Forward from: شعله ي طور
♦️نکته ای برای این روزها♦️
♦️قال جواد الائمه (علیه السلام):
مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.
(تحف العقول)
هر آن کس که به گوینده ای گوش فرا دهد او را مورد پرستش قرار داده است.اگر گوینده از خداوند بگوید خدا را پرستیده ، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید شنونده ابلیس و شیطان را پرستیده است.
♦️یادمان نرود که اصغاء نطق صرفا گوش دادن از باب الفاظ نیست.بلکه هویتی ادراکی در وجود انسان است که شاید بتوان آن را گیرایی و اثر پذیری از ناطق به صورت کلی معنا کرد.
آیا حواسمان هست افرادی که دنبال می کنیم فارغ از اینکه چه می گویند و چه چیز را به اشتراک می گذارند و ما نگاه میکنیم یا می شنویم،ما را در مدار وجودی خویش قرار می دهند؟
در واقع پی گیری هر کس که تاثیر بر شما بگذارد،لا محاله شما را هم آوا با وجود او خواهد کرد.
ممکن است مدتی چیزی نگوید و ننویسد اما از آن رو که متحد با منظومه ی وجودی او گشته اید،هم مسیر، هم میل و هم ارزش او خواهید گشت و پس از دوران غیبت او که سخنی بر زبان بیاورد یا به اشتراک بگذارد شما مفاهمه ای عمیق تر از پیش با او در خویش می یابید.
از همین روست که در این دوره ای که در آن هستیم بسیاری احساس میکنند تازه همدیگر را یافته اند،سربازانی تربیت شده از مبادی مشترک که از حضور خویش بی خبر بودند.
وجودِ پاشیده ی متکثری که سر تا سر وجودش هم آغوشی با دنیاست و در حال فکر، پی گیری،خواندن و یا دیدن ردپای آثار وجودی او هستید، بدون آنکه بدانید بود و نبود شما را در هم شکسته و هزار تکه خواهد کرد.
مواظب باشیم، هم عالمِ آدمیانی که عالمی فرودست مقصد آن هاست نگردیم و به هر کس اجازه ندهیم در مدار وجودی ما تاثیر گذار باشد که رجوع از ساحت تکثراتی که بر خواسته از عاطفه،عقل گرایی توهمی،وظایف من درآوردی اجتماعی و ... باشد، شیفتگی به اربابان سیاهی خواهد بود و رجوع از آن و بازگشت به جمعیت خاطر و لطافت روح کاری مشکل و زحمت آور و زمان گیر است.
#بازنشر
♦️المکتوبات فی النجف الاشراف
@m_h_esfahani
♦️قال جواد الائمه (علیه السلام):
مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.
(تحف العقول)
هر آن کس که به گوینده ای گوش فرا دهد او را مورد پرستش قرار داده است.اگر گوینده از خداوند بگوید خدا را پرستیده ، و اگر از زبان ابلیس سخن بگوید شنونده ابلیس و شیطان را پرستیده است.
♦️یادمان نرود که اصغاء نطق صرفا گوش دادن از باب الفاظ نیست.بلکه هویتی ادراکی در وجود انسان است که شاید بتوان آن را گیرایی و اثر پذیری از ناطق به صورت کلی معنا کرد.
آیا حواسمان هست افرادی که دنبال می کنیم فارغ از اینکه چه می گویند و چه چیز را به اشتراک می گذارند و ما نگاه میکنیم یا می شنویم،ما را در مدار وجودی خویش قرار می دهند؟
در واقع پی گیری هر کس که تاثیر بر شما بگذارد،لا محاله شما را هم آوا با وجود او خواهد کرد.
ممکن است مدتی چیزی نگوید و ننویسد اما از آن رو که متحد با منظومه ی وجودی او گشته اید،هم مسیر، هم میل و هم ارزش او خواهید گشت و پس از دوران غیبت او که سخنی بر زبان بیاورد یا به اشتراک بگذارد شما مفاهمه ای عمیق تر از پیش با او در خویش می یابید.
از همین روست که در این دوره ای که در آن هستیم بسیاری احساس میکنند تازه همدیگر را یافته اند،سربازانی تربیت شده از مبادی مشترک که از حضور خویش بی خبر بودند.
وجودِ پاشیده ی متکثری که سر تا سر وجودش هم آغوشی با دنیاست و در حال فکر، پی گیری،خواندن و یا دیدن ردپای آثار وجودی او هستید، بدون آنکه بدانید بود و نبود شما را در هم شکسته و هزار تکه خواهد کرد.
مواظب باشیم، هم عالمِ آدمیانی که عالمی فرودست مقصد آن هاست نگردیم و به هر کس اجازه ندهیم در مدار وجودی ما تاثیر گذار باشد که رجوع از ساحت تکثراتی که بر خواسته از عاطفه،عقل گرایی توهمی،وظایف من درآوردی اجتماعی و ... باشد، شیفتگی به اربابان سیاهی خواهد بود و رجوع از آن و بازگشت به جمعیت خاطر و لطافت روح کاری مشکل و زحمت آور و زمان گیر است.
#بازنشر
♦️المکتوبات فی النجف الاشراف
@m_h_esfahani