Forward from: شیطان مونث
⬸دلـبـر عـمـو🎀
#Part1
نگاهم و بیشتر روی صفحه مقابلم متمرکز کردم و دستم و به سمت بین پاهام سر دادم.
دختری حدوداً همسن و سال خودم با یه مرد چهل ساله س.کس میکرد و صدای نالههای دختر به حدی بود که تمام سنسورام فعال شده بود.
وقتی حس کردم دیگه طاقت ندارم، پاهام و کامل باز کردم و نگاهی به بهش.ت خیسم انداختم.
انگشتم و روی کشیدم و از شدت لذت، لبم و گاز گرفتم تا مبادا صدام بلند شه.
با صدای دختری که درخواست میکرد سرعت کمر زدنش و بیشتر کنه، سرم و به تخت تکیه دادم و حرکت انگشتم بین خط به.شتم و تندتر کردم.
با دست آزادم، سینههام و چنگ میزد و با هر تکونی که میخوردم، حرکت فنر تخت باعث میشد خودم و جای اون دختر تصور کنم و دلم بخواد من جای اون زیر یه مرد هیکلی باشم.
غرق دنیای خودم بود که یهو در اتاق باز شد و تمام حس و حالم پرید.
با ترس نگاهی به در انداختم و با دیدن شایگان، رنگ از صورتم پرید.
چشمهاش از تعجب گرد شد و نگاه به صفحه لپ تاپم انداخت که هنوز پ.ورن در حال پخش بود و حالا دختره زانو زده بود تا آب مرده رو بخوره.
انقدر شوکه شده بودم که حتی حواسم نبود دار و ندارم جلوی چشمهای شایگانه.
جلوی چشمهای عموم!
- داری چی کار میکنی طنین؟!
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
طنين دختر هفده سالهای که به خاطر ورشکستگی پدرش تصمیم گرفته مدتی رو دور از پدرش همراه با عمو ناتنی جوونش شایگان زندگی کنه.
اما کم کم احساساتی ممنوعه بین طنین و شایگان شکل میگیره که باعث میشه رابطهای ...
"#انتقامی/#عاشقانه/#اروتیک💯"
#Part1
نگاهم و بیشتر روی صفحه مقابلم متمرکز کردم و دستم و به سمت بین پاهام سر دادم.
دختری حدوداً همسن و سال خودم با یه مرد چهل ساله س.کس میکرد و صدای نالههای دختر به حدی بود که تمام سنسورام فعال شده بود.
وقتی حس کردم دیگه طاقت ندارم، پاهام و کامل باز کردم و نگاهی به بهش.ت خیسم انداختم.
انگشتم و روی کشیدم و از شدت لذت، لبم و گاز گرفتم تا مبادا صدام بلند شه.
با صدای دختری که درخواست میکرد سرعت کمر زدنش و بیشتر کنه، سرم و به تخت تکیه دادم و حرکت انگشتم بین خط به.شتم و تندتر کردم.
با دست آزادم، سینههام و چنگ میزد و با هر تکونی که میخوردم، حرکت فنر تخت باعث میشد خودم و جای اون دختر تصور کنم و دلم بخواد من جای اون زیر یه مرد هیکلی باشم.
غرق دنیای خودم بود که یهو در اتاق باز شد و تمام حس و حالم پرید.
با ترس نگاهی به در انداختم و با دیدن شایگان، رنگ از صورتم پرید.
چشمهاش از تعجب گرد شد و نگاه به صفحه لپ تاپم انداخت که هنوز پ.ورن در حال پخش بود و حالا دختره زانو زده بود تا آب مرده رو بخوره.
انقدر شوکه شده بودم که حتی حواسم نبود دار و ندارم جلوی چشمهای شایگانه.
جلوی چشمهای عموم!
- داری چی کار میکنی طنین؟!
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
https://t.me/+jscQKjWF2XpmMTA0
طنين دختر هفده سالهای که به خاطر ورشکستگی پدرش تصمیم گرفته مدتی رو دور از پدرش همراه با عمو ناتنی جوونش شایگان زندگی کنه.
اما کم کم احساساتی ممنوعه بین طنین و شایگان شکل میگیره که باعث میشه رابطهای ...
"#انتقامی/#عاشقانه/#اروتیک💯"