🚩#قاتل_سکسی
#قسمت_اول 👇
https://t.me/c/1056374995/82489#قسمت_نهصدوهشتادوسه
یه دستم بند کمرم بود و با اون یک ی تند تند کا بینتا ی آشپزخونه
رو باز می کردم واسه پیدا کردن چسب و پماد کمرم.. مطمئن
بودم تموم نشده بود ولی حالا هرچی می گشتم پیداش نمی
کردم و حالا.. ساعت سه صبح که بعد از یه چرت نی م ساعته با
درد بیدار شدم مجبور بودم اینجور ی بگردم دنبالش. .
آخر وقتی د یدم فایده نداره بیخیال شدم و همونجا رو صندلی
نشستم و پیشو ن یم و چسبوندم به میز.. انگار دیگه باید بیخ یا ل
اوضاع معده ام می شدم و دو تا قرص مسکن م ی خوردم تا شاید
بتونم چند ساعت باقی مونده تا صبح و استراحت کنم. .
ولی خیلی نگذشت که اول صدا ی باز و بسته شدن در یکی از
اتاقا به گوشم خورد و چند دقیقه بعد صدا ی متعجب گیسا که
انگار تو ورود ی آشپزخونه وایستاده بود :
- چی شده ؟
بدون اینکه سرم و بلند کنم با صدا ی دو رگه شده ام لب زدم :
- هیچی !
فکر کردم الآن برمی گرده و میره.. ولی صدا ی قدم هاش نزدیک
تر شد و خودشم انگار دولا شد به سمتم که صداش از فاصله کم
به گوشم خورد:
- کمرته؟
به ناچار سرم و بلند کردم چون اگه می خواست تو همون فاصله
بمونه و موقع حرف زدن نفساش بهم بخوره دوباره مجبور م ی
شدم به آب سرد متوسل بشم. .
به صندلی تکیه دادم بدون ا ینکه نگاهش کنم سرم و به تا یید
تکون دادم و با فکر اینکه شاید گیسا بدونه جا ی چسب و پمادم
کجاست گفتم :
- یه دونه چسب داشتم.. تو ندی د ی؟
یه کم فکر کرد و بعد صاف رفت سراغ تنها کا بین تی که توش و
نگشتم و چسب و از توش کشید بیرون..
- واسه چی اونجا گذاش تیش ؟
- خودت گذاشتی.. من فقط دی دم که اینجاس یادم بود !
آروم از جام بلند شدم و دستم و به سمتش دراز کردم تا چسب
و بگیرم که دستش و کشید عقب و گفت :
- من می زنم. .
- می تونم خودم!
- قبلاً که گف تی دستت نمی رسه !
نفس عم یقی کشیدم و بازدمم و فوت کردم.. این وقت شب و با
این دردای جسمی اصلاً وقت خوبی واسه سوال جواب شدن
نبود. .
- جدیداً دستام دراز شده.. دیگه می رسه !
- فقط دستات دراز شده؟
چند ثانیه خیره خیره بهش زل زدم.. انگار خودشم متوجه حرفی
که زد نشد تا اینکه گفتم :
- نمی دونم هنوز ب قیه جاهام و س ایز نگرفتم !
کم کم اخماش رفت تو هم و همونطور که با قدم ها ی بلند از
آشپزخونه می رفت بیرون با حرص توپید :
- منظورم زبونت بود !
- منم منظور دیگه ا ی نداشتم! بده من اون چسب و. .
جلو ی در اتاقم وا یستاد و زل زد بهم که بی اختیا ر توپیدم :
- بالاخره که چی؟ باید عادت کنم که دوباره همه کارام و خودم
انجام بدم !
اونم عصب ی شد از این لحنم که مثل خودم طلبکارانه گفت :
- حالا که هستم من م ی زنم.. هر موقع گورم و گم کردم واسه
همیشه خودت تنهایی کارات و انجام بده !
🔞 #توجه: اگر بلد نیستید از ایردراپ ها و ربات ههای تلگرامی پول دربیارید آموزشش در کانال زیر هست وارد بشید و استفاده کنید. 💦👇
@airdbcoins💚