✔️✔️گاهی ما به غلط وارد رابطه می شویم و به
اشتباه بر روی انسان ها سرمایه گذاری عاطفی
می کنیم؛
دست به انتخاب کسی می زنیم که نمی توانیم
در کنارش "خودمان" با شخصیت مستقل
خودمان باشیم.
بزرگترین زخمی که انسان برداشته و درد آن
را تجربه کرده زخم طرد شدن است.
طردشدن به خاطر اینکه انسان خودش بوده
زیرا گاهی وقتی خودت باشی زود طرد می شوی.
این زخم بر تن هر انسانی هست و همه ی
ما به نوعی این طرد شدن را تجربه کرده ایم.
انسان در نتیجه این طردشدن، بخاطر اینکه
مورد تأیید دیگران واقع شود، سعی می کند
کسی باشد که دیگران می پذیرند و گاهی
دیگران ما را زمانی می پذیرند که ما همانطور
که آنها می پسندند باشیم.
آنوقت به ما تأییدیه، حمایت ، پول و حتی
عشق و همه چیزهای دیگر را می دهند،
اما ذات انسان همیشه نیاز دارد خودش باشد.
دوست دارد هر آنچه متعلق به خودش بوده
و پنهان کرده بازیابی کند؛ هر آنچه از نظر
احساسی، روحی و روانی متعلق به خودش
بوده را فعال کند.
در رابطه با انسان ها برای اینکه خودمان
باشیم می توانیم از نقاط ضعفمان بگوییم،
در کمال آرامش از زمان و مکانی که آزرده
شده ایم توضیح دهیم.
درد ها و دغدغه هایمان را مطرح کنیم.
این ما هستیم که به آدم ها اجازه می دهیم
تا کجا به ما نزدیک شوند. ما نباید انتظار
همراهی انسان ها را داشته باشیم وقتی که
"خودِ واقعیِ مان" را با آنها به اشتراک می گذاریم.
اگر آنها کوچکترین درکی از دغدغه ها و
دردهای ما ندارند.
اگر با بودن ناکاملِ ما در کنارشان زاویه دارند
و نمی پسندند، ما مسئول برطرف کردن
مشکل نیستیم.
ما قرار نیست به هر قیمتی کسی را در
کنارمان نگه داریم.
ما مسئول تمام مرز بندی هایمان در
روابطمان هستیم، اگر به اشتباه دست به
انتخاب زده ایم باید بپذیریم که اشتباه
کرده ایم و از طرد شدن و تنها ماندن هراس
نداشته باشیم.
تنها بودن نقص نیست، گاهی انتخاب ماست
تا روزی کسی بیاید که حرمت "دوستت دارم"
گفتن های ما را بداند و توانا به دیدن
ارزش های ما باشد.
همين يک باره كه تو اين سِن و سالی و
اين هوا رو نفس ميكشی...
نترس، فقط نترس، زندگی كن...
👁🗨 @ravanshenasi
اشتباه بر روی انسان ها سرمایه گذاری عاطفی
می کنیم؛
دست به انتخاب کسی می زنیم که نمی توانیم
در کنارش "خودمان" با شخصیت مستقل
خودمان باشیم.
بزرگترین زخمی که انسان برداشته و درد آن
را تجربه کرده زخم طرد شدن است.
طردشدن به خاطر اینکه انسان خودش بوده
زیرا گاهی وقتی خودت باشی زود طرد می شوی.
این زخم بر تن هر انسانی هست و همه ی
ما به نوعی این طرد شدن را تجربه کرده ایم.
انسان در نتیجه این طردشدن، بخاطر اینکه
مورد تأیید دیگران واقع شود، سعی می کند
کسی باشد که دیگران می پذیرند و گاهی
دیگران ما را زمانی می پذیرند که ما همانطور
که آنها می پسندند باشیم.
آنوقت به ما تأییدیه، حمایت ، پول و حتی
عشق و همه چیزهای دیگر را می دهند،
اما ذات انسان همیشه نیاز دارد خودش باشد.
دوست دارد هر آنچه متعلق به خودش بوده
و پنهان کرده بازیابی کند؛ هر آنچه از نظر
احساسی، روحی و روانی متعلق به خودش
بوده را فعال کند.
در رابطه با انسان ها برای اینکه خودمان
باشیم می توانیم از نقاط ضعفمان بگوییم،
در کمال آرامش از زمان و مکانی که آزرده
شده ایم توضیح دهیم.
درد ها و دغدغه هایمان را مطرح کنیم.
این ما هستیم که به آدم ها اجازه می دهیم
تا کجا به ما نزدیک شوند. ما نباید انتظار
همراهی انسان ها را داشته باشیم وقتی که
"خودِ واقعیِ مان" را با آنها به اشتراک می گذاریم.
اگر آنها کوچکترین درکی از دغدغه ها و
دردهای ما ندارند.
اگر با بودن ناکاملِ ما در کنارشان زاویه دارند
و نمی پسندند، ما مسئول برطرف کردن
مشکل نیستیم.
ما قرار نیست به هر قیمتی کسی را در
کنارمان نگه داریم.
ما مسئول تمام مرز بندی هایمان در
روابطمان هستیم، اگر به اشتباه دست به
انتخاب زده ایم باید بپذیریم که اشتباه
کرده ایم و از طرد شدن و تنها ماندن هراس
نداشته باشیم.
تنها بودن نقص نیست، گاهی انتخاب ماست
تا روزی کسی بیاید که حرمت "دوستت دارم"
گفتن های ما را بداند و توانا به دیدن
ارزش های ما باشد.
همين يک باره كه تو اين سِن و سالی و
اين هوا رو نفس ميكشی...
نترس، فقط نترس، زندگی كن...
👁🗨 @ravanshenasi