Forward from: شیطان مونث
- هوی دیلاق دراز ...
با صدای دلان به سمت عقب برگشتم .
با حرص گفتم : با من بودی !؟
نیشخندی زد و با اون بدن ظریف و زیره و میزش دست به کمر شد
-اره پ ن با بابام بودم . کی جز تو ییلاقه تو این خانواده .
خداروشکر هم خدا فقط بهت قد رعنا نداده ، عقل نداده که ازش استفاده کنی .
چشم هام رو تو حلقه چرخوندم .
خدایا این بشر کی بود اقبال من بهش گره خورده بود .
نه اخلاق درست درمون داشت نه #زنونگی درست درمون .
-چی میخوای دلان؟ حرفتو بزن و برو !
اومد نزدیکتر و گفت :
-بشین هم قد بشیم کارت دارم دیلاق .
زیر لب فحشی بهش دادم و کنارش نشستم .
-خوب چی میگی !؟
- اومدم چیزت رو چک کنم
با چشمهای گشاد شده بهش زل زدم
- چی !؟
با دست به خشتمم اشاره کرد و گفت :
-میگم اومدم چکش کنم
دستی ناخودآگاه روی #خشتکم گذاشتم حس ناامنی بهم دست داده .
-خجالت بکش دلان هنوز محرم نشدیم .
با حرص گفت :
- برا همین قبل محرمیت باید چکش کنم یکی بهم گفت برا دیلاقی عین تو خیلی گندهاس !!
منم که ریزه میزه نمیخوام جر بخورم .
-بابا شما دخترا چقدر پرو هستید
من به این چیزا فکر نکردم هنوز تو چطوری وقت کردی ...
-هی دیلاق نمیخواد منو نصیحت کنی یا بهم نشون میدی یا دلان بیدلان فهمیدی .
گوشم رو گرفت و کشید با داد گفتم :
-ای ای دلان ولم کن گوشمو کندیش
-بهم نشون میدی یا نه !!
خودم رو عقب کشیدم . در حالی که گوشم رو میمالیدم گفتم :
- نه !!
تو که ترس جر خوردن داری چرا میخوای عروس شی.
-من میخوام عروس شم !! دارن زورم میکنند . باید بفکر جونم باشم یا نه
اصلا سایز منو تو مثل هم هست که ناف منو تو رو به ریش هم بستند !؟
با داد گفتم :
-منم نخواستم تو زنم بشی منم مثل تو دارن زور میکنند بعدم نترس من از این جنابعالی برای تو استفاده نمیکنم خواستم یکی رو ...
همینطور حرف میزدم که یهویی یه چیزی اومد تو سرم که صدای اخم بلند شد .
-میکشمت عدنان حالا نمیخوای برای من استفاده کنی کی زیر سرته ..
-هیشکی داشتم شوخی میکردم .
-نه امروز خودم میکشمت ...
بعد رفتم سمت گلدون و برش داشت گفتم الان میزنه توسرم این دیوونه بود تند از جام بلند شدم و شروع کردم به دویدن و اون پشت سرم .
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
🤣🤣🤣🤣این رمان خندهدار رو از دست نده دختر و پسره خیلی خندهدارن !!
پر از صحنههای مثبت 🔞 و بامزه 🤭
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
با صدای دلان به سمت عقب برگشتم .
با حرص گفتم : با من بودی !؟
نیشخندی زد و با اون بدن ظریف و زیره و میزش دست به کمر شد
-اره پ ن با بابام بودم . کی جز تو ییلاقه تو این خانواده .
خداروشکر هم خدا فقط بهت قد رعنا نداده ، عقل نداده که ازش استفاده کنی .
چشم هام رو تو حلقه چرخوندم .
خدایا این بشر کی بود اقبال من بهش گره خورده بود .
نه اخلاق درست درمون داشت نه #زنونگی درست درمون .
-چی میخوای دلان؟ حرفتو بزن و برو !
اومد نزدیکتر و گفت :
-بشین هم قد بشیم کارت دارم دیلاق .
زیر لب فحشی بهش دادم و کنارش نشستم .
-خوب چی میگی !؟
- اومدم چیزت رو چک کنم
با چشمهای گشاد شده بهش زل زدم
- چی !؟
با دست به خشتمم اشاره کرد و گفت :
-میگم اومدم چکش کنم
دستی ناخودآگاه روی #خشتکم گذاشتم حس ناامنی بهم دست داده .
-خجالت بکش دلان هنوز محرم نشدیم .
با حرص گفت :
- برا همین قبل محرمیت باید چکش کنم یکی بهم گفت برا دیلاقی عین تو خیلی گندهاس !!
منم که ریزه میزه نمیخوام جر بخورم .
-بابا شما دخترا چقدر پرو هستید
من به این چیزا فکر نکردم هنوز تو چطوری وقت کردی ...
-هی دیلاق نمیخواد منو نصیحت کنی یا بهم نشون میدی یا دلان بیدلان فهمیدی .
گوشم رو گرفت و کشید با داد گفتم :
-ای ای دلان ولم کن گوشمو کندیش
-بهم نشون میدی یا نه !!
خودم رو عقب کشیدم . در حالی که گوشم رو میمالیدم گفتم :
- نه !!
تو که ترس جر خوردن داری چرا میخوای عروس شی.
-من میخوام عروس شم !! دارن زورم میکنند . باید بفکر جونم باشم یا نه
اصلا سایز منو تو مثل هم هست که ناف منو تو رو به ریش هم بستند !؟
با داد گفتم :
-منم نخواستم تو زنم بشی منم مثل تو دارن زور میکنند بعدم نترس من از این جنابعالی برای تو استفاده نمیکنم خواستم یکی رو ...
همینطور حرف میزدم که یهویی یه چیزی اومد تو سرم که صدای اخم بلند شد .
-میکشمت عدنان حالا نمیخوای برای من استفاده کنی کی زیر سرته ..
-هیشکی داشتم شوخی میکردم .
-نه امروز خودم میکشمت ...
بعد رفتم سمت گلدون و برش داشت گفتم الان میزنه توسرم این دیوونه بود تند از جام بلند شدم و شروع کردم به دویدن و اون پشت سرم .
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
🤣🤣🤣🤣این رمان خندهدار رو از دست نده دختر و پسره خیلی خندهدارن !!
پر از صحنههای مثبت 🔞 و بامزه 🤭
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0
https://t.me/+dTjTsVozVhMyZDc0