خیلی قبل تر
هربار که موضوع نقشهکشی کردن برای رمان، برایم تکرار می شود - میدانید تکرار می شود، مثل هرچیز دیگری، در یک روند تکرار شوندهٔ نشخواروار - یادم می افتد من قبلا کاری مشابه را انجام داده بودم.
معرفی میکنم، یادگاری از دوران سیزده سالگی.
اما مهم نیست که یکبار انجامش دادم، چون بعدش دیگر انجامش ندادم. چرا؟ چون حوصله میخواست کیلو کیلو. من چه بودم؟ عجول.
پس ادامه داده نشد، بر انجام دوباره اش هم پافشاری نشد.
نتیجه اش این شد که تا امروز رها شد، فراموش شد. البته چقدر خوب شد که با دیدگاهی جدید برایم یادآوری شد.
حالا کمی صبور باش. انجامش بده.
پینوشت: کیفیت عکس عامدانه پایین است. آری خلاصه.
هربار که موضوع نقشهکشی کردن برای رمان، برایم تکرار می شود - میدانید تکرار می شود، مثل هرچیز دیگری، در یک روند تکرار شوندهٔ نشخواروار - یادم می افتد من قبلا کاری مشابه را انجام داده بودم.
معرفی میکنم، یادگاری از دوران سیزده سالگی.
اما مهم نیست که یکبار انجامش دادم، چون بعدش دیگر انجامش ندادم. چرا؟ چون حوصله میخواست کیلو کیلو. من چه بودم؟ عجول.
پس ادامه داده نشد، بر انجام دوباره اش هم پافشاری نشد.
نتیجه اش این شد که تا امروز رها شد، فراموش شد. البته چقدر خوب شد که با دیدگاهی جدید برایم یادآوری شد.
حالا کمی صبور باش. انجامش بده.
پینوشت: کیفیت عکس عامدانه پایین است. آری خلاصه.