🔺خیانت آمریکایی و شادی کودکانەی ایرانی!
برخی محافل اصولگرا از سیاست ترامپ دربارەی اوکراین ذوق زده شده و دست از سر نمی شناسند.
این شادی کودکانه، مانند هیجان زدگی طفلی است که با دیدن دود شعله ی آتش از دور، به وجد در می آید و از درک مخاطرات آن ناتوان است.
تحقیر اروپا و تنبیه اوکراین که تمام تخم مرغ هایش را در سبد غرب گذاشته، ممکن است دل فرقەی اقتدارگرا را خنک کند و اسباب تسلی خاطرشان گردد.
عقل سلیم اما می گوید که این سرور هم غیر منطقی است و هم موقتی.
در مرتبەی اول دود تصمیمات و ایدەهای عاری از اخلاق و قانون رئیس جمهور آمریکا به چشم کشورهای کوچک و بازیگران ضعیف می رود.
در جهانی که اکنون هم چندان در بند نظم و قانون نیست، شل شدن و بی در و پیکر شدن بیشتر و زوال نظامی که پس از جنگ جهانی دوم سر برآورد،ه به زیان دولت هایی چون ایران است.
کشوری که به اقتضای طبیعت و ژئوپولتیک از قسمی تنهایی مزمن استراتژیک رنج می برد.
ایران هم اکنون عضو هیچ معاهدەی دفاعی نیست و هیچ تضمین امنیتی معتبری از آن صیانت نمی کند.
چیزی که ترامپ در حق اوکراین انجام می دهد، البته نوعی تکرار عملکرد اروپا در دهەهای گذشته است.
بیش از صد سال پیش، انگلیس و فرانسه دو قدرت عمدەی وقت جهان طی پیمانی سری موسوم به سایکس - پیکو متصرفات عثمانی در خاورمیانە را میان خود تقسیم کردند.
با معیارهای امروز این امر اندکی عجیب به نظر می آید.
خود عثمانی خبر نداشت، عرب ها که با وعدەی یک وطن عربی متحد پیشتر فریفته و برای شورش علیه عثمانی برانگیخته می شدند، چند کشور جعلی تهیه شده با خط کش و مداد رنگی دریافت کردند.
کردها به کلی نادیده گرفته شدند و حق تعیین سرنوشتشان به محاق رفت.
ایران هم که به عنوان همسایه می بایست در جریان تغییرات مرزی و تحولات سهمگین سیاسی در مجاورت مرزهایش قرار گیرد، مطلقا بی خبر نگه داشته شد.
تازه خود ایران هشت سال قبل تر در جریان قرارداد مخفیانەی 1907 روس و انگلیس در سن پترزبورگ میان دو قدرت فوق تقسیم و فقط روی کاغذ وجود داشت.
خواب امروز ترامپ برای اروپا، نوعی سایکس پیکوی عیان و آنلاین است. صد البته برخی جنبه ها و ابعاد محرمانه و پشت پرده هم حتما وجود دارد.
اما پرسش این است که ایران چگونه می تواند از قدم گذاشتن در جهان پر از مخاطرەی "بازی بزرگ" و بده بستان های نهانی قدرت های بزرگ خوشحال باشد؟
فرضا اگر اوکراین قربانی شود، چه تضمینی هست ایران هم در سیاهچالەی نظم ویران شدەی بین المللی نیفتد!
تازه میان مسالەی ایران و اوکراین پیوندهای ساختاری و کارکردی گوناگون هم وجود دارد!
با این اوصاف آیا ایران باید به یک سایکس پیکوی جدید لبیک گوید و دلش در جستجوی حال و هوای دهەهای اواخر قرن نوزدە و اوایل قرن بیست به تپش بیفتد؟
ملت های ضعیف و کوچک باید مشتاق و سینه چاک صلح عادلانه و راه حل های شرافتمندانه باشند.
پس از دویست سال هنوز سینەی ایران به خاطر قراردادهای گلستان و ترکمانچای درد می گیرد.
قلب کردها هم پس از گذشت صد سال از سایکس پیکو خون چکان است و عرب ها و ترک ها نیز هرکدام به نحوی با میراث شوم آن دست به گریبانند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
برخی محافل اصولگرا از سیاست ترامپ دربارەی اوکراین ذوق زده شده و دست از سر نمی شناسند.
این شادی کودکانه، مانند هیجان زدگی طفلی است که با دیدن دود شعله ی آتش از دور، به وجد در می آید و از درک مخاطرات آن ناتوان است.
تحقیر اروپا و تنبیه اوکراین که تمام تخم مرغ هایش را در سبد غرب گذاشته، ممکن است دل فرقەی اقتدارگرا را خنک کند و اسباب تسلی خاطرشان گردد.
عقل سلیم اما می گوید که این سرور هم غیر منطقی است و هم موقتی.
در مرتبەی اول دود تصمیمات و ایدەهای عاری از اخلاق و قانون رئیس جمهور آمریکا به چشم کشورهای کوچک و بازیگران ضعیف می رود.
در جهانی که اکنون هم چندان در بند نظم و قانون نیست، شل شدن و بی در و پیکر شدن بیشتر و زوال نظامی که پس از جنگ جهانی دوم سر برآورد،ه به زیان دولت هایی چون ایران است.
کشوری که به اقتضای طبیعت و ژئوپولتیک از قسمی تنهایی مزمن استراتژیک رنج می برد.
ایران هم اکنون عضو هیچ معاهدەی دفاعی نیست و هیچ تضمین امنیتی معتبری از آن صیانت نمی کند.
چیزی که ترامپ در حق اوکراین انجام می دهد، البته نوعی تکرار عملکرد اروپا در دهەهای گذشته است.
بیش از صد سال پیش، انگلیس و فرانسه دو قدرت عمدەی وقت جهان طی پیمانی سری موسوم به سایکس - پیکو متصرفات عثمانی در خاورمیانە را میان خود تقسیم کردند.
با معیارهای امروز این امر اندکی عجیب به نظر می آید.
خود عثمانی خبر نداشت، عرب ها که با وعدەی یک وطن عربی متحد پیشتر فریفته و برای شورش علیه عثمانی برانگیخته می شدند، چند کشور جعلی تهیه شده با خط کش و مداد رنگی دریافت کردند.
کردها به کلی نادیده گرفته شدند و حق تعیین سرنوشتشان به محاق رفت.
ایران هم که به عنوان همسایه می بایست در جریان تغییرات مرزی و تحولات سهمگین سیاسی در مجاورت مرزهایش قرار گیرد، مطلقا بی خبر نگه داشته شد.
تازه خود ایران هشت سال قبل تر در جریان قرارداد مخفیانەی 1907 روس و انگلیس در سن پترزبورگ میان دو قدرت فوق تقسیم و فقط روی کاغذ وجود داشت.
خواب امروز ترامپ برای اروپا، نوعی سایکس پیکوی عیان و آنلاین است. صد البته برخی جنبه ها و ابعاد محرمانه و پشت پرده هم حتما وجود دارد.
اما پرسش این است که ایران چگونه می تواند از قدم گذاشتن در جهان پر از مخاطرەی "بازی بزرگ" و بده بستان های نهانی قدرت های بزرگ خوشحال باشد؟
فرضا اگر اوکراین قربانی شود، چه تضمینی هست ایران هم در سیاهچالەی نظم ویران شدەی بین المللی نیفتد!
تازه میان مسالەی ایران و اوکراین پیوندهای ساختاری و کارکردی گوناگون هم وجود دارد!
با این اوصاف آیا ایران باید به یک سایکس پیکوی جدید لبیک گوید و دلش در جستجوی حال و هوای دهەهای اواخر قرن نوزدە و اوایل قرن بیست به تپش بیفتد؟
ملت های ضعیف و کوچک باید مشتاق و سینه چاک صلح عادلانه و راه حل های شرافتمندانه باشند.
پس از دویست سال هنوز سینەی ایران به خاطر قراردادهای گلستان و ترکمانچای درد می گیرد.
قلب کردها هم پس از گذشت صد سال از سایکس پیکو خون چکان است و عرب ها و ترک ها نیز هرکدام به نحوی با میراث شوم آن دست به گریبانند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1