💢آشتیهای سمی تو سازمان؛ ظاهر آروم، باطن پرتنش!
🖊دکتر حسن بودلایی
■تا حالا شده تو یه شرکت یا تیم، مشکلات ظاهراً حل بشن، اما ته دلت حس کنی قضیه هنوز حل نشده؟ همونجوری که دکتر بودلایی هم گفت، این نوع "آشتی سمی" خیلی شایعتر از چیزیه که فکرشو میکنیم. یعنی بهجای اینکه مشکل از ریشه حل بشه، فقط روش یه لایه براق میکشن که تو ظاهر همه چی خوب بهنظر برسه، اما پشتپرده اوضاع خرابتره.
□آشتی سمی یعنی چی؟
آشتی سمی وقتیه که مشکلات و اختلافات بهظاهر برطرف میشن، ولی ته دل آدمها کینه و ناراحتی باقی میمونه. نتیجهش؟ اعتماد از بین میره، روحیه خراب میشه، و کارا دیگه پیش نمیره. یه جوریه که همه به اجبار با هم خوبن، ولی معلومه که اصلاً دلشون با هم نیست.
●چند مثال واقعی از آشتیهای سمی
• تیم فروش یه شرکت:
فرض کنین مدیر فروش و مدیر مارکتینگ سر روش قیمتگذاری محصولات درگیر میشن. مدیرعامل میاد و بدون بررسی دقیق قضیه، یه جلسه میذاره و بهشون میگه: "هر دو با هم دست بدین و موضوع رو تموم کنین." خب، دست میدن، ولی واقعاً چی عوض شده؟ هیچی. نتیجهش این میشه که تو پروژههای بعدی، این دو نفر مدام زیرآب همو میزنن.
• جلسه تیمسازی:
یه تیم تو یه استارتاپ تازه تأسیس، سر تقسیم منابع مالی پروژه به اختلاف میخورن. بهجای اینکه مدیر با هرکسی جدا صحبت کنه و دلیل اختلاف رو بفهمه، فقط میگه: "بچهها، اینجا کار تیمی مهمه، بحثو تموم کنین." همه میگن چشم، ولی بعدش کاراشون رو نصفهنیمه انجام میدن چون حس عدالت ندارن.
• کارمند ناراضی از رفتار مدیر:
یه کارمند از برخورد ناعادلانه مدیرش شاکیه. مدیر منابع انسانی بهش میگه: "موضوع رو فراموش کن و به کارت ادامه بده." شاید برای چند هفته همهچیز خوب بهنظر بیاد، ولی بعدش اون کارمند یا سازمان رو ترک میکنه، یا تو تیم سم پخش میکنه.
○ چرا آشتی سمی خطرناکه؟
• اعتماد از بین میره: وقتی مشکلات رو بدون حل واقعی رها کنیم، کارمندا دیگه به مدیریت اعتماد نمیکنن.
• بهرهوری پایین میاد: تیمها بهجای تمرکز روی کار، درگیر اختلافات پنهان میشن.
• فرسودگی روانی زیاد میشه: استرس ناشی از مشکلات حلنشده به مرور کارمندا رو خسته میکنه.
■چطور از این وضعیت جلوگیری کنیم؟
• به عمق مشکل برید:
مثلاً تو مثال تیم فروش، باید دید دلیل اختلاف دقیقاً چیه؟ آیا مسئله شخصی بین مدیرهاست، یا اینکه یکی فکر میکنه نظرش شنیده نمیشه؟
• فرهنگ گفتوگوی صریح ایجاد کنید:
به کارمندا یاد بدین بدون ترس، مشکلاتشونو بیان کنن. یه مدیر خوب شنوندهست، نه قاضی.
• آموزش مدیریت تعارض بدین:
مدیرها باید یاد بگیرن که تعارض همیشه بد نیست، ولی باید درست مدیریت بشه.
• مشکلات رو مرحلهبهمرحله حل کنین:
بهجای فشار آوردن برای حل سریع، وقت بذارین و با افراد صحبت کنین.
• برنامههایی برای سلامت روان بذارین:
مشاوره روانی و جلسات تیمسازی کمک میکنه که افراد راحتتر مسائلشونو بیان کنن.
□سازمان بدون آشتی سمی، یه سازمان واقعی:
وقتی اختلافات بهجای سرپوش گذاشتن، درست مدیریت بشن، اعتماد و انگیزه تو تیمها بیشتر میشه. یادتون باشه، آشتی واقعی یعنی هر دو طرف حس کنن صدای همو شنیدن و به توافق رسیدن.
▪︎شما تو محیط کاری خودتون با همچین موقعیتهایی روبهرو شدین؟ چطور حلش کردین؟
@organizationalbehavior
🖊دکتر حسن بودلایی
■تا حالا شده تو یه شرکت یا تیم، مشکلات ظاهراً حل بشن، اما ته دلت حس کنی قضیه هنوز حل نشده؟ همونجوری که دکتر بودلایی هم گفت، این نوع "آشتی سمی" خیلی شایعتر از چیزیه که فکرشو میکنیم. یعنی بهجای اینکه مشکل از ریشه حل بشه، فقط روش یه لایه براق میکشن که تو ظاهر همه چی خوب بهنظر برسه، اما پشتپرده اوضاع خرابتره.
□آشتی سمی یعنی چی؟
آشتی سمی وقتیه که مشکلات و اختلافات بهظاهر برطرف میشن، ولی ته دل آدمها کینه و ناراحتی باقی میمونه. نتیجهش؟ اعتماد از بین میره، روحیه خراب میشه، و کارا دیگه پیش نمیره. یه جوریه که همه به اجبار با هم خوبن، ولی معلومه که اصلاً دلشون با هم نیست.
●چند مثال واقعی از آشتیهای سمی
• تیم فروش یه شرکت:
فرض کنین مدیر فروش و مدیر مارکتینگ سر روش قیمتگذاری محصولات درگیر میشن. مدیرعامل میاد و بدون بررسی دقیق قضیه، یه جلسه میذاره و بهشون میگه: "هر دو با هم دست بدین و موضوع رو تموم کنین." خب، دست میدن، ولی واقعاً چی عوض شده؟ هیچی. نتیجهش این میشه که تو پروژههای بعدی، این دو نفر مدام زیرآب همو میزنن.
• جلسه تیمسازی:
یه تیم تو یه استارتاپ تازه تأسیس، سر تقسیم منابع مالی پروژه به اختلاف میخورن. بهجای اینکه مدیر با هرکسی جدا صحبت کنه و دلیل اختلاف رو بفهمه، فقط میگه: "بچهها، اینجا کار تیمی مهمه، بحثو تموم کنین." همه میگن چشم، ولی بعدش کاراشون رو نصفهنیمه انجام میدن چون حس عدالت ندارن.
• کارمند ناراضی از رفتار مدیر:
یه کارمند از برخورد ناعادلانه مدیرش شاکیه. مدیر منابع انسانی بهش میگه: "موضوع رو فراموش کن و به کارت ادامه بده." شاید برای چند هفته همهچیز خوب بهنظر بیاد، ولی بعدش اون کارمند یا سازمان رو ترک میکنه، یا تو تیم سم پخش میکنه.
○ چرا آشتی سمی خطرناکه؟
• اعتماد از بین میره: وقتی مشکلات رو بدون حل واقعی رها کنیم، کارمندا دیگه به مدیریت اعتماد نمیکنن.
• بهرهوری پایین میاد: تیمها بهجای تمرکز روی کار، درگیر اختلافات پنهان میشن.
• فرسودگی روانی زیاد میشه: استرس ناشی از مشکلات حلنشده به مرور کارمندا رو خسته میکنه.
■چطور از این وضعیت جلوگیری کنیم؟
• به عمق مشکل برید:
مثلاً تو مثال تیم فروش، باید دید دلیل اختلاف دقیقاً چیه؟ آیا مسئله شخصی بین مدیرهاست، یا اینکه یکی فکر میکنه نظرش شنیده نمیشه؟
• فرهنگ گفتوگوی صریح ایجاد کنید:
به کارمندا یاد بدین بدون ترس، مشکلاتشونو بیان کنن. یه مدیر خوب شنوندهست، نه قاضی.
• آموزش مدیریت تعارض بدین:
مدیرها باید یاد بگیرن که تعارض همیشه بد نیست، ولی باید درست مدیریت بشه.
• مشکلات رو مرحلهبهمرحله حل کنین:
بهجای فشار آوردن برای حل سریع، وقت بذارین و با افراد صحبت کنین.
• برنامههایی برای سلامت روان بذارین:
مشاوره روانی و جلسات تیمسازی کمک میکنه که افراد راحتتر مسائلشونو بیان کنن.
□سازمان بدون آشتی سمی، یه سازمان واقعی:
وقتی اختلافات بهجای سرپوش گذاشتن، درست مدیریت بشن، اعتماد و انگیزه تو تیمها بیشتر میشه. یادتون باشه، آشتی واقعی یعنی هر دو طرف حس کنن صدای همو شنیدن و به توافق رسیدن.
▪︎شما تو محیط کاری خودتون با همچین موقعیتهایی روبهرو شدین؟ چطور حلش کردین؟
@organizationalbehavior