سِرِّثاری

‌
- می‌گویند مسلمان‌ها تروریست هستند؛ چرا؟
چون اگر چند کشور دور هم باشند و همه چیز عادی باشد، مسلمان‌ها برای شروع جنگ، نامه به کشورهای دیگر می‌نویسند.

آمریکا می‌گوید:
به خاطر همین مسئله، تحریم می‌کنیم زیرا اگر رهایشان کنیم و قوت پیدا کنند، بلایی سرمان می‌آورند که پیغمبرشان آورد.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

- علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آيه‌ی «كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً» می‌فرمایند:
#جهاد ، اصل اولیه است!

اما ما برای اسلام جهاد نمی‌کنیم،
هویت اجتماعی ما باعث می‌شود ما ندای بیداری داشته باشیم. علامه طباطبایی می‌گوید ما برای این مطلب که در آیه زیر بیان شده است جهاد می‌کنیم:

قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّه؛

جهاد در فروع دین برای اسلام نیست، جهاد برای توحید است، توحیدی که امکان انکار ندارد.

افرادی که توحید را انکار می‌کنند، در حقیقت به توحید اعتقاد دارند اما به دنبال تخریب بشریت‌ند.

لذا جنگیدن برای توحید، اصلا به معنای تروریست بودن نیست،
چون توحید امکان انکار ندارد و هر که توحید را انکار کند، به دنبال تخریب بشریت است زیرا این فرد شروع انسانیتِ انسان را تخریب می‌ کند.

بنابراین ما به او نمی‌گوییم الزاماً به پیامبر و دین ما ایمان بیاور، اصلا برو زرتشتی ، یهودی و ... شو!

کافی است اشتراک ما با سایر ادیان در #توحید و #عدالت باشد، آن گاه ما همه با همیم! این فکر حکومتی اسلام است.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

- در نتیجه
جهاد ابتدایی، جزء فروعات اسلام است. و اگر شرایط خوب بود و مشکلات اقتصادی نداشتیم، تکلیف ما جهاد ابتدایی بود!

یک نامه می‌نوشتیم در خصوص توحید و عدالت و اگر سایر کشورها قبول نمی‌کردند، جهاد می‌کردیم!

لذا دعوای ما سر ضرورت ازلی(توحید) است یعنی چیزی که امکان انکار ندارد و کسی که انکار می‌کند، لجبازی می‌کند و باعث تخریب انسانیت می‌شود.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

احمد فرحانی | شناخت شناسی

🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی

‌
۱. سوال:
شما فرمودید طبق نظر داروین، موجود زنده از تک سلولی به تدریج به میمون تبدیل شد. حال چرا به انسان که می‌رسیم خلقت او را دفعی می‌دانیم؟
مگر نه اینکه او هم موجود زنده است؟ پس چه اشکالی دارد که میمون به انسان تبدیل شود؟

- استاد:
ما گفتیم که نظریه‌ی داروین را در همه جا قبول داریم. امّا علامه می‌فرماید که:
این نظریه در خصوص انسان صدق نمی‌کند؛ زیرا قرآن آن را رد می‌کند.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

۲. سوال:
چرا ما ناگهان از رویکرد عقلی وارد رویکرد نقلی شدیم؟

- استاد:
آقای طباطبایی ابتدا یک حدّ عقلی درست می‌کنند و آن هم این است که انسان الزاماً از ابتدای خلقتش در عالم ماده بوده است؛ چرا که تولد انسان بدون جسم مادی امکان پذیر نیست. در حقیقت باید یک جسم مادی وجود داشته باشد تا روح به‌ آن متصل شود!
حال وقتی حدود عقلی کار مشخص شد، در این حدود هم نظر داروین (خلقت تدریجی و تبدیل میمون به انسان) و هم نظر قرآن (خلقت دفعی و معجزه) با مبانی عقلی سازگار است، امّا در نهایت ایشان حجیّت قرآن را معتبر می‌دانند. البته شواهد تجربی هم نظر قرآن را تایید می‌کند.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

۳. سوال:
با توجه به فرمایش شما، حتما لازم است که یک چیز اولیه وجود داشته باشد تا آدم و حوا از آن به وجود بیایند؟

- استاد:
بله، غیر از این محال است.
ماده‌ی اولی که بی حد است، قابلیت همه عرضیات را دارد، امّا قابلیت کسب طولیات را ندارد.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

۴. سوال:
فرمودید هبوط انسان با قوانین ماده مطابقت داشته است. آیا این هبوط از دوران جنینی بوده است؟

- استاد:
گفتیم به هر نحوی که بوده، لازم است مراحل تکوین بدن انسان شکل بگیرد.

ـــ ـ ـ ـــ ـ

۵. سوال:
پس چه کسی انسان را تغذیه کرده و او را رشد داده است؟

- استاد:
آیا مانعی وجود دارد که مثلا یک حیوان از او مراقبت کرده باشد؟
از آنجایی که گفتیم پیدایش انسان در عالم ماده معجزه‌وار بوده و معجزه یعنی خرق عادت و نه علیّت، آیا امکان آن وجود ندارد که زمان برای او سریعتر از حالت عادی گذشته باشد؟

قبلا گفتیم زمان مقدار اندازه‌ی حرکت متحرک است. اگر حرکت جسم مادی سریع شود زمانش سریع می‌شود یا اگر حرکت با کاهش اصطکاک همراه شود، سرعت و شتاب حرکت بالا می‌رود.

احمد فرحانی | شناخت شناسی ، ج ۱۱

🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی

‌
• حرم اهل بیت علیهم السلام ..

- حضرت معصومه که شد حرم همه‌ی معصومین، چون واسطه‌ی نوری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است و حضرت زهرا محور همه‌ی معصومین است ..

- «سَلَلْتَ مِنْها اَنْوارَ الْاَئِمَّةِ»
خدایا تو انوار امامان را از نور اطهر زهرا گرفتی

- اینکه حضرت زهرا «اُمُّ الْاَئِمَّةِ» است،
اُمّ یعنی ریشه:
یعنی نور حضرت زهرا مستقیم از نور خدا گرفته شده و انوار ائمه از حضرت زهرا؛
یعنی حضرت زهرا واسطه‌ی نوری اهل بیت است و فیض از حضرت زهرا به اهل بیت می‌رسد!

- اون فیوضات حرم‌ #حضرت‌زهرا (س) را از کجا بگیریم؟
هرچی فیض قراره از حرم حضرت زهرا بگیرید در حرم #حضرت‌معصومه در قم گزاشته شده
لذا:
حرم حضرت معصومه میشه حرم همه‌ی اهل بیت چون واسطه‌ی نوری حضرت زهراس.

● مسعود عالی | سخنرانی

🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی

‌
• از مراحل فوق(متن بالا) واضح می‌شود:

- خلقت انسان تنها فعل ذات اقدس الهی است.

- شباهت عیسی بن مریم و آدم (ع) در عدم رعایت قوانین رایج و عادی تولید انسان مادی است و این معجزه خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ چرا که تولد انسان مادی از نسل آدم و حوا است ولی تولد آدم و حوا در ماده، دفعی بوده نه تدریجی(داروین)،

و از این روست که بنابر فرض صحت نظریه تکامل تدریجی داروین، انسان استثناء از این نظریه و برای همین معجزه است؛
مثل تشکیل یک شرایط آزمایشگاهی خاص برای لقاح، رشد و پرورش جنین.

- آدم و حوا از ابتدای خلقتشان نشئه مثالی و مادی داشته‌اند. منع از اکل میوه ممنوعه و نفوذ ابلیس در ایشان و تخلف ایشان، همه‌اش در نشئه مادی بوده و هبوط ایشان به منزله‌ی قطع تسلط وجود ملکوتی بر وجود مُلکی ایشان بوده است و این قطع ارتباط ابتدای تشریع فقهیات توسط انسان کامل برای هدایت به توحید شد.

• توضیح مطلب:

- از نظر داروین، انسان از تکامل تدریجی آب، جامد، گیاه، تک سلولی، پرسلولی، دوزیست چهارپا و میمون به وجود آمده است.
این نظر عقلاً محال نیست امّا نظر قرآن این است که این نظر درباره همه موجودات قابل بحث است جز انسان، لذا خلقت آدم و حوا معجزه بوده است.

از آنجا که قرآن تحت اشراف عقل صحبت می‌کند، منظورش از معجزه یک اتفاق خارق العاده است نه خارق العلم و العلیت؛ یعنی حتی در سیر قرآنی نیز مراحل تبدیل قوه به فعل در عالم ماده طی می شود.
لذا منظور قرآن از «دفعی» دقیقا مقابل «تدریجی» داروین است، امّا به این معنا نیست که مثلا یک انسان ۴۰ ساله یک دفعه روی زمین قرار بگیرد.

• ما ۲ سوال مهم داشتیم:

۱. کیفیت پیدایش جسم انسان در زمین چیست؟
۲. کیفیت اتصال جسم و روح چگونه است؟

- ما تا اینجا پاسخ سوال اول را دادیم و گفتیم قطعا آدم از ابتداء خلقتش در ماده بوده و حتی تمام مراحل آزمایش او در عالم ماده اتفاق افتاد.

لذا او بعد از تخلف از عالم مثال و بهشت به ماده نیامد، بلکه در زمین بود. همچنین نفوذ شیطان بعد از استکبار در بهشت امکان پذیر نیست و دایره دخالت او تنها در عالم ماده است.

بنابراین بعد از تخلف، ارتباط آدم با ملکوت و عالم مثال قطع شد و این آغاز تشریع فقهیات توسط انسان کامل گردید.

• حال سوال ما در اینجا این است که:
کیفیت اتصال روح به جسم چیست؟ به بیان دقیق‌تر کیفیت اتصال یا انضمام یا محاذی شدن روح با جسم چیست؟

احمد فرحانی | شناخت شناسی ، ج ۱۱

🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی

‌
• جز «او» غیری نیست که غایت باشد ..

- علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه ۳ سوره طلاق «وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ، إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أمره» به این موضوع اشاره می‌کنند که:

تنها جایی که شرط و مشروط یکی است، درباره خداوند تبارک و تعالی است.
به عنوان مثال، در آیات زیادی دیدیم که اگر انسان فلان کار را بکند به بهشت می‌رود و اگر فلان خطا را بکند به جهنم می‌رود

- اما
در آیه‌ای مانند آیه فوق، اگر انسان به خدا توکل کند، خدا همه کاره‌ی اوست و چیزی جز او نیست!
علت آن است که غیری مقابل خداوند تصور نمی‌شود و همه چیز همان توکل به اوست و جز او نیست؛

- بنابراین
غایتی برای #علم‌فلسفه وجود ندارد چون غیری نیست که غایت آن شود.

- تفسیر المیزان، ج۱۹، طلاق/۳:

«پس هیچ چیز نیست مگر آنکه قدری معین و حدی محدود دارد،
و خدای سبحان موجودی است که هیچ حدی او را تحدید نمی‌کند و هیچ چیزی به او احاطه نمی‌یابد، و او خودش محیط بر همه چیز است.

و کسی که بر خدا توکل کند، خدا همه کاره او می‌شود، و هیچ سبب از اسباب ظاهری اینطور نیست،
برای اینکه هر سببی را که در نظر بگیری یک بار کارگر می‌افتد و بار دیگر نمی‌افتد، ولی خدای تعالی اینطور نیست،
«إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ»، چون خدا به کار خود می‌رسد و تمامی امور در حیطه‌ی قدرت خدای تعالی است.»

● احمد فرحانی | نهایه ۱۴۰۰ ، ج ۹

🏴 @serrethari | فلسفه خون خواهی