بیلی فاکنر در دوران شکلگیری شخصیتش دو سبک زندگی مختلف را تجربه کرد. مادرش او را به زندگی ساکن، هنری و ادبی ترغیب میکرد و پدرش او را به سوی زندگی اجتماعی، مردانه و پرجنب و جوش سوق میداد. بیلی جوان هر دو جهان را دوست میداشت، اما روز به روز بیشتر در عالم مادرش فرو میرفت و مایه ناامیدی و در مواقعی تحقیر پدر میشد. با وجود این، بیلی، چه در طول زندگی واقعیاش چه در عالم ادبیات، در پی آن بود که به خودش و دیگران ثابت کند همانطور که پدرش میخواهد سرسختی و اقتداری مردانه دارد. آنمواقعی که بیلی جوان میان دو خواسته متناقض پدر و مادرش گرفتار میشد، قطعا حسی را تجربه میکرد که فاکنر نویسنده در توصیف یکی از شخصیتهای داستانی جذابش، سارتی اسنوپس، در داستان کوتاه «انبارسوزی» بیان کردهاست :
« وحشت و اندوه، او را به دو سو میکشیدند، انگار میان دوگله اسب گیر افتاده باشد.»- خودم و جهان: زندگینامه ویلیام فاکنر
- رابرت وین همبلین
◽️ | #NonVocal | #Ambient
🌧 |
@Tastes_Of_Music