✍️ رحیم نوبهار
🖊 استدلال دکتر سروش بر پایه روایات ضعیف
در سخنان دکتر سروش مثل بسیاری از موارد دیگر به نکته یا نکاتی توجه می شود و بر نکاتی دیگر چشم فرو بسته می شود. عذاب در قرآن مجید در چند معنا استعمال شده است؛ یکی عذاب دنیوی و متعارف؛ مثلا به مجازات صد تازیانه که در جریان آن ملاحظات انسانی باید رعایت گردد و در هوای سرد یا گرم اجرا نشود و به اندام جنسی یا اعضای حساس او زده نشود و با کلمات توهین آمیز به هیچ روی همراه نباشد عذاب گفته شده است:
@sokhanranihaa
ولیشهد عذابهما طایفه من المومنین(نور:2). به شکنجه های فرعون هم عذاب گفته شده است. و اذ انجیناکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب(بقره:49) انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل ولا تعذبهم(طه:47). به بلاهای های آسمانی هم که ضرورتا شکنجه نیست و می تواند شامل مرگ فوری و بی شکنجه باشد و حتی رهایی از شکنجه زیست در این جهان یا زندگی همراه با شکنجه باشد در بی شمار آیات قرآنی عذاب گفته شده است.
حال آیا عذاب مشترک لفظی است یا معنوی؛ یا در یکی حقیقت است و در بقیه مجاز؛ یا استعمال نشان حقیقت است و همه استعمال حقیقی است و مقوله بالتشکیک است؛ بحثی است جداگانه. پس به آسانی نمی توان گفت: تا کنون اشتباه می کردیم و عذاب را به مجازات تفسیر می کردیم. سال ها قبل هادی العلوی نویسنده عراقی در کتاب "من تاریخ التعذیب فی الاسلام" که مشتری های فراوان در فضای مجازی دارد در رویکردی مشابه با آنچه دکتر سروش اکنون مطرح کرده است اصولا قرآن مجید را کتابی معرفی کرده است که ذهنیتی شکنجه گر برای مسلمانان می سازد. خدای قرآن به خوانش العلوی خدایی شکنجه گر است و آیات عذاب شکنجه را تجویز می کند. (بخوانید به خوانش مشابه دکتر سروش: مروج قدرت طلبی و اقتدار و حفظ قدرت با زور و شکنجه).
سال ها قبل در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی از یک دانشجوی خوزستانی به نام آقای آل بوغبیش ک عربی اش بد نبود خواستم که پایان نامه کارشناسی اش را در بررسی و نقد کتاب العلوی بنویسد. نوشت. بد هم ننوشت. عادل العلوی و دکتر سروش جنبه های شکنجه ستیزی قرآن را نادیده می گیرند. به گزارش صریح و مکرر قرآن مجید، حضرت موسی که در این سخن دکتر سروش بیشتر اهل قدرت معرفی شده ماموریت اصلی اش این بود که اقلیتی را که زیر شکنجه یک نظام اقتدارگرا بودند نجات دهد. این یک کار انسانی و رحمانی بود؛ نه کاری لزوما مرتبط با پی جویی و پیگیری قدرت.
پس بی هیچ تاویل و تفسیری موسی یک پیامبر رهایی بخش و مدافع حقوق اولیه و انسانی یک اقلیت مظلوم بود. قرآن مجید سوزاندن گروهی غیرمسلمان را به جرم عقیده سخت نکوهش می کند و وعید عداب الحریق به شکنجه گران می دهد.(سوره بروج) عیسی علیه السلام هم به وارونه آنچه دکتر سروش گفته است بی تفاوت به امر اجتماعی نبود. زکات در ادبیات قرآن مجید به تعبیر علامه طباطبایی نماد همه مسئولیت های اجتماعی است همچنانکه صلاه نماد اعمال عبادی و بندگی است.
تکیه تحلیل دکتر سروش بر روایت های ضعیف است. کافی است اعتبار حدیث امرت ان اقاتل الناس ... را از نظر علمای رجال اهل سنت ببینیم تا متوجه شویم چه اشکال ها که ندارد. البته جای تاسف دارد که صاحب جواهر یرسله ارسال المسلمات و ینسبه قاطعا جازما الی نبی الرحمه. گزارش های قرآن مجید هم از عذاب اخروی در وحی های موسوی و عیسوی وجود دارد. مانند خطاب خداوند به عیسی علیه السلام در آیه 115 مائده. حال چرا مساله جهنم در تورات و انجیل کمتر بازتاب یافته است می توان در آن بیشتر درنگ کرد.
📌 این متن مربوط هست به این فایل صوتی
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🖊 استدلال دکتر سروش بر پایه روایات ضعیف
در سخنان دکتر سروش مثل بسیاری از موارد دیگر به نکته یا نکاتی توجه می شود و بر نکاتی دیگر چشم فرو بسته می شود. عذاب در قرآن مجید در چند معنا استعمال شده است؛ یکی عذاب دنیوی و متعارف؛ مثلا به مجازات صد تازیانه که در جریان آن ملاحظات انسانی باید رعایت گردد و در هوای سرد یا گرم اجرا نشود و به اندام جنسی یا اعضای حساس او زده نشود و با کلمات توهین آمیز به هیچ روی همراه نباشد عذاب گفته شده است:
@sokhanranihaa
ولیشهد عذابهما طایفه من المومنین(نور:2). به شکنجه های فرعون هم عذاب گفته شده است. و اذ انجیناکم من آل فرعون یسومونکم سوء العذاب(بقره:49) انا رسولا ربک فارسل معنا بنی اسرائیل ولا تعذبهم(طه:47). به بلاهای های آسمانی هم که ضرورتا شکنجه نیست و می تواند شامل مرگ فوری و بی شکنجه باشد و حتی رهایی از شکنجه زیست در این جهان یا زندگی همراه با شکنجه باشد در بی شمار آیات قرآنی عذاب گفته شده است.
حال آیا عذاب مشترک لفظی است یا معنوی؛ یا در یکی حقیقت است و در بقیه مجاز؛ یا استعمال نشان حقیقت است و همه استعمال حقیقی است و مقوله بالتشکیک است؛ بحثی است جداگانه. پس به آسانی نمی توان گفت: تا کنون اشتباه می کردیم و عذاب را به مجازات تفسیر می کردیم. سال ها قبل هادی العلوی نویسنده عراقی در کتاب "من تاریخ التعذیب فی الاسلام" که مشتری های فراوان در فضای مجازی دارد در رویکردی مشابه با آنچه دکتر سروش اکنون مطرح کرده است اصولا قرآن مجید را کتابی معرفی کرده است که ذهنیتی شکنجه گر برای مسلمانان می سازد. خدای قرآن به خوانش العلوی خدایی شکنجه گر است و آیات عذاب شکنجه را تجویز می کند. (بخوانید به خوانش مشابه دکتر سروش: مروج قدرت طلبی و اقتدار و حفظ قدرت با زور و شکنجه).
سال ها قبل در دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی از یک دانشجوی خوزستانی به نام آقای آل بوغبیش ک عربی اش بد نبود خواستم که پایان نامه کارشناسی اش را در بررسی و نقد کتاب العلوی بنویسد. نوشت. بد هم ننوشت. عادل العلوی و دکتر سروش جنبه های شکنجه ستیزی قرآن را نادیده می گیرند. به گزارش صریح و مکرر قرآن مجید، حضرت موسی که در این سخن دکتر سروش بیشتر اهل قدرت معرفی شده ماموریت اصلی اش این بود که اقلیتی را که زیر شکنجه یک نظام اقتدارگرا بودند نجات دهد. این یک کار انسانی و رحمانی بود؛ نه کاری لزوما مرتبط با پی جویی و پیگیری قدرت.
پس بی هیچ تاویل و تفسیری موسی یک پیامبر رهایی بخش و مدافع حقوق اولیه و انسانی یک اقلیت مظلوم بود. قرآن مجید سوزاندن گروهی غیرمسلمان را به جرم عقیده سخت نکوهش می کند و وعید عداب الحریق به شکنجه گران می دهد.(سوره بروج) عیسی علیه السلام هم به وارونه آنچه دکتر سروش گفته است بی تفاوت به امر اجتماعی نبود. زکات در ادبیات قرآن مجید به تعبیر علامه طباطبایی نماد همه مسئولیت های اجتماعی است همچنانکه صلاه نماد اعمال عبادی و بندگی است.
تکیه تحلیل دکتر سروش بر روایت های ضعیف است. کافی است اعتبار حدیث امرت ان اقاتل الناس ... را از نظر علمای رجال اهل سنت ببینیم تا متوجه شویم چه اشکال ها که ندارد. البته جای تاسف دارد که صاحب جواهر یرسله ارسال المسلمات و ینسبه قاطعا جازما الی نبی الرحمه. گزارش های قرآن مجید هم از عذاب اخروی در وحی های موسوی و عیسوی وجود دارد. مانند خطاب خداوند به عیسی علیه السلام در آیه 115 مائده. حال چرا مساله جهنم در تورات و انجیل کمتر بازتاب یافته است می توان در آن بیشتر درنگ کرد.
📌 این متن مربوط هست به این فایل صوتی
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹