🌸 آنچه حاتمی کرد و دیگران نکردند
👈 سینمایِ ایران تا پیش از حاتمی تقلیدی کودکانه از سینمایِ هند و هالیوود بود. مانندِ
سینمایِ ژانرِ وحشت ساموئلِ خاچیکیان که تقلیدی از سینمایِ هالیوود بود و مابقی فیلمها که شکلی مبتدیّانه و تقلیدی از سینمایِ هند بودند.
👈 تا اینکه موجِ نو سینمایِ ایران آمد و عملاً دو الگو را مد نظر داشتند یا موجِ نو سینمایِ فرانسه یا نئورئالیسمِ سینمایِ ایتالیا یا درام و پلاتی که عملاً هالیوودی بود و تفاوت فقط در لوکیشن و نامها بود. میشد پل نیومن را در ساحتِ ایرانی آن دید.
👈 حاتمی برایِ نخستین بار، لوکیشن و پلات و داستانی ایرانی به تقلید از هزار-و-یک-شب و ویس و رامین و گلستان را به ارمغان آورد.
👈 مسعود کیمیایی میگفت به بهروز وثوقی گفتم دقیقاً اینگونه که پل نیومن زمین خورد، تو هم بیفت. دقیقاً پوزخندت شبیهِ مارلون براندو باشد.
👈 امّا حاتمی بازیگرانی را انتخاب کرد که ایرانی-تهرانیِ اصیل بودند یا کاراکترهایی که از فرهنگ و سنّتِ ایرانی برخاسته بودند. سخت است که مجیدِ سوتهدل و یا حسن کچلش را در میانِ سینمایِ دیگر ممالکِ جهان پیدا کنیم.
👈 کدام اثر از حاتمی، اقتباس یا برداشتی از سینمایِ جهان بود؟! همه آبشخورشان لایِ صفحاتِ ادبیِ ایران بود. از حسن کچل که از ادبیّاتِ فولکلورِ کودکان میآمد تا طوقی که از ویس و رامین گرفته شد تا خواستگار که از سنّتِ عرفانی و قلندر و ستّارخان و سوتهدلان و ...
👈 از فرهنگِ ایران میگرفت و به سینما میداد. حاتمی یکبار گفت کارگردانانِ ما، نگاه میکنند بازیگرِ خارجی، چگونه اخم میکند؟! چگونه مینشیند؟! چگونه مشت میزند؟! سپس همان را باسمهای و عاریّهای به خوردِ سینما میدهند. من مینگرم که مردمِ کوچه و بازارِ ایران چگونه مینشینند؟! چگونه میبینند؟! و به سینمایم میدهم.
👈 شاید بتوان گفت مبدعِ بیرقیبِ سینمایِ قصّهگویِ تاریخی، علی حاتمی بود. راهی که از خودش شروع شد و به خودش خاتمه یافت و کسی بعدها نتوانست با او هماوردی کند. روایت کردنِ تاریخ، آنگونه که هنر میپسندد نه آنگونه که فکتهایِ تاریخی میگویند.
👈 رتوریکِ کلامش را در سبکِ ادبیِ دورانِ قاجار و نثرِ منشیّانهیِ سعدی میتوان دید. ازین لحاظ توانست جا پایِ بزرگانِ ادب بگذارد و بزرگترین فیلمنامهنویسِ ادبی بشود. تا کنون که بیرقیب بود تا بعدها چه شود.
👈 در یک کلام، آنچه علی حاتمی به سینمایِ ایران هدیه کرد، قصهگوییِ تاریخی، رتوریکِ ادبی، شهرکِ سینمایی، میزانسن و دکوپاژِ ایرانی، عناصرِ فیلمنامهنویسیِ ایرانی، سینمایِ ملّی، ابداع و نوآوری و بدعتگذاری بود.
👈 آنچه دیگر کارگردانان کردند سینمایِ تقلیدی از موجِ نویِ فرانسه و نئورئالیسمِ ایتالیا و پلاتِ هالیوودی، تقلید از بازیگرانِ فرنگی، تقلید از ضربآهنگ/حس/نگاهِ بازیگرانِ غربی، با ایدههای وارداتی، عدم استفاده از پشتوانهیِ ادبی-فرهنگی ایرانیست.
👈 ساکنان جهان نمیخواهد درامِ "سام مندس" یا "مارتین اسکورسزی" را به شکلِ ایرانی ببیند بلکه تراوشاتِ سنّت و فرهنگ و ادبِ ایرانی را میخواهند ببینند. شاید اگر حاتمی دو کارِ سیاسی انجام میداد، دو تا فحشِ سیاسی میداد. کمی پارتیبازی در سینمایِ جهان را بلد بود، به جایِ آن سینمای رنگارنگ و جادویی از فرهنگِ ایران، چارتا کپر و سگ و نانِ خشک به عنوانِ ایران نشان میداد، اکنون او هم جایگاهی در جهان داشت.
🌸🌸🌸
🆔 @DirectorAliHatami
👈 سینمایِ ایران تا پیش از حاتمی تقلیدی کودکانه از سینمایِ هند و هالیوود بود. مانندِ
سینمایِ ژانرِ وحشت ساموئلِ خاچیکیان که تقلیدی از سینمایِ هالیوود بود و مابقی فیلمها که شکلی مبتدیّانه و تقلیدی از سینمایِ هند بودند.
👈 تا اینکه موجِ نو سینمایِ ایران آمد و عملاً دو الگو را مد نظر داشتند یا موجِ نو سینمایِ فرانسه یا نئورئالیسمِ سینمایِ ایتالیا یا درام و پلاتی که عملاً هالیوودی بود و تفاوت فقط در لوکیشن و نامها بود. میشد پل نیومن را در ساحتِ ایرانی آن دید.
👈 حاتمی برایِ نخستین بار، لوکیشن و پلات و داستانی ایرانی به تقلید از هزار-و-یک-شب و ویس و رامین و گلستان را به ارمغان آورد.
👈 مسعود کیمیایی میگفت به بهروز وثوقی گفتم دقیقاً اینگونه که پل نیومن زمین خورد، تو هم بیفت. دقیقاً پوزخندت شبیهِ مارلون براندو باشد.
👈 امّا حاتمی بازیگرانی را انتخاب کرد که ایرانی-تهرانیِ اصیل بودند یا کاراکترهایی که از فرهنگ و سنّتِ ایرانی برخاسته بودند. سخت است که مجیدِ سوتهدل و یا حسن کچلش را در میانِ سینمایِ دیگر ممالکِ جهان پیدا کنیم.
👈 کدام اثر از حاتمی، اقتباس یا برداشتی از سینمایِ جهان بود؟! همه آبشخورشان لایِ صفحاتِ ادبیِ ایران بود. از حسن کچل که از ادبیّاتِ فولکلورِ کودکان میآمد تا طوقی که از ویس و رامین گرفته شد تا خواستگار که از سنّتِ عرفانی و قلندر و ستّارخان و سوتهدلان و ...
👈 از فرهنگِ ایران میگرفت و به سینما میداد. حاتمی یکبار گفت کارگردانانِ ما، نگاه میکنند بازیگرِ خارجی، چگونه اخم میکند؟! چگونه مینشیند؟! چگونه مشت میزند؟! سپس همان را باسمهای و عاریّهای به خوردِ سینما میدهند. من مینگرم که مردمِ کوچه و بازارِ ایران چگونه مینشینند؟! چگونه میبینند؟! و به سینمایم میدهم.
👈 شاید بتوان گفت مبدعِ بیرقیبِ سینمایِ قصّهگویِ تاریخی، علی حاتمی بود. راهی که از خودش شروع شد و به خودش خاتمه یافت و کسی بعدها نتوانست با او هماوردی کند. روایت کردنِ تاریخ، آنگونه که هنر میپسندد نه آنگونه که فکتهایِ تاریخی میگویند.
👈 رتوریکِ کلامش را در سبکِ ادبیِ دورانِ قاجار و نثرِ منشیّانهیِ سعدی میتوان دید. ازین لحاظ توانست جا پایِ بزرگانِ ادب بگذارد و بزرگترین فیلمنامهنویسِ ادبی بشود. تا کنون که بیرقیب بود تا بعدها چه شود.
👈 در یک کلام، آنچه علی حاتمی به سینمایِ ایران هدیه کرد، قصهگوییِ تاریخی، رتوریکِ ادبی، شهرکِ سینمایی، میزانسن و دکوپاژِ ایرانی، عناصرِ فیلمنامهنویسیِ ایرانی، سینمایِ ملّی، ابداع و نوآوری و بدعتگذاری بود.
👈 آنچه دیگر کارگردانان کردند سینمایِ تقلیدی از موجِ نویِ فرانسه و نئورئالیسمِ ایتالیا و پلاتِ هالیوودی، تقلید از بازیگرانِ فرنگی، تقلید از ضربآهنگ/حس/نگاهِ بازیگرانِ غربی، با ایدههای وارداتی، عدم استفاده از پشتوانهیِ ادبی-فرهنگی ایرانیست.
👈 ساکنان جهان نمیخواهد درامِ "سام مندس" یا "مارتین اسکورسزی" را به شکلِ ایرانی ببیند بلکه تراوشاتِ سنّت و فرهنگ و ادبِ ایرانی را میخواهند ببینند. شاید اگر حاتمی دو کارِ سیاسی انجام میداد، دو تا فحشِ سیاسی میداد. کمی پارتیبازی در سینمایِ جهان را بلد بود، به جایِ آن سینمای رنگارنگ و جادویی از فرهنگِ ایران، چارتا کپر و سگ و نانِ خشک به عنوانِ ایران نشان میداد، اکنون او هم جایگاهی در جهان داشت.
🌸🌸🌸
🆔 @DirectorAliHatami