💢 داستان مدیریتی: نحوه مدیریت انسانهای خلاق
🔹️مردی بود که پاییز هر سال در آبگیر مزرعهاش به تماشای مرغابیهای مهاجر مینشست و به آنها غذا میداد. او مرغابیها را دوست داشت و با حسن نیت اینکار را میکرد.
❇ اما به مرور متوجه شد که آنها از پرواز و مهاجرت به جنوب منصرف شدهاند. مرغابیها با غذایی که مرد برایشان تامین میکرد، زمستان را در آبگیر سپری کردند و پس از گذشت چند سال چنان چاق و تنبل شدند که دیگر توانایی پرواز نداشتند.
🔹️ما میتوانیم همواره اندیشمندان خلاق و توانا استخدام کنیم، اما در صورت ورود رسمی به سازمان و تضمین آب و نان، ویژگیهای خود را از دست میدهند.
🔹️شما میتوانید مرغابیهای وحشی و مرزگستر را اهلی کنید، اما نمیتوانید از مرغابیهای اهلی، مرغهای وحشی بسازید.
@organizationalbehavior
🔹️مردی بود که پاییز هر سال در آبگیر مزرعهاش به تماشای مرغابیهای مهاجر مینشست و به آنها غذا میداد. او مرغابیها را دوست داشت و با حسن نیت اینکار را میکرد.
❇ اما به مرور متوجه شد که آنها از پرواز و مهاجرت به جنوب منصرف شدهاند. مرغابیها با غذایی که مرد برایشان تامین میکرد، زمستان را در آبگیر سپری کردند و پس از گذشت چند سال چنان چاق و تنبل شدند که دیگر توانایی پرواز نداشتند.
🔹️ما میتوانیم همواره اندیشمندان خلاق و توانا استخدام کنیم، اما در صورت ورود رسمی به سازمان و تضمین آب و نان، ویژگیهای خود را از دست میدهند.
🔹️شما میتوانید مرغابیهای وحشی و مرزگستر را اهلی کنید، اما نمیتوانید از مرغابیهای اهلی، مرغهای وحشی بسازید.
@organizationalbehavior