و گفت: اگر جهاد سازندگی نبود، پرونده این انقلاب همان دو سه سال اول بسته می‌شد. اگر نمی‌توانست مساله پیشرفت را در دورترین نقاط کشور مطرح کند و در دستور کار بگذارد، آن هم چهار ماه بعد پیروزی انقلاب و با مدل مردم‌محور، این انقلاب به ثمر نمی‌نشست.

ایزدخواه، در ادامه پرسید: ما این را چطور امروز به تکنوکرات‌ها تفهیم کنیم که بر مبنای این واقعیت‌ها، چهل سال پیش که این همه دفتر و اداره و سازمان نداشتیم و ۷۰ د


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🎥روح الله ایزدخواه، کارشناس کشاورزی

🔹دام بومی و مراتع را نابود می‌کنند تا راه ورود دام‌های صنعتی و غیربومی به کشور هموار شود! برای وابسته کردن روستایی کشاورز باید این دو چیز را از او بگیرند!

🔹آقایان طی سال‌های اخیر با شتر (طلای بیابان) جنگیدند!

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxdYEu3vBZ2rFQ


🔵 چهل سالگی انقلاب اسلامی
و کلید قله‌های فتح‌نشده

⏮ شهید حجت‌الاسلام محمدتقی شرعی، در شب شهادتش در کربلای پنج، در مصاحبه با گروه روایت فتح، گفت:
ما در این جنگ پیروز خواهیم شد؛ اما انقلاب هنوز قله‌های فتح‌نشده‌ی دیگری دارد ... و تنها بچه‌هایی که سوز اسلام دارند می‌توانند این قله‌ها را نیز فتح نمایند.

⏬ و امروز در چهل‌سالگی انقلاب،
جبهه‌های گفتمانی چندگانه‌ای پیش روی خود داریم که هریک بر چند قله فتح‌نشده اشارت دارد؛ جهاد اقتصادی، تولید علم، هویت فرهنگی، ... .

⏸ بنظرم این خیلی جالب نیست که مدام بر دستاوردهای چهل‌سالگی انقلاب، مانور دهیم؛
(البته خنثی کردن سم‌پاشی‌های ناجوانمردانه سرجای خودش..)
🔸 اما آنچه بچه‌های متولد انقلاب به بعد را باید سر شور و اندیشه بیاورد، دستاوردها نیست..
جهاد‌های نوین امروز و محورهای ناگشوده‌ی پیش رو است .. .

◀️ من در صدر همه‌ی این فتح‌نشده‌ها،
«مردمی‌شدن» را می‌گذارم‌‌.
- مردمی‌شدن اقتصاد و صنعت و تجارت
- مردمی‌شدن علم و آموزش
- مردمی‌شدن فرهنگ و تربیت
- مردمی‌شدن حکمروایی و سیاست
- مردمی‌شدن فناوری و نوآوری
- مردمی‌شدن حفاظت محیط زیست
- مردمی‌شدن گردشگری و نشاط جمعی
- مردمی‌شدن پیشرفت شهری و روستایی
- مردمی‌شدن روابط و تعاملات بین‌المللی
- مردمی‌شدن مساجد و مناسک
....

*⃣ چهل‌ساله‌هایی باید آستین بالا بزنند برای فتح این بزرگترین کارِ زمین‌مانده‌ی چهل‌سالگیِ جمهوری اسلامی.
🔹 وقتی مردمی‌شدن به معنای واقعی کلمه محقق شود،
آن وقت است که تمام آرمانهای انقلاب اسلامی از عرش به فرش نازل خواهد شد‌.
آن‌وقت است که دنیا با ابرقدرتی بنام ایران اسلامی مواجه خواهد بود.
آن‌وقت است که فوج‌فوج ملت‌های دنیا یدخلون فی دین‌الله افواجا.

⏺ تمامِ
تکرار می‌کنم
تمامِ
عقب‌ماندگی‌ها و واپس‌زدن‌ها و متوقف‌ماندن‌ها درمسیر پیشرفت کشور و انقلاب،
از کنار گذاشتن حرکت‌های جهادی - مردمی‌ رخ داد !
🔺 این شد که تکنوکرات‌ها سردمدار امور شدند
🔺 و متحجرها و محافظه‌کارها آتش‌بیار معرکه‌ی آنها
🔺 و بچه‌های انقلاب، نشسته در سوز و گداز تحقق آرمانها
🔺 و دشمنان در حال چنگ و دندان نشان دادن ها
🔺 و خناسهای داخلی در حال خیانت و چپاول ..

◀️ انقلاب را به ریل مردمی‌شدن ِ جهادی خود بازگردانید
تا تمام چهل قله‌ی فتح‌نشده را
همه‌جانبه، یک‌باره و عمیقاً فتح کند.

۲۲ بهمن ۹۷
تهران
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔵 انواع تلاش‌های نافرجام در محرومیت‌زدایی

⏮ آنچه در کل، تا امروز برای محرومیت‌زدایی کار شده، چه در دستگاه‌ها چه قرارگاه‌ها و چه گروه‌های جهادی، از این حالت‌ها بیرون نبوده:

1⃣ روش بلانتیجه‌ی «پرتاب پروژه»:
طراحی و اجرای پروژه‌هایی فیزیکی و آنکادرشده و مثلاً اولویت‌دار.
پروژه‌هایی که تهش، تأمین یک سازه ساختمانی بوده یا کشاندن آب ازین طرف به آن طرف یا دست بالا تسطیح اراضی کشاورزی.
🔺 قرار بوده با بردن این پروژه‌ها در روستا و منطقه محروم، پیشرفت و آبادانی هم به مردم هدیه شود، که نشده!

2⃣ روش پُرپَک‌وپُز «حل مسئله»:
کمی که هوشیارتر شده‌اند، دریافته‌اند مسئله، چندان از جنس «فقدان» نیست که بخواهیم با تزریق امکانات، حلش کنیم؛ بلکه مسئله، خود «مسئله» است؛
یعنی روال‌های عرفی‌شده‌ی عقب‌ماندگی در منطقه.
🔺 لذا با تحلیل‌های سیاست‌پژوهانه (!)، به جان مسئله افتاده‌ایم تا (مثلاً) حلش کنیم.
اما هرچه جلو رفته‌ایم، دریافته‌ایم مسئله‌های خودتشخیص ما، غامض‌تر می‌شود، که حل نمی‌شود. گویی تحلیل‌های (مثلاً) چندبُعدی ِ ما هم دردی دوا نمی‌کند.

3⃣ بساط «تسهیلگری» بازی:
پس از یأس از تزریق‌ها و عمرانی‌کاری‌ها و تحلیلگری‌ها، نوبت به یک نوع خاله‌بازی رسیده از جنس مثلاً اجتماعی.
🔺 اینکه با مردم مدام عکس یادگاری بگیریم و افاضات جامعه‌شناختانه (!) در جمع مبهوت و منفعل آنها بفرماییم و مدام برویم نان و غذای‌شان را بخوریم و نهایت ِ این کیابیا هم چیزی نباشد جز التیامی سطحی حاصل شو های دسته‌جمعی، برای جامعه محلی هدف!

4⃣ رویکرد ِ «سبک زندگی» مآبانه:
آنها که مدتها پای‌شان را در میدان نگذاشته بوده‌اند، و درعوض، با گفتمان‌ها، جا و بیجا، عکس یادگاری می‌گرفته‌اند، وقتی استیصال میدان‌رفته‌ها را دیده‌اند
به یکباره، منادیان سبک زندگی شده،
و از در ِ تربیت و آموزش سبک زندگی و این حرفها وارد محرومیت زدایی شده‌اند.
🔺 می‌خواهند به تنها مکان‌های واقعی که ردپای سبک زندگی ایرانی اسلامی، هنوز در آنها بجا مانده، سبک زندگی تزریق کنند!

↩️ این یک سیر رخ‌داده و جاری در صحنه‌ی محرومیت‌زدایی است.
هر رویکرد، اعوان و انصاری داشته و قرارگاه‌ها و ستادهایی.
مع‌الوصف، اینها نَفَس محرومیت را هم به شماره نینداخته‌اند که بخواهند حالا بزدایندش.
این بساط‌ها هریک، ابترند و در گل فرورفته.
🔸 چرا؟
فقط و فقط و فقط،
چون
ما هنوز که هنوز که هنوز است
از مردم بیگانه‌ایم!

⏸ با مردم زیست نکرده‌ایم
در باور آوردن به مردم، تواضع نکرده‌ایم
مردم را رعیت و خود را نخبه می‌دانیم
مردم را غریق و خود را نجات می‌شماریم
مردم را ناتوان و خود را توانمندساز قلمداد می‌کنیم
مردم را مشکل‌دار و خود را حلال مشکلات جا می زنیم
به مردم می‌گوییم توسعه‌نیافته، و خود را عامل توسعه می‌نامیم
مردم را جاهل و خود را حکیم می‌بینیم

#⃣ بدین ترتیب،
مردم هم عادت کرده‌اند
جلوی نیروهای خدمات رسان بیرونی، همان جلوه کنند که آنها انتظار داشته‌اند.
و لذا خود ِ خودشان نباشند.

◀️ موتور تغییر، درون روستا و منطقه محروم است نه بیرون آن؛
لوکوموتیو پیشرفت، مردم هستند نه ما جهادگران!
هسته جهادی، امام روستا، راهبر اجتماعی، ...
و هر عنوان دیگری به خودمان اطلاق کنیم
فرقی ایجاد نمی‌کند
و نسبت ما را با مردم، تغیبر نمی‌دهد.

⏺ بایستی،
مردم، بما هُوَ مردم
هدفگیری و مسئله‌یابی و روش‌شناسی و نتیجه‌‌زایی ِ جهاد ما باشد
و هیچگاه در هیچ عرصه‌ای غرق نشویم
نه عمرانی، نه فرهنگی، نه تربیتی، نه اقتصادی و نه اجتماعی.

۲۳ دی ۹۷
تهران
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔵 احیای جهادسازندگی (۲)؛
در کوره‌راه تلاش‌های بی‌فرجام

⏮ امروز دیگر مسجل شده است که کشور، حرکتی از جنس #جهادسازندگی کم دارد. چه آنکه شرایط امروز، خیلی شبیه ماه‌های اولیه بعد از بهمن ۵۷ است.
همان زمانی که دولت موقت و بعدش، باند بنی‌صدر اراده کرده بودند کشور جلو نرود، دقیقاً زمان زایش جهادسازندگی بود و شد و قطار انقلاب را هم به جلو راند.

↩️ اما بعد... احیای جهاد، با کدام فرمان؟! یعنی با چه جوهره‌ای و به چه روشی؟

🔄 اینکه عده‌ای بنشینند و شورا طوری تشکیل دهند و کانون‌هایی ملی و استانی ذیل خود تعریف کنند و مکتوبه‌ای هم به دفتر رهبری بزنند، احیای جهاد نمی‌شود؛ هرچند تلاشی است که از خفتگی بهتر است.

⏸ یا اینکه عده دیگری، در اتاق‌ فکر طوری بنشینند و راهبرد بنویسند و آیه و روایت تدوین کنند و شعارهایی زیبا و خوش‌آوا سرهم کنند و تخیلات قشنگی در پاورپوینت بیاورند، این هم احیای جهاد نمی‌شود؛ هرچند هر تلاش فکری، بی‌خاصیت نیست.

⤵️ این هم که عده دیگری، قرارگاه طوری براه اندازند و تابلویی بپا کنند و پول و پَله‌ای فراهم نمایند و نیروهایی به استخدام درآورند، احیای جهاد نمی‌شود؛هرچند تلاشی احترام‌برانگیز است.

⏺ در مظلومیت جهاد، همین بس که به شناخت جوهره‌اش کار نداشته و ندارند و تجربه‌ی فرابشری‌اش را کندوکاو‌ نکرده و نمی‌کنند و آن را با هر سازوکار ناقص‌الخلقه‌ای، همذات‌پنداری‌اش می‌کنند و به هر تشکیلات دست‌وپاشکسته‌ای، تقلیل‌ش می‌دهند و با خود جهاد، فقط عکس یادگاری می‌گیرند.

↗️ مسئول بزرگواری که در دستگاه دولتی نشسته‌اید و گپ‌وگفتی عصرانه و آن‌هم هفته‌ای یکبار همراه با چای و میوه‌ی ردیف‌بودجه‌ای تشکیل می‌دهید و به نسل جوان انقلاب هم هیچ اتکایی و حتی تعاملی ندارید، همان کارمند خوب بمانید و احیای جهاد نکنید، برای دنیا و آخرت‌تان بهتر است!

↘️ فعال عزیزی که در ساختمان حکومتی مستقر شده‌اید و خدمتکاران سرباز دارید و به پول خارج از شمول وابسته‌اید و روزانه، هفت هشت تا جلسه جورواجور و بی‌ربط و ضبط می‌روید و در هفده‌تا گعده و محفل عضوید، همان فعال فرهنگی بمانید و احیای جهاد نکنید، برای انقلاب مفیدترید.

↙️ تحلیلگر محترمی که همیشه متفکرید، و یک پا در تئوری دارید و پای دیگر در سیاست، و از تشکیلات، ژستش را و تسبیحش را و سوره ولعصر خواندن اول جلساتش را خوب بلدید، همان آدم خودی و سربراه بمانید و احیای جهاد نکنید، کاراتر خواهید بود.

↩️ جسارت نشده باشد؛ همه‌ی ما و شما اصحاب انقلابیم و نیروهای خودی و افسران جنگ نرم؛
اما احیای جهاد، با توهمات کنونی ما و شما جور در نمی‌آید.
آنها که «راهبران» جهادسازندگی بودند - و نه لزوماً مدیران و اعضای شورای آن - خانه بر دامنه آتشفشان ساخته بودند و خود و خانواده را وقف این حرکت کرده بودند و هیچ محاسباتی برای جایگاه و آینده شغلی خود نکرده بودند و با تمام وجود، مردم را فهمیده بودند و بلکه به مردم متوسل بودند چنان کار می‌کردند که «قلب امام زمان، شاد شده بود» و چنین بود که امام دلش می‌خواست «کلماتی بالاتر از عشق، به آنها تقدیم کند».

⏪ آری، جهاد احیاشدنی است و احیا هم خواهد شد به فضل الهی،
اما مع‌الاسف ما همچنان در التقاط میان انقلابی‌گری و کاروکاسبی خود مانده‌ایم و آنطور که آن کوهنورد ِ مستأصل، باید طناب را رها می‌کرد، توکل ِ رها کردن طناب ِ ملاحظات و محافظه‌کاری‌های خود را نداریم.

*⃣ پرافتخار باد یاد طرحچی‌ها و ناجیان‌ها و رضوی‌ها، جوانان ولایتمدار جهادی و نخبه‌ی آن روز، که جهاد را با «حرکت» خود، شروع کردند و با «خون» خود، به ثمر نشاندند... و مگر خود این شهدا راه را به ما نشان دهند.
وبالنجم هم یهتدون.

۱۰ مهر ۹۷
تهران
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


به مناسبت سالروز تأسیس جهادسازندگی منتشر شد :

🔵 جهاد مردمی؛
علیه جریان توسعه‌ی بودجه‌محور


🖋 سرمقاله روزنامه قدس

http://qudsonline.ir/news/606029/


⏮ صدها بار اثبات شده است که هرگاه دولت از مردم کمک بخواهد آن ها به صحنه می‌آیند و مسئله را جمع می‌کنند. پس چه شده است که مسئله پیشرفت یا توسعه را نمی‌توان حل کرد؟

↙️ "الگوی جهادی‌مردمی" می‌تواند رقیبی بومی برای مدل توسعه تزریقی و دولتی باشد. این مدل ِ پیشرفت، از ابتدای انقلاب اسلامی در کشورمان فعال بوده است. اگرچه به‌دلیل برخوردار نبودن از حمایت‌های دولتی و حتی رقابت دولتی‌ها با آن، هیچ‌گاه در کشور غالب نشده است، اما در فضاهایی که فرصت ارائه پیدا کرده است، آثار و نتایج خوب و پایداری بجا گذاشته است.

↩️ روش الگوی جهادی‌مردمی چیست؟ ماموریت و اولویت را بر اساس اولویت‌های نظام تعیین می‌کند اما در عمل متکی به نیروهای متخصص جهادی خودجوش باانگیزه‌ای است که با اتکا به نیروی بدنه مردم بتوانند، بدون توقف، مسائل جدی را حل کنند و از پیش پای نظام بردارند.

⏸ از آن طرف جریان حاکم بر مدیریت کشور، یعنی جریان ِ توسعه بودجه‌محور و تزریقی، نتوانسته مسائل اصلی و عمومی را به شکل پایدار برطرف کند و می‌بینیم که هنوز هم مشکلات جدی بویژه در عرصه اقتصاد موجود است.

*⃣ الگوی جهادی مردمی، ده‌ها اِلمان مختلف اعم از روحیه، سازماندهی، مدیریت، عنصر فعال نخبه، حضور مردمی، فرهنگ‌سازی، حرکت اجتماعی و ... دارد. یک الگوی جامع، عملیاتی، موفق و عینی است.
🔸 تکنوکرات‌ها پس از جنگ، برای به اضمحلال کشیدن این الگو، آن را به سطح روحیه جهادی تقلیل دادند تا بتوانند زودتر کلکش را بکنند.
🔹 این مدل در هر حوزه‌ای که شکل گرفت، نتیجه ماندگار و پایدار به‌بار آورد و دست نظام را پر کرد. اما هنوز مسائل کشور فراوان است. کشاورزی، روستا، فناوری، آب، انرژی و دیگر حوزه‌ها که اتفاقاً جزو شاهرگ‌های حیاتی کشور هم هستند روی زمین است و این همه سال توسعه دولتی، گرهی از آن ها باز نکرده است.

⬇️ الگوی جهادی مردمی می‌تواند این مسایل را حل کند، اما ترمزش کشیده و دستش بسته است. وقتی فضا به حرکت جوانانه‌ی جهادی داده نمی‌شود، مردم هم پای کار نمی‌آیند. چرا که مردم به اتکای نیروی جهادی و پیشتاز پای کار می‌آیند. حال آنکه اکنون نیروی پیشتاز جهادی، در میدان، فعال نیست. دولت در بهترین حالت تنها از طریق مشتی آیین‌نامه و بخش‌نامه با مردم سخن می‌گوید.

↔️ راه‌حل باز کردن مسیر برای پیشتازی نیروهای جهادی، حضور مردم است و دولت باید پشت سر مردم حرکت کند. دولت کارش «هدایت، نظارت و پشتیبانی» است. حضرت امام (ره) تاکید داشت کار مردم نباید دست کارمند سپرده شود. مسائل نظام باید توسط مردم حل شود. این به معنای هرج‌ومرج نیست، به معنای رجوع به ظرفیت بی‌پایان مردمی است برای پیشبرد پیشرفت.

🔄 فاکتورهای پیشرفت در اختیار مردم هست. از ظرفیت‌های تولیدی بگیر تا ظرفیت‌های انسانی، همه این‌ها مردمی است نه دولتی. دولت بجای اینکه ترمز مسیر شود باید پیرو جریان عمومی ِ ارزشی ِ مردمی باشد. لذا مردم باید نحوه بازی دولت را تنظیم کنند. یعنی دقیقاً برعکس آنچه امروز جاری است.

⏪ روش مبنایی الگوی جهادی مردمی، در یک واژه‌ی عمیق و چندبعدی، همان «همه باهم» است. این، شعار و خط مشی «جهاد سازندگی» بود. همان چیزی که پس از ۳۰۰ سال نظریه پردازی علمی، هنوز علوم انسانی غرب به آن نرسیده و زبانش از تبیین آن الکن است.

انتشار: ۲۸ خرداد ۹۷
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


پیشرفت به سبک ولایت:
🔵 چشم‌انداز حرکت جوانانه کشور (۳) ؛
لیلة‌القدرِ انقلاب: هم‌وندیِ جوانانی جهادی و جنبشی مردمی

⏪ شب قدر است و هنگامه‌ی دلمشغولی به تقدیرها؛ و در رأس همه‌، تقدیر انقلاب.

انقلاب اسلامی، تقدیری بود برای جهان؛ و اکنون خود، در شب قدری به‌سر می‌برد به‌سمت آینده‌ای متفاوت برای خود.

◀ قدر مسلم، تقدیر انقلاب، تحول مستمر و مقدر آن در وجوه عمیق‌تر و نرم‌تری است که بدست جوانان مؤمن جهادی کلید خورده و در بطن تشکیلاتی - و بلکه جنبشی - مردمی و فراگیر، به پیش خواهد رفت.

🔹 جوان مؤمن جهادی برای انقلاب، از جنس آن مقدوراتی بوده و هست که خود، تقدیرآفرین است.
اکنون اما، انقلاب و این جوانان، هردو بست نشسته‌اند تا تشکیلات مردمیِ آینده‌ساز، از راه برسد.

📶 امروز، حرکت جوانانه در مسیر خود، به بلوغ نسبی در گفتمان دست یافته، و همزمان، راه ورودش به عرصه‌های مختلف میدانی نیز ترسیم شده و اتاق‌های فکرش هم کمابیش فعال شده است؛
اما آنچه در ضمیر این حرکت، نقش گلوگاهی و نقطه عطف پیدا کرده، فراهم نمودن حرکت‌های آرمانیِ مردمی است.

🔸و به این خاطر، جوانان آرمانخواه و تحول‌باور ‌و بلندهمت، باید لیلة‌القدر انقلاب را احیا بدارند تا برای احیای جنبش مردمیِ احیاکننده‌ی آرمانها مهیا شوند.

⬆ تنها آن جوانانی شایستگی و توفیق راهبریِ چنین جنبشی را دارند که:
- باور بیاورند که لا مؤثر فی‌الوجود الا الله
- کأنهم بنیان مرصوص عمل کنند
- رحماء بینهم را درک نمایند
- مذبذبین بین ذلک نباشند
- از هرگونه شک و شرک و تردید عاری شده باشند
- مخلصاً فی الله قدم بردارند .

❗اگر آن جوانان چنین باشند، احیای حرکت‌های مردمی آرمانی بسرعت رقم می‌خورد و ظهور بشدت نزدیک می‌شود.
فقط باید بیدار شد و احیا داشت ... .

۱۸ خرداد ۹۷ - لیلة‌القدر
مشهد مقدس
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔵 صدای پای ظهور مجدد جهادسازندگی

🔼 استیصال ِ قریب به اتفاق دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی دخیل در امر اشتغال،
زمین ماندن ِ سیاستگذاری صنعتی و هدایتگری اقتصاد دانش‌بنیان،
ترکیدن ِ عنقریب ِ حباب ِ کاذب آموزش کارآفرینی و خدمات کسب‌وکار،
بی‌اعتماد شدن سرمایه‌گذاران مردمی به سیرک مال‌های تجاری و منطقه‌های ‌آزاد،
و شواهدی ازین دست،
از پایان ِ عمر توسعه‌ به سبک دولت‌های پول‌خرج‌کن و انحصارتولیدکن ِ تکنوکراتی خبر می‌دهد.
حال، در شکاف ِ اجتماعی- اقتصادی پیش‌رو،
که با رشد روزافزون ِ نیروهای آتش‌به‌اختیار ِ فعال یا علاقمند به آرمان تولید و اشتغال، همراه شده،
چه اتفاقی خواهد افتاد؟

↖ اسمش را می‌خواهید خوشبینی و آرمانگرایی بگذارید یا نگذارید،
من ظهور مجدد ِ جریان اجتماعی پرقدرت جهادسازندگی را دارم حس می‌کنم‌.
حرکتی مردمی با همان شاکله‌ی فرهنگ و مدیریت جهادی،
ولی با آرایشی چندلایه‌‌ای‌تر
و گستره‌ای عمیق‌تر،
و سازوکارهایی نرم‌افزاری‌تر .

↔ جریان جهادی جدید، احیا خواهد شد
اما نه با رفتارهای تک‌ساحتی و بیل‌زدن‌های بی‌فرجام،
و نه با گردهم نشستن‌های خوش پک‌وپز ِ تفکربازانه،
و نه با لشکرکشی‌ و قرارگاه‌بازی‌های بی‌سروته،
و نه با بنیادبازی‌ها و پول‌پخش کردن‌ها،
و نه با عملیات‌های کور و مجمع‌الجزایری و بی‌چشم‌انداز.

⏪ جهاد قرن بیست‌ویکم،
چیزی است از جنس خود انقلاب؛
به مرور نُضج می‌گیرد
به آرامی ریشه می‌دواند
به کندی ازدیاد می‌یابد
به نرمی نفوذ می‌کند،
ولی آنگاه که به قوت خود رسید
بی‌مهابا تغییر و تحول راه می‌اندازد
موانع بزرگ و تاریخی را جاکَن می‌کند
مسائل تودرتو را یکباره پشت سر می‌گذارد
و فتوحاتش پی‌درپی می‌آید.

⏫ پیش‌برندگان ِ این جهاد امروزین،
یکایک «یک ملت» هستند؛
بر همه‌ی امور، آگاه و بصیرند
و در همه توده‌ها حاضر و ناظر؛
در هیچ وظیفه و بلکه مأموریتی غرق نمی‌شوند
و در عین عملگرایی و حرکت چریکی،
از قدرت رهبری بموقع ِ عناصر نخبگانی و هدایت هسته‌های فکری و علمی هم برخوردارند؛
هیچ انگیزه‌ی شخصی یا سازمانی ندارند
جز نهضت‌آفرینی و ایجاد حرکت مردمی؛
برای گذشتن از خیلی چیزها آماده‌ شده‌اند
و پل‌های زیادی را پشت سر خود خراب کرده‌اند؛
حد یقفی برای آرمانخواهی و عملگرایی خود قائل نیستند؛
هیچ نیرویی از کار کردن با آنها سیر و خسته نمی‌شود؛
و چشم امید ولی امر هستند.

🔁 انقلاب، آبستن است
جهاد جدید، در راه است
صدای پایش مرتب بلندتر می‌شود
اصحاب جوان این جهاد، دست بر زانوی خود گرفته‌اند تا برخیزند
و فقط همانها متوجه این انقلاب نوظهور اجتماعی هستند، ولاغیر.
۱۸ اردیبهشت ۹۷
بیرجند
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔵 چشم‌انداز حرکت جوانانه کشور (۲)؛
خودنیرو پروری ِ انقلاب

⏮ سالهاست واژه‌های «جذب نیرو» و «کادرسازی» را می‌شنوم ولی هنوز ارتباط نگرفته‌ام با اینها.
هدفی درست مطرح می‌کنند، ولی با روش‌هایی موهومی و منطق‌ی کج‌ومعوج دنبال می‌شوند.
بنظرم سازوکار اعجاب‌برانگیز نیروپروریِ نهفته در انقلاب را نشناخته‌ایم هنوز.
انقلاب نشان داده خودش می‌تواند بی هیاهو و بدون نیاز به سازوکاری دست‌وپاگیر،
نیروهای پیش‌برنده و افسرانش را تمیز و بموقع رو ‌کند .. چنان که یُعجِب‌الزُّراع !

↩️ این، چگونه صورت می‌گیرد؟
وقتی بجای اصرار بر توهمات مثلاً تشکیلاتی خود، در روال‌های تکرارشونده‌ی «نیرورسانی» ِ انقلاب در هنگام حماسه‌ها، دقیق می‌شویم چیزهایی از این قضیه دست‌مان می‌آید.

1⃣ نیروهای پیش‌برنده‌ی اهداف انقلاب، زمانی رو می‌آیند و دیده می‌شوند که یک «جهاد»، از صرف یک گفتمان پیش‌تر رفته و به مرحله‌ی «تحقق میدانی» ِ خود نزدیک می‌شود.

🔘 آن هنگام که فرمان ِ میدان، از دست یاغی‌های تکنوکرات و بی‌هنرهای محافظه‌کار در می‌رود، افسران جهادی انقلاب، از راه رسیده و با توشه‌ای از فکر و اراده و اخلاق و پشتکار و ایثار، فرمان را بدست می‌گیرند.

🔘 میدان که بدست چنین افسرانی افتاد،
جوهره‌ی نیروساز انقلاب، به جریان افتاده و شریان‌های جامعه‌ی جوانان را اشباع کرده و اینگونه، نیروهای جهادی، جان گرفته، از کنج عزلت و مهجوریت درآمده و بسرعت بسیج می‌شوند، برای اقدامی حماسه‌ساز.

🔹 تشکیلات انقلابی در «حضوری میدانی» است که نیروهای خودش را پیدا می‌کند، نه در «ساختاری پادگانی».
آنچه در پادگان‌ رخ می‌دهد نظمی گذرا و تمرینی مشقی است و اصالتی ندارد. نمی‌شود به قواره‌ی آن اتکا کرد و به کارآمدی آن دل بست.

2⃣ اما معجزه‌ی دیگر انقلاب،
پرکردن سریع خلأهای اخلاقی و رفتاری ِ نیروهای جوان خودش است.

🔘 همزمان با گردهم‌آیی جهادگران در میدان،
اخلاق و رفتار فردی و جمعی آنها، بسرعت رو به اصلاح و تکمیل و تعمیق می‌رود
و اینچنین، ملاط ِ تشکیلات ِ خودساخته‌شونده‌ی جهادیون نیز مهیا می‌شود.

🔹 عمل ِ جهادی، بشدت اخلاق‌پرور است.
(البته برای نیروهایی که عزم به یک جهاد مستمر کرده باشند؛ نه تماشاچیانی که آمده‌اند تا سروگوشی آب دهند و بروند.)
تشکیلاتی که ابتدا از «سازمان» شروع می‌کند، اخلاق‌زدا است؛
و تشکیلاتی که ابتدا از «میدان» شروع می‌کند، اخلاق‌پرور.
علت‌العلل زمین‌گیر شدن ساختارهای پادگانی امروز ما نیز همین سازمان‌زدگی و دوری‌گزینی از میدان است.

3⃣ ویژگی اعجاب‌برانگیز ِ سوم انقلاب ذیل نیروپروری ِ خود،
بزرگ شدن سریع حرکت، و فرارسیدن ِ زودتر از موعد ِ اهداف بلندتر است.

🔘 عزم و خرد جمعی ِ نیروهای انقلاب، در جلسات بی‌مجالست و نشست‌های بی‌برخاست، تکانی نخواهد خورد؛
بلکه وقتی در میدان، ایستاده، گردهم می‌آیند تا فتحی را رقم زنند، آن‌وقت است که شکوفا می‌شود.
و چنین، اهداف بلندتر سهل‌تر بنظر رسیده، و همبستگی‌های مخلصانه، همیاری‌های متحولانه را سریعتر از انتظار به ثمر می‌رساند.

*⃣ آری انقلاب،
خودنیروپرورنده،
خودسازنده،
و خودبزرگ‌شونده است؛
فقط و فقط وقتی که
جوانانی ایستاده
عزم به جهاد می‌نمایند
پا را در میدان وارد می‌سازند
و دست به اقدام می‌زنند
مثنیٰ یا فرادیٰ.

۶ اردیبهشت ۹۷
آسمان تبریز به مشهد
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


نشانی کانال در پیام رسان ایتا:
eitaa.com/pishraft_iran


🔵 چشم‌انداز حرکت جوانانه‌ی کشور (۱)؛
نسل اولی‌ها و دومی‌ها، یک‌صدم جگر امام را هم ندارند

⏮ دیگر شوخی است اگر کسی قفل ناگشوده مسایل کشور را به دعواهای ساختگی و ناشیانه‌ی چپ و راست نسبت دهد و از موضع «آن جناح» و «آن جناح» ! بخواهد تحلیل ارائه دهد.
ریشه‌ی عقب‌ماندگی‌ها را فقط باید در مسدودشدگی ِ چرخش نسلی مدیران ارشد نظام جستجو کرد.

⏬ بله، شکاف اجتماعی بزرگی امروز در کشور عیان شده؛
اما این نه بخاطر خالی بودن انقلاب از درون‌مایه‌های اجتماعی،
که بخاطر متوقف ماندن قطار انقلاب در بن‌بست نسخه‌های سخت‌افزاری ِ نسل اولی و رویکردهای امنیتی ِ نسل دومی است.

↩️ هرچه بیشتر بررسی کنیم آشکارتر می‌شود که:
◾️اگر «باور برخی مسئولان» با آرمانهای روزآمد انقلاب جفت‌وجور نمی‌شود؛
◾️اگر خیلی از حتی انقلابیون سابق! به چیزی به نام «مکتب امام» اعتقادی ندارند؛
◾️اگر «جنبش نرم‌افزاری» فهم نشد و در حد چند همایش نفسی کشید و نهایتاً معدوم شد؛
◾️اگر با «اقتصاد مقاومتی» هر روز عکس یادگاری گرفته می‌شود ولی دریغ از حتی «یک اقدام» ؛
◾️اگر هنوز تفاوت و تمایز «کار فرهنگی تمیز» با اسلام ِ مناسکی و مذهب ِ مداحان شفاف نشده است؛
و ده‌ها اگر دیگر ...
قریب به اتفاق اینها در عدم تغییر نسلی در مدیران ارشد، یعنی گیر کردن مدیریت انقلاب در قبیله‌هایی از نسل اول و دوم خود، و عدم سرایت «عرصه و میدان» ِ انقلاب به مدیرانی از نسل سوم و چهارم ریشه دارد.

🔁 چپ و راست، به یک اندازه در این مسدودشدگی نقش داشته و دارند. به یک اندازه ! یک اندازه !!
جوان‌پرهیزی ِ امروز ِ سیستم مدیریتی کشور، ماحصل ِ چند دهه دست‌به‌دست شدن ِ کشور بین چپ و راست است.
آقایان ِ وزیر و معاون و رییس و مدیر و فرمانده‌ از بعد جنگ تا امروز، یک‌صدم و بلکه یک‌هزارم ِ جگر ِ امام را هم نداشته و ندارند!

⬅️ امام در آوان ِ پیروزی انقلاب،
درست زمانی که بعد از سقوط رژیم شاهی و بهم‌خوردن نظم ِ ساختگی ِ آمریکایی حاکم بر کشور،
امکان هرنوع هرج‌ومرج و آشفتگی از داخل انقلاب می‌رفت،
عمده‌ی کار انقلاب را به جوان‌های به‌اصطلاح از راه رسیده‌ی آن روز سپرد.
آنها که نه تجربه‌ی مدیریتی داشتند و نه از توان علمی بالایی برخوردار بودند.
🔹امام رهبری کرد و جوانان انقلابی، مدیریت؛
امام راه را نشان داد و جوانان، راهبری کردند و مردم همراهی.
چنین بود که ناکارامدی بوروکراسی ِ بجامانده از طاغوت، نتوانست چرخ انقلاب را نگهدارد و مانع از رشد شتابان و صعود سریع شود.

⏮ این پدیده اما عمری نداشت.
چرا که:
◾️تکنوکرات‌ها بلد شدند چگونه از درون سیستم، ترمز را بکشند؛
◾️رزمنده‌ها و جهادگرها با خود گفتند لابد مصلحت این است و کنار نشستند و میز و صندلی را از زیر پای تکنوکرات‌ها نکشیدند؛
◾️متولیان نهادهای انقلابی، در دعوای ساختگی چپ و راست بازی خوردند و مسائل نرم را با نگاه امنیتی موهومی نگریستند و آتش بیار ِ معرکه‌ی محافظه‌کارها شدند.

⏺ این شد
که اکنون انقلاب،
در قلعه‌ی
مدیران ِ محافظه‌کار ِ تکنوکرات‌مسلک ِ امنیت‌باز ِ آرمان‌نشناس ِ گفتمان‌ستیز
محبوس شده
و جوانان توانمند و متخصص و جهادی و آرمانگرا و باسواد،
شده‌اند تماشاچی ِ شاهکارهای حضرات.

ادامه دارد ...

۲۳ فروردین ۹۷
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


نشانی کانال پیشرفت به سبک ولایت
در پیام رسان سروش :
@pishraft_iran


# ادامه از مطلب قبل #

↔️ ماندن در فضای بی‌خاصیت ِ انگیزه‌کُش ِ فسیل‌کننده‌ی سیاست‌بازی ِ نسل‌دومی‌ها و اولی‌ها است که ما را دچار تشویش ساخته. و الا عقب‌ماندگی‌های امروز انقلاب، از دهه چهل و پنجاه بیشتر نیست. و توان ما هم از جوانان جهادی دهه‌ی شصت، کمتر نیست.

🔹 اگر طرحچی‌ها و ناجیان‌ها و تقی رضوی‌ها توانستند در دوره‌ی ریاست بازرگان‌ها و بنی‌صدرها و میرحسین‌ها حماسه‌ و تغییر واقعی ایجاد کنند و حرکت اجتماعی الگوساز ِ جهادسازندگی را خلق نمایند، ما هم امروز می‌توانیم.

🔺اصلاً همه درد و مطالبه‌ی ما از نسل اول و دوم این است که چرا کرکره‌ی جهاد را پایین کشیدند و آن را به خاطره و همایش تبدیل کردند و حالا عملاً از رهبری می خواهند که کرکره‌ی آرمانخواهی را هم پایین بکشد و رضایت بدهد به وضع موجود.

⬅️ ریشه‌ی عقب‌ماندگی‌ها را هدف بگیرید و برایش چاره کنید.
ریشه، عدم تصمیم‌گیری رهبری برای اصلاحات اساسی نیست.
ریشه، عدم واگذاری مدیریت‌ها و ماموریت‌های انقلابی به جوانان جهادی توانمند است که همه‌ی دستگاه‌ها و مدیران و عالی‌منصبان جمهوری اسلامی، از چپ و راست گرفته تا سپاه و دانشگاه و حوزه و ائمه جمعه و ...
در این یک وجه، یعنی ندیدن جوانان جهادی، و نسپردن مأموریت‌های انقلاب و کشور به آنها، متفق‌الوضع و مشترک‌المنافع هستند.
شاهد مثال، هم تکنوکرات‌هایی هستند که با داشتن دولت و قدرت بلامنازع در عرصه مدیریت‌ها بویژه حوزه اقتصاد،
حتی به جوانان تحصیلکرده‌ی اصلاح‌طلب هم میدان نمی‌دهند و همان وزرای فرتوت نسل اول را بر کرسی نشانده‌اند
و هم مدیران ارشد نهادهای انقلابی از جمله سپاه که تصور می‌کنند جوان انقلابی فقط آنها بودند که در دهه‌ی شصت درخشیدند و انقلاب، دیگر نتوانسته مدیر جوان جهادی بالقوه پرورش بدهد
.
⏪ راهکار مشکلات سرطانی مملکت،
این نیست که رهبر همچون یک امپراتور خودکامه، فرمان تغییرات صادر کند و مدیران موجود را بیرون بریزد.
چون جمهوری اسلامی، اول، یک «جمهوری» است. گره به دست مردم باید حل شود.
مردمی که جهاد ِ گسترده‌ی جوانان را ببینند، یقیناً دیگر چپ و راست برای‌شان رنگی ندارد و خود، اقدام به تغییرات گسترده و البته نرم در حکومت خواهند زد، با اختیار «انتخابی» که دارند. هرچند همه‌ی آن جماعت، برای‌شان بخواهد مهندسی انتخابات کند.

⏹ مشکل اینجاست که مردم هنوز نمی‌دانند که آیا نسل ما بجز تحلیل‌بافی و رسانه‌بازی و انتقادگری، هنر دیگری هم در چنته دارد یا خیر.
نمی‌دانند که ما چقدر «مرد میدان» هستیم.
مطمئن نیستند که اگر مناصب به دست ما برسد، باز هم همان اشرافی‌گری‌ها و ارباب‌صفتی‌ها و پشت‌میزنشینی‌ها و مسابقه‌ی رفاه‌دادن‌ها تکرار بشود یا نشود.
ما هنوز شایستگی خود را در زمامداری، برای مردم و انقلاب اثبات نکرده‌ایم.
راهکارش پیوستن به شبکه‌های شبه‌باندی حزب‌شونده‌ی حضرات کذا نیست.
فقط و فقط شروع حرکت‌های جهادی اجتماعی است که ما را نجات می‌دهد.
جهادهایی همه‌جانبه و میدانی و در متن ِ زیستن با مردم.
جلودار این جهادها عناصری از جنس خودمان هستند نه هیچ شخصیت و سازمان و نهادی از نسل اول و دوم.

*⃣ جهادمان را شروع کنیم عزیزان...
آنگاه خواهیم دید رهبری هم تصمیمات اساسی‌تری نسبت به امروز خواهد گرفت.

۱۹ فروردین ۹۷ - بیرجند
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔴 زیرچهل‌ساله‌های انقلابی! بسم‌الله!
جهادمان را شروع کنیم !!

(استقبالی انتقادی از نامه‌ی
برخی جوانان به رهبر انقلاب)

# مطلب دوبخشی است#

⏮ چندصد نفر از جوانانی حزب‌الهی، در شکایت از وضع کشور نامه‌ای به رهبر نوشتند.
اگر با قرائتی گفتمانی بخواهم خلاصه‌ی این نامه را شرح دهم؛ همان است که رهبر انقلاب هم تصریح کرده‌اند؛
اینکه در فرایند تحقق اهداف انقلاب، در مرحله‌ی سوم، یعنی تحقق «دولت اسلامی» درجا زده‌ایم و از آرمانهای انقلاب از جمله عدالت عقب مانده‌ایم.
این همه‌ی چیزی است که ـ با نگاه مثبت اندیش ـ از صغرای نامه فهم می‌شود. سلمنا.
اما حرف در کبرای نامه است که گفته شده اصلاحات باید از طرف رأس حکومت کلید بخورد.

↩️ اما بعد..
نمی‌دانم «انقلاب ۵۷» دیگر چه صیغه‌ای است؟! امروز هم انقلاب ۵۷ است. فردا هم. انقلاب، جاری است. همان‌گونه که در ۴۲ بود، در ۵۷ بود، در ۸۴ بود، امروز هم همان است.
🔹 موتور محرک انقلاب در تمام این زمانها،
اولاً رهبری بوده که جهت را نشان می‌داده تا حرکت، اصیل، خالص، مؤثر و واقعی باقی بماند؛
ثانیاً جوانانی جهادگر که در زمانه‌ی بن‌بستِ اراده‌ها و قفل‌شدگی ِ سازمانها و ته کشیدن ِ همت‌ها، با قوت بینش و قدرت ایمان خود، خط را می‌شکستند و راه را برای پیشبرد انقلاب باز می‌کردند؛
و ثالثاً مردمی که تحت آموزه‌ی آن رهبر و ایثار این جوانان، با حضور همگانی در صحنه می‌آمده‌اند و عمق ایمان و بیعت خود با اسلام انقلابی را اثبات می‌کردند و نهایتاً سنگ‌های بزرگ را برمی‌داشتند.

این سازه‌ی سه‌بعدی بوده که انقلاب را حرکت داده و پیش برده است و لاغیر. آن چنان که گرگ‌های وحشی خارجی و کفتارهای طماع داخلی، با همه حملات و خسارتهایی که زده و می‌زنند، نتوانند پرچم را بخوابانند.

🔃 آن رهبر و آن مردم همچنان هستند...
اما ریشه و راهکار توقف‌ها و عقبگردهای امروز انقلاب را در رکن دوم این سازه باید جستجو کرد.
⁉️ حرکت جوانانه‌ی امروز انقلاب،
چقدر توانسته خود را به تراز قوت و اصالت حرکت‌های جهادی صدر انقلاب برساند؟
نسل جوان امروز انقلاب که من و شما باشیم، چقدر برای انقلاب خط‌شکنی و ریل‌گذاری کرده و می‌کنیم؟

⏺ فی‌الحال، ماها دست بالا خط مقدم «گفتمان‌سازی» بوده‌ایم!
صدها و هزار تشکل و تیم و دسته‌ای که داریم، همچنان در حال «کار پادگانی» و حداکثر مانور بوده و هستند.
کو حرکت اجتماعی؟ کو عمل جهادی؟
ما هنوز در قامت یک «امت» و با «کلمه واحده»، ورود به میدان نکرده‌ایم.
در فضای آکواریومی دانشگاه و حوزه، تنفس می‌کنیم و حرف‌های خوبی می‌زنیم؛ گاهی هم تریبونی می‌گذاریم و و فریادی؛ گاهی هم مقاله‌ای و تحلیلی نشر می‌دهیم؛ گاهی هم برای خالی نبودن عریضه، چند روز سفر می‌کنیم و به روستاها و محرومین سرک می‌کشیم.

‼️ مردم هنوز جنس ما را از جنس خود و جنس خود را از جنس ما احساس نکرده‌اند!
مردم وقتی رفتارها و سکنات ما را می‌بینند نسبتی هم‌افزا با ما احساس نمی‌کنند.
ما مردم را به حرکت وانمی‌داریم، چون هنوز با مردم زیست نکرده‌ایم.
چند بار حاضر شده‌ایم از اردوگاه فرهنگی - تفریحی ِ دانشگاه و حوزه درآییم و فضاهای خوش‌نشین تهران و قم و مشهد و چند کلانشهر دیگر را رها کنیم و کوچ کنیم به میان مردم؛ تا طبیبٌ دوّارٌ بِطِبه باشیم؟ از کارخانه‌ها و مزارع گرفته تا مساجد و مدارس تا حاشیه شهرها تا مراکز مشاوره خانواده تا صندوق‌ها و موسسات مالی تا قنوات و چاه‌های آب تا مراتع و ریزگردها تا آموزش و مهارت تا بندر و ساحل تا گمرک و بازارچه مرزی تا هر جا که زندگی مردم در آنجا فلج است و چرخ‌شان نمی‌چرخد حضور یابیم و آستینی بالا بزنیم و گفتمان‌سازی را با رفتار و مطالبه‌گری را با عمل و تحلیلگری را با مشاهده همراه سازیم؟

⏯ نسل ما دچار بیماری ناباوری است.
ما هنوز به «عاملیت» خودمان در پیشبرد انقلاب باور نکرده‌ایم.
نشانه‌اش اینکه هنوز جلوداری حرکت نسل خود را از نسل دومی‌ها طلب می‌کنیم. عده‌ای از ما حول احمدی‌نژاد حلقه زده، عده‌ای دور جلیلی، گروهی اطراف قالیباف، بخشی هم با عزیز جعفری می‌چرخند، و قس‌علی‌هذا.
این عزیزان که همه، زمامدارانی انقلابی بوده یا هستند و لذا سرمایه‌هایی ملی،
بزرگترین تفاوت‌شان با خود ما این است که زیرچهل‌ساله نیستند!!
اینها کُشتی‌های‌شان را گرفته‌اند و اکنون دیگر تشک را بوسیده‌اند. اگر هم مسئولیتی در فدراسیون دارند، یقیناً خودشان کشتی‌گیر نیستند دیگر.
صحنه‌ی انقلاب، امروز کشتی‌گیرانی می‌خواهد از جنس احمدی‌روشن‌ها و حججی‌ها. یعنی از همین سی‌ساله‌ها و بیست‌ساله‌ها که شماها باشید.

# ادامه در مطلب بعد #

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


✅ كليد اصلي رشد اقتصاد لهستان

☄️اقتصاد کشور لهستان پس از 45 سال تحت سلطه کمونیسم تقریبا فروپاشیده بود و تورم آن به 645 درصد رسیده و خیلی از شرکت ها و کارخانجات دولتی بسیار بی بازده و از نظر تکنولوژی روز عقب مانده و زیان ده بودند.طرح موسوم به Balcerowicz که در لهستان دهه 90 میلادی پس از فروپاشی بلوک شرق- که لهستان نیز بخشی از آن بود- به اجرا درآمد طرحی بسیار جسورانه بود که توسط وزیر اقتصاد لهستان لچک بالچروویتس طرح ریزی و اجرا شد.

☄️از بندهای مهم این طرح بسیار جسورانه اقتصادی که اقتصاد ایران نیز نیاز مبرم به آن دارد تعدیل گسترده کارکنان شرکت ها و ادارات دولتی و توقف افزایش سالیانه حقوق و دستمزد بود. البته برای جلوگیری از تبعات گسترده اجتماعی چنین طرحی مقرر شد کارگران و کارکنان شرکت ها و اغلب ادارات دولتی با دریافت پایه حقوق حداقلی خانه نشین شوند و مادامی که برای خود شغلی در چرخه تولید پیدا نکرده اند مقرری محدودی از دولت دریافت کنند.

☄️در واقع دولت با پذیرش ریسک، نگاه اشتغال زایی به شغل های غیر ضروری دولتی را با تعدیل گسترده نیروی کار حذف کرد و دولت را بسیار کوچک و در عین حال کارآمد کرد.

☄️افراد زیادی که بیکار شده بودند اما مستمری از دولت دریافت می کردند به تدریج جذب شغل های مولد در بخش خصوصی شدند و دولت نیز مستمری آنها را قطع می کرد. دولت همچنان مصمم بود علاوه بر کاهش تعداد کارکنان هزینه های جاری شامل حامل های انرژی را در سازمان ها و کارخانه های دولتی که مصرف بالایی داشت، کم کند. به طوری که برخی از ادارات دولتی با یک دهم کارکنان قبلی مجبور به کار بودند.

🔺در طی اجرای این طرح 1.100.000 نفر در ادارات و شرکت های دولتی شغل های غیر ضروری خود را از دست دادند و دولت تصدی گری خود در اقتصاد را رها کرد.فقط 3 سال بعد از اجرای این طرح 600000 شرکت خصوصی در لهستان تاسیس شدند و برای 1.500.000 نفر شغل ایجاد شد و افراد زیادی که تا قبل از آن در شرکت های و ادارات دولتی به کارهای غیرمولد و وقت گذرانی مشغول بودند وارد چرخه واقعی اقتصاد شدند.

☄️در نتیجه این طرح در بین سال های 1989 تا 2000 اقتصاد لهستان به شکوفایی رسید و بالاترین نرخ رشد اقتصادی در شرق اروپا را ار آن خود کرد. هم اکنون اقتصاد لهستان با تولید ناخاص داخلی 470 میلیارد دلار و سرانه تولید ناخالص 12400 دلار تقریبا 3 برابر اقتصاد ایران تولید سرانه دارد.

☄️ایران با داشتن 4 میلیون نفر کارمند و حقوق بگیر بخش دولتی جزو کشورهای بسیار پرهزینه از نظر هزینه های جاری است. این در حالی است که کشور ژاپن با 127 میلیون نفر جمعیت معادل 1.5 برابر جمعیت ایران و اقتصاد سوم جهان فقط 753 هزار نفر کارمند دارد که یک پنجم کارمندان ایران است.

☄️آمریکا با 323 میلیون نفر جمعیت و اقتصاد 18.5 تریلیون دلاری اش فقط 2.700.000 کارمند دولتی دارد و جالب اینکه از این تعداد فقط 1.100.000 نفر پلیس هستند.

☄️در کنار کوچک کردن دولت ، کارآمد کردن کردن آن نیز ضروری است. از این تعداد 4000000 حقوق بگیر دولت حدود 900 نفر در سطح وزیر و معاون وزیر و 124000 نفر مدیران ستادی و استانی و روسای ادارات و 296000 نفر مدیران عملیاتی و رده های پایین تر می باشند. متاسفانه اغلب مدیران فاقد دانش زبان خارجی و IT هستند که از ملزومات مدیریتی نوین هستند!!.

☄️در اغلب کشورهای توسعه یافته دولت ها ی کوچک بسیار کارآمد هستند و آزمون های موسوم به CSE برای استخدام در دولت برگزار می شود که آزمون بسیار بسیار سختی است و فقط نخبگان جامعه می توانند در آن قبول شوند. بنابراین راه را برای قبیله گرایی و استخدام نورچشمی ها می بندد!
منبع: مجمع فعالان اقتصادی
https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


✅ استاد سیدمهدی میرباقری:

سازندگی ‌کشور
دست کسانی است که
غرب را تمدن
و اسلام را فرهنگ می‌دانند!
اینجاست که
جهادسازندگی منحل می‌شود.

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA


🔵 حاج‌حسینعلی عظیمی،
مرد میدان مهجور جهاد

⏮ سالهاست دغدغه‌مندان و مراکز و هسته‌های جبهه انقلاب، دم از گسست نسل‌ها می‌زنند و نگران آنند که داشته‌ها و گوهرهای نهفته در نهان انقلاب، به دست نسل نو نرسد.
بارها گفته شده حافظه تاریخی نیروهای انقلاب ضعیف شده و گذشته نیروهای همتراز خود را به یاد نمی‌آورند.
چند صباحی است بچه‌های انقلاب متوجه شده‌اند که تکنوکرات‌ها چگونه اصرار داشته و دارند کنتور بچه‌های انقلاب را صفر کنند. کنتورشان صفر شود تا یادشان نیفتد که جهادسازندگی چگونه رخ داد؛ جهاددانشگاهی چه کرد؛ نهضت‌های آزادیبخش چه بودند؛ نهضت سوادآموزی چگونه اوج گرفت؛ خودکفایی چگونه ره صدساله پیمود؛ ..
تا از این رهگذر نتوانند برای امروز و در عرصه‌های جهاد پیشرفت، جهاد علم و فناوری، جهاد تولید ملی، جهاد فرهنگی، جهاد اندیشه‌ورزی و جهاد سبک زندگی، راه خود را پیدا کرده و بارهای زمین مانده آرمان‌های انقلاب را بر دوش کشند.

*⃣ اما در هنگامه‌ای که ستادها همچنان تعطیل و قرارگاه‌ها همچنان مختل و نیروهای موثر همچنان پکر بودند،
مردی از جنس جهاد برخاست تا یادگارهایی را که از حرکت‌های جهادی صدر انقلاب، در قلب و فکر خود زنده نگهداشته بود، به دامان نسل جدید بسپارد.

◀️ مهندس حاج حسینعلی عظیمی، مردی است از معدود مردان میدان جهاد، که زمانه و زمینه‌اش را شناخته و همچنان زنده و پرحرکت رو به آینده حرکت می‌کند.
ذکر زندگینامه منحصربفرد «حاجی عظیمی»، بویژه تجربه‌های آتش به اختیارش پس از جنگ ـ که خیلی‌ها سبک زندگی جهادی را به خاطره تبدیل کردند و صرفاً در شب شعرها و لب اروندرود یادش می‌افتادند ـ در این مجال نمی‌گنجد.

⏫ عظیمی توانست آتش جهادسازندگی را پس از اضمحلالش به دست تکنوکرات‌ها، زنده نگهدارد.
او که تفکر جهادی را عمیقاً در خود حفظ کرده و هرجا بوده و هر کاری کرده در مسیر مستقیم احیای الگوی جهادی انجام داده، معتقد است پیشرفت در تمام وجوهش جز با الگوی تفکر و فرهنگ و مدیریت جهادی رخ نخواهد داد.
از این رو همزمان که در تهران در کنج مؤسسه فرهنگی سنگرسازان بی سنگر، به تولید آثار فرهنگی و هنری در باب الگوی جهادی همت می‌گماشت، با اشتیاق و علاقه خود دشت‌های همچنان مظلوم خوزستان را در می‌نوردید تا ضمن احیای اراضی وسیع کشاورزی آنجا، با پدیده ریزگردها که محصول توسعه تکنوکراتی است، مبارزه کند.
همزمان در گعده‌های متعدد جوانان مؤمن فرهنگی شرکت می‌کرد تا انبوه پرسش‌ها و ابهام‌ها و مسائل مستحدثه خود را در زمانی که هیچ اتاق فکری به این موضوع همت نمی‌گماشت درباره الگوی جهادی پاسخ گوید.
همزمان با همه این‌ها با علاقه و اصرار وافر خود، به دفاتر مطالعاتی حوزه علمیه قم نیز سر می‌زد و حوزه را در خصوص ورود به اقتصاد مقاومتی و الگوی جهادی پیشرفت، تشویق و تحریک می‌کرد.
همه این‌ها در شرایطی بود که یک پای مهندس عظیمی دایماً در بیمارستان بود و هر از چندی، با شیمیایی به یادگار مانده از دفاع مقدس و عملیات فاو دست و پنجه نرم می‌کرد.

⬆️ عظیمی یک‌تنه نشان داد کار جبهه‌ای یعنی چه. یک تنه ثابت کرد هم می‌توان یک متفکر راهبردی بود و هم یک چریک عملیاتی. یک تنه و در حد بضاعت خود، به این رهنمود رهبری عملاً وفادار بود که کار را به دست جوانان بسپارید.

↩️ عظیمی از این پس باید همچون باغبانی پیر، به نهال‌هایی که در زمین حرکت‌های جهادی نسل نو انقلاب کاشته، سرکشی نماید و بوستان نوظهور حرکت جهادی انقلاب را به نظاره بنشیند.
۱۵ اسفند ۹۶

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA

انتشار در روزنامه قدس
http://qudsonline.ir/news/592310/


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
مهندس حاج حسینعلی عظیمی
را از زبان همراهان بشناسیم .

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA

20 last posts shown.

149

subscribers
Channel statistics