و تو آهسته آهسته بلند میشوی، راه میافتی، میروی. و در این راه رفتن، دست و بالت بارها زخمی میشود، امّا آبدیده میشوی و میآموزی که از جادههای ناشناس نهراسی، از مقصد بیانتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی. تنها بروی و بروی و بروی.
-شل سیلور.
-شل سیلور.