• از مراحل فوق(متن بالا) واضح میشود:
- خلقت انسان تنها فعل ذات اقدس الهی است.
- شباهت عیسی بن مریم و آدم (ع) در عدم رعایت قوانین رایج و عادی تولید انسان مادی است و این معجزه خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ چرا که تولد انسان مادی از نسل آدم و حوا است ولی تولد آدم و حوا در ماده، دفعی بوده نه تدریجی(داروین)،
و از این روست که بنابر فرض صحت نظریه تکامل تدریجی داروین، انسان استثناء از این نظریه و برای همین معجزه است؛
مثل تشکیل یک شرایط آزمایشگاهی خاص برای لقاح، رشد و پرورش جنین.
- آدم و حوا از ابتدای خلقتشان نشئه مثالی و مادی داشتهاند. منع از اکل میوه ممنوعه و نفوذ ابلیس در ایشان و تخلف ایشان، همهاش در نشئه مادی بوده و هبوط ایشان به منزلهی قطع تسلط وجود ملکوتی بر وجود مُلکی ایشان بوده است و این قطع ارتباط ابتدای تشریع فقهیات توسط انسان کامل برای هدایت به توحید شد.
• توضیح مطلب:
- از نظر داروین، انسان از تکامل تدریجی آب، جامد، گیاه، تک سلولی، پرسلولی، دوزیست چهارپا و میمون به وجود آمده است.
این نظر عقلاً محال نیست امّا نظر قرآن این است که این نظر درباره همه موجودات قابل بحث است جز انسان، لذا خلقت آدم و حوا معجزه بوده است.
از آنجا که قرآن تحت اشراف عقل صحبت میکند، منظورش از معجزه یک اتفاق خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ یعنی حتی در سیر قرآنی نیز مراحل تبدیل قوه به فعل در عالم ماده طی می شود.
لذا منظور قرآن از «دفعی» دقیقا مقابل «تدریجی» داروین است، امّا به این معنا نیست که مثلا یک انسان ۴۰ ساله یک دفعه روی زمین قرار بگیرد.
• ما ۲ سوال مهم داشتیم:
۱. کیفیت پیدایش جسم انسان در زمین چیست؟
۲. کیفیت اتصال جسم و روح چگونه است؟
- ما تا اینجا پاسخ سوال اول را دادیم و گفتیم قطعا آدم از ابتداء خلقتش در ماده بوده و حتی تمام مراحل آزمایش او در عالم ماده اتفاق افتاد.
لذا او بعد از تخلف از عالم مثال و بهشت به ماده نیامد، بلکه در زمین بود. همچنین نفوذ شیطان بعد از استکبار در بهشت امکان پذیر نیست و دایره دخالت او تنها در عالم ماده است.
بنابراین بعد از تخلف، ارتباط آدم با ملکوت و عالم مثال قطع شد و این آغاز تشریع فقهیات توسط انسان کامل گردید.
• حال سوال ما در اینجا این است که:
کیفیت اتصال روح به جسم چیست؟ به بیان دقیقتر کیفیت اتصال یا انضمام یا محاذی شدن روح با جسم چیست؟
احمد فرحانی | شناخت شناسی ، ج ۱۱
🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی
• از مراحل فوق(متن بالا) واضح میشود:
- خلقت انسان تنها فعل ذات اقدس الهی است.
- شباهت عیسی بن مریم و آدم (ع) در عدم رعایت قوانین رایج و عادی تولید انسان مادی است و این معجزه خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ چرا که تولد انسان مادی از نسل آدم و حوا است ولی تولد آدم و حوا در ماده، دفعی بوده نه تدریجی(داروین)،
و از این روست که بنابر فرض صحت نظریه تکامل تدریجی داروین، انسان استثناء از این نظریه و برای همین معجزه است؛
مثل تشکیل یک شرایط آزمایشگاهی خاص برای لقاح، رشد و پرورش جنین.
- آدم و حوا از ابتدای خلقتشان نشئه مثالی و مادی داشتهاند. منع از اکل میوه ممنوعه و نفوذ ابلیس در ایشان و تخلف ایشان، همهاش در نشئه مادی بوده و هبوط ایشان به منزلهی قطع تسلط وجود ملکوتی بر وجود مُلکی ایشان بوده است و این قطع ارتباط ابتدای تشریع فقهیات توسط انسان کامل برای هدایت به توحید شد.
• توضیح مطلب:
- از نظر داروین، انسان از تکامل تدریجی آب، جامد، گیاه، تک سلولی، پرسلولی، دوزیست چهارپا و میمون به وجود آمده است.
این نظر عقلاً محال نیست امّا نظر قرآن این است که این نظر درباره همه موجودات قابل بحث است جز انسان، لذا خلقت آدم و حوا معجزه بوده است.
از آنجا که قرآن تحت اشراف عقل صحبت میکند، منظورش از معجزه یک اتفاق خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ یعنی حتی در سیر قرآنی نیز مراحل تبدیل قوه به فعل در عالم ماده طی می شود.
لذا منظور قرآن از «دفعی» دقیقا مقابل «تدریجی» داروین است، امّا به این معنا نیست که مثلا یک انسان ۴۰ ساله یک دفعه روی زمین قرار بگیرد.
• ما ۲ سوال مهم داشتیم:
۱. کیفیت پیدایش جسم انسان در زمین چیست؟
۲. کیفیت اتصال جسم و روح چگونه است؟
- ما تا اینجا پاسخ سوال اول را دادیم و گفتیم قطعا آدم از ابتداء خلقتش در ماده بوده و حتی تمام مراحل آزمایش او در عالم ماده اتفاق افتاد.
لذا او بعد از تخلف از عالم مثال و بهشت به ماده نیامد، بلکه در زمین بود. همچنین نفوذ شیطان بعد از استکبار در بهشت امکان پذیر نیست و دایره دخالت او تنها در عالم ماده است.
بنابراین بعد از تخلف، ارتباط آدم با ملکوت و عالم مثال قطع شد و این آغاز تشریع فقهیات توسط انسان کامل گردید.
• حال سوال ما در اینجا این است که:
کیفیت اتصال روح به جسم چیست؟ به بیان دقیقتر کیفیت اتصال یا انضمام یا محاذی شدن روح با جسم چیست؟
احمد فرحانی | شناخت شناسی ، ج ۱۱
🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی