درود خدا بر مهربانوی پرتلاش و همه دوستان عزیز و بی همتا
امیر جزیره هستم
راویس عزیز به نکته خوب و خیلی با اهمیتی اشاره نمودند.راویس جان چنین موضوعاتی حرفاتو بلند بیان کن بدون اینکه نگران واکنش دیگران باشی چون داری کار درست انجام میدی و فرهنگ عمومی منافع همه است و باید همگان رعایت کنند حتی اگه شده ده ها بار هم توی همین کانال نشر کن شاید من امیر بعضی چیزا برام قبلا بی اهمیت یا کم اهمیت بوده ولی وقتی از دوست خوبی مثل شما میشنوم بهتر متوجه میشم.تا الانم من خیلی چیزا از شما دوستان یاد گرفته ام.پس عزیزم لطفا همیشه حرفاتو بزن.اما میرسیم به sz که غلط املایی رو ترکونده و همش بجای برسه مینویسه برسه جریمه ات اینه ده بار از روی متن بنویسی و فردا بیاری مدرسه.فهمیدی عزیزم مدرسع ننویس بنویس مدرسه.آفرین به sz باهوش.
و اما یه نظر سنجی کنیم در مورد روزای مدرسه و کلاس درس که هر از گاهی براتون جذابیت داره بنویسیم یا نه فکر میکنید ادامه اش،بیمزه میشه.عزیزانی که موافق کلاس درس هستند لطفا نظرشون با ❤️همدلی اعلام نمایند و عزیزانی هم که موافق نیستند لطفا😐 با این شکلک بیان نمایند.
از وقتی پدربزرگ در مورد ایموجی ها فرمود ند و دوستان انجام میدن خیلی به جذابیت گروه کمک کرده و جذابیت بیشتری داده
و اما سوتی
یه شب خوابیده بودم و توی خواب یه فضای بسیار با شکوه بودم و قصر خیلی زیبایی داشتم که وسط باغ بسیار قشنگی بودم و در حال گشت و گذار و لذت بردن بودم.وسط باغ تعدادی از پرسنل داشتند کباب درست میکردند آماده شد روی برنج زعفرانی گذاشتند و سفره پهن کردند اما هر چی نگاه کردم خبری از قاشق و چنگال نبود (من بدون قاشق و چنگال بلد نیستم البته خیلی از اطرافیان طرفای ما با دست نهارشون میخورند)ازشون پرسیدم پس قاشق و چنگال چرا نیاوردیم گفتند ما پیدا نکردیم گفتم پس خودم میرم میارم.باورتون میشه از خواب بیدار شدم و رفتم از توی کابینت قاشق و چنگال برداشتم دوباره برگشتم توی رختخواب اما دوباره خوابم نمیبرد که برگردم توی باغ یکم که گذشت تازه متوجه شدم همه اون داستانها خواب میدیدم تازه ناراحت هم بودم که چرا این دفعه بی خیال قاشق و چنگال،نشدم کاش کباب رو همینطوری میخوردم کلی کباب چنجه و کوبیده و سلطانی و همه جوره بود.(به یاد کباب های مهاباد شهر زیبای بفرین پ نرمین و شرمین افتادم)خلاصه دوباره خوابمون تکرار نشد و همونجوری قاشق و چنگال به دست خوابم برد.
به قول بفرین نتیجه اخلاقی:فرصت ها رو غنیمت بشمارید و کباب را تا سرد نشده میل کنید.این قسمت امیر کوبیده
دوست دار همیشگی شما امیر جزیره
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️
امیر جزیره هستم
راویس عزیز به نکته خوب و خیلی با اهمیتی اشاره نمودند.راویس جان چنین موضوعاتی حرفاتو بلند بیان کن بدون اینکه نگران واکنش دیگران باشی چون داری کار درست انجام میدی و فرهنگ عمومی منافع همه است و باید همگان رعایت کنند حتی اگه شده ده ها بار هم توی همین کانال نشر کن شاید من امیر بعضی چیزا برام قبلا بی اهمیت یا کم اهمیت بوده ولی وقتی از دوست خوبی مثل شما میشنوم بهتر متوجه میشم.تا الانم من خیلی چیزا از شما دوستان یاد گرفته ام.پس عزیزم لطفا همیشه حرفاتو بزن.اما میرسیم به sz که غلط املایی رو ترکونده و همش بجای برسه مینویسه برسه جریمه ات اینه ده بار از روی متن بنویسی و فردا بیاری مدرسه.فهمیدی عزیزم مدرسع ننویس بنویس مدرسه.آفرین به sz باهوش.
و اما یه نظر سنجی کنیم در مورد روزای مدرسه و کلاس درس که هر از گاهی براتون جذابیت داره بنویسیم یا نه فکر میکنید ادامه اش،بیمزه میشه.عزیزانی که موافق کلاس درس هستند لطفا نظرشون با ❤️همدلی اعلام نمایند و عزیزانی هم که موافق نیستند لطفا😐 با این شکلک بیان نمایند.
از وقتی پدربزرگ در مورد ایموجی ها فرمود ند و دوستان انجام میدن خیلی به جذابیت گروه کمک کرده و جذابیت بیشتری داده
و اما سوتی
یه شب خوابیده بودم و توی خواب یه فضای بسیار با شکوه بودم و قصر خیلی زیبایی داشتم که وسط باغ بسیار قشنگی بودم و در حال گشت و گذار و لذت بردن بودم.وسط باغ تعدادی از پرسنل داشتند کباب درست میکردند آماده شد روی برنج زعفرانی گذاشتند و سفره پهن کردند اما هر چی نگاه کردم خبری از قاشق و چنگال نبود (من بدون قاشق و چنگال بلد نیستم البته خیلی از اطرافیان طرفای ما با دست نهارشون میخورند)ازشون پرسیدم پس قاشق و چنگال چرا نیاوردیم گفتند ما پیدا نکردیم گفتم پس خودم میرم میارم.باورتون میشه از خواب بیدار شدم و رفتم از توی کابینت قاشق و چنگال برداشتم دوباره برگشتم توی رختخواب اما دوباره خوابم نمیبرد که برگردم توی باغ یکم که گذشت تازه متوجه شدم همه اون داستانها خواب میدیدم تازه ناراحت هم بودم که چرا این دفعه بی خیال قاشق و چنگال،نشدم کاش کباب رو همینطوری میخوردم کلی کباب چنجه و کوبیده و سلطانی و همه جوره بود.(به یاد کباب های مهاباد شهر زیبای بفرین پ نرمین و شرمین افتادم)خلاصه دوباره خوابمون تکرار نشد و همونجوری قاشق و چنگال به دست خوابم برد.
به قول بفرین نتیجه اخلاقی:فرصت ها رو غنیمت بشمارید و کباب را تا سرد نشده میل کنید.این قسمت امیر کوبیده
دوست دار همیشگی شما امیر جزیره
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️