#حسادت
#سوال_از_اشو
باگوان عزيز:چند روز پيش سرشار از انرژي و عشق به خودم بودم. فرصتي برايم پيش آمده بود تا با شيطان شماره يك خودم، حسادت روبه رو شوم و نتيجه اين بود كه خودم را حتي بالاتر يافتم : احساس شعف بسيار و سپاسگزاري كردم. هنوز هم يك انرژي عظيم را احساس مي كنم كه تقريباً غيرقابل نگه داشتن است و به نظر مي رسد كه از نفسانيت و عشق ورزي تشكيل شده است.اگر واردش بشوم، اين مخاطره را پذيرفته ام كه ديگران را آزار بدهم، ولي راه ديگر، به نظر سازشكاري مي رسد. نشستن و تماشا كردن آن مرا ديوانه مي كند!
باگوان، پرسش اصلي من اين است:
من از اين تجربه چه چيزي آموخته ام و چگونه از آن استفاده كنم تا بارديگر توسط حسادت اسير نشوم؟
چگونه از اين رهايي لذت ببرم تا بتوانم نفسانيت را بدون سازشكاري، ناكام شدن يا ديوانه شدن بيان كنم؟"
#پاسخ
ويوكVivek،اين براي تو تجربه اي بسيار بامعني بوده است، يكي از تجربه هاي كليدي كه مي تواند كمك كند تا تمامي انرژي انسان را تغيير دهد.
جورج گرجيف عادت داشت تا نخستين و اصلي ترين ويژگي مريدانش را پيدا كند، يك ويژگي كه دشمن شماره ي يك آنان بود،
زيرا دشمن شماره يك آنان شامل كليدي هست كه يا مي تواند آنان را نابود كند، اگر آن را درك نكنند، يا اينكه سبب دگرگوني آنان مي شود
تو با حسادت روبه رو شدي.
حسادت يكي از خطرناك ترين عناصر در آگاهي انسان است،
به ويژه در ذهنيت زنانه!
روبه روشدن با دشمن شماره يك، بدون پنهان كردنش، بدون سفیدآب زدن به آن، بدون اينكه آن را محبوب جلوه بدهي، كه:
حق با تو است
واقعيت چنان است كه البته تو بايد حسادت كني!
بدون اينكه به هيچ وجه خودت را با اينكه در آن حسادت حق با تو بوده است، را راضي كني،
مي تواند متحول كننده باشد
اگر خودت را راضي كني كه حق با تو است، حسادت باقي خواهد ماند و قوي تر خواهد شد.
آنوقت اين انرژي را كه اينك احساس مي كني، احساس نخواهي كرد.
اين انرژي توسط آن حسادت جذب خواهد شد. و منتظر لحظه اي خواهد شد تا بتواند منفجر شود، به هر بهانه اي
ولي تو بدون هيچ تشريح و توصيفي براي آن، با آن رويارو شدي....
آن را توجيه نكردي و فقط با آن واقعيت رو به رو شدي كه اين حسادت را داري....
و آن را پذيرفتي، كه اين به تو ربط دارد و نه به هيچكس ديگر و هيچكس ديگر در اين دنيا مسئول آن نيست.
تمام اين ها بهانه هايي هستند براي حفاظت از حسادت.
تو كارت را خوب انجام دادي و نتيجه اين است كه فقط با تماشاكردن آن:
حسادت ازبين رفت و اين همان چيزي است كه من سال ها است به شما مي گويم
هيچكاري نبايد كرد. فقط با مشكل طوري برخورد كن كه آينه با شيئي رفتار مي كند،
بدون داوري و چون اين دشمن شماره يك تو بود، انرژي فراواني در خودش داشت.
حالا حسادت ازميان رفته و آن انرژي رها شده است.
براي همين است كه حالا احساس زنده بودن بيشتر و عشق بيشتر مي كني
يك نكته را به ياد بسپار:
مي تواني بار ديگر همان اشتباه را تكرار كني.
نفسانيت و لذت بردن sensuality را محكوم نكن.
لذت بردن در سراسر دنيا تقبيح شده است و به سبب همين محكوميت، آن انرژي كه مي تواند در لذت بردن شكوفا شود،
به انحراف كشيده مي شود و به حسادت، خشم و نفرت تبديل مي شود، نوعي زندگي خشك و بدون تازگي و طراوت
لذات نفساني همان زندگي تو است. تفاوت بين تو و يك سنگ در همين است ، زيرا سنگ لذات نفساني ندارد.
هرچه بيشتر لذت پرست باشي، بيشتر زنده هستي
و اگر تمام انرژي تو در عشق ورزي و بازيگوشي نفساني رها شده باشد، بدون اينكه خودت را بازبداري، بدون هيچ ترس (چيزي وجود ندارد كه از آن بترسي.)
لذت بردن يكي از بزرگترين بركات براي انسان هاست،
اين حساسيت تو است، آگاه بودن تو است. معرفتي كه از صافي بدن گذشته باشد،
همان لذات نفسانيsensuousness است.
به ياد بسپار:
هرگز سازش نكن. سازشكاري مطلقاً با ديدگاه من مخالف است.
مردم را مي بيني. آنان در رنج هستند زيرا در هر موردي سازش كرده اند
و آنان نمي توانند خودشان را عفو كنند، زيرا كه سازش كرده اند. آنان مي دانند كه مي توانستند جرات كنند، ولی ترسو بودنشان را اثبات كرده اند. آنان از چشمان خودشان نيز افتاده اند، آنان حرمت به خود را از كف داده اند، سازشكاري چنين مي كند.
#ادامه_دارد....
#اشو
#منتخبی_از_سخنرانیهای_اشو
@oshoi
#سوال_از_اشو
باگوان عزيز:چند روز پيش سرشار از انرژي و عشق به خودم بودم. فرصتي برايم پيش آمده بود تا با شيطان شماره يك خودم، حسادت روبه رو شوم و نتيجه اين بود كه خودم را حتي بالاتر يافتم : احساس شعف بسيار و سپاسگزاري كردم. هنوز هم يك انرژي عظيم را احساس مي كنم كه تقريباً غيرقابل نگه داشتن است و به نظر مي رسد كه از نفسانيت و عشق ورزي تشكيل شده است.اگر واردش بشوم، اين مخاطره را پذيرفته ام كه ديگران را آزار بدهم، ولي راه ديگر، به نظر سازشكاري مي رسد. نشستن و تماشا كردن آن مرا ديوانه مي كند!
باگوان، پرسش اصلي من اين است:
من از اين تجربه چه چيزي آموخته ام و چگونه از آن استفاده كنم تا بارديگر توسط حسادت اسير نشوم؟
چگونه از اين رهايي لذت ببرم تا بتوانم نفسانيت را بدون سازشكاري، ناكام شدن يا ديوانه شدن بيان كنم؟"
#پاسخ
ويوكVivek،اين براي تو تجربه اي بسيار بامعني بوده است، يكي از تجربه هاي كليدي كه مي تواند كمك كند تا تمامي انرژي انسان را تغيير دهد.
جورج گرجيف عادت داشت تا نخستين و اصلي ترين ويژگي مريدانش را پيدا كند، يك ويژگي كه دشمن شماره ي يك آنان بود،
زيرا دشمن شماره يك آنان شامل كليدي هست كه يا مي تواند آنان را نابود كند، اگر آن را درك نكنند، يا اينكه سبب دگرگوني آنان مي شود
تو با حسادت روبه رو شدي.
حسادت يكي از خطرناك ترين عناصر در آگاهي انسان است،
به ويژه در ذهنيت زنانه!
روبه روشدن با دشمن شماره يك، بدون پنهان كردنش، بدون سفیدآب زدن به آن، بدون اينكه آن را محبوب جلوه بدهي، كه:
حق با تو است
واقعيت چنان است كه البته تو بايد حسادت كني!
بدون اينكه به هيچ وجه خودت را با اينكه در آن حسادت حق با تو بوده است، را راضي كني،
مي تواند متحول كننده باشد
اگر خودت را راضي كني كه حق با تو است، حسادت باقي خواهد ماند و قوي تر خواهد شد.
آنوقت اين انرژي را كه اينك احساس مي كني، احساس نخواهي كرد.
اين انرژي توسط آن حسادت جذب خواهد شد. و منتظر لحظه اي خواهد شد تا بتواند منفجر شود، به هر بهانه اي
ولي تو بدون هيچ تشريح و توصيفي براي آن، با آن رويارو شدي....
آن را توجيه نكردي و فقط با آن واقعيت رو به رو شدي كه اين حسادت را داري....
و آن را پذيرفتي، كه اين به تو ربط دارد و نه به هيچكس ديگر و هيچكس ديگر در اين دنيا مسئول آن نيست.
تمام اين ها بهانه هايي هستند براي حفاظت از حسادت.
تو كارت را خوب انجام دادي و نتيجه اين است كه فقط با تماشاكردن آن:
حسادت ازبين رفت و اين همان چيزي است كه من سال ها است به شما مي گويم
هيچكاري نبايد كرد. فقط با مشكل طوري برخورد كن كه آينه با شيئي رفتار مي كند،
بدون داوري و چون اين دشمن شماره يك تو بود، انرژي فراواني در خودش داشت.
حالا حسادت ازميان رفته و آن انرژي رها شده است.
براي همين است كه حالا احساس زنده بودن بيشتر و عشق بيشتر مي كني
يك نكته را به ياد بسپار:
مي تواني بار ديگر همان اشتباه را تكرار كني.
نفسانيت و لذت بردن sensuality را محكوم نكن.
لذت بردن در سراسر دنيا تقبيح شده است و به سبب همين محكوميت، آن انرژي كه مي تواند در لذت بردن شكوفا شود،
به انحراف كشيده مي شود و به حسادت، خشم و نفرت تبديل مي شود، نوعي زندگي خشك و بدون تازگي و طراوت
لذات نفساني همان زندگي تو است. تفاوت بين تو و يك سنگ در همين است ، زيرا سنگ لذات نفساني ندارد.
هرچه بيشتر لذت پرست باشي، بيشتر زنده هستي
و اگر تمام انرژي تو در عشق ورزي و بازيگوشي نفساني رها شده باشد، بدون اينكه خودت را بازبداري، بدون هيچ ترس (چيزي وجود ندارد كه از آن بترسي.)
لذت بردن يكي از بزرگترين بركات براي انسان هاست،
اين حساسيت تو است، آگاه بودن تو است. معرفتي كه از صافي بدن گذشته باشد،
همان لذات نفسانيsensuousness است.
به ياد بسپار:
هرگز سازش نكن. سازشكاري مطلقاً با ديدگاه من مخالف است.
مردم را مي بيني. آنان در رنج هستند زيرا در هر موردي سازش كرده اند
و آنان نمي توانند خودشان را عفو كنند، زيرا كه سازش كرده اند. آنان مي دانند كه مي توانستند جرات كنند، ولی ترسو بودنشان را اثبات كرده اند. آنان از چشمان خودشان نيز افتاده اند، آنان حرمت به خود را از كف داده اند، سازشكاري چنين مي كند.
#ادامه_دارد....
#اشو
#منتخبی_از_سخنرانیهای_اشو
@oshoi