Forward from: برنامه ریزی و مدیریت زمان
💢اثر مرکب
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، ماجرای واقعی سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:
دوست الف: او به زندگی عادی خود ادامه میدهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
دوست ب: تغییرات کوچکی را شروع میکند:
- هر شب فقط 10 صفحه کتاب میخواند.
- هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقهای آموزشی یا انگیزشی گوش میکند.
-روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذاییاش حذف میکند (مثلاً به جای یک بطری آب گازدار، یک لیوان لیموناد میخورد/ یا اگر به فرهنگ غذایی ایرانی اشاره کنیم میشود حدود نصف کفگیر برنج).
- روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی میکند.
(توجه کنید که اینها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتادهای هستند. او نه در کلاسهای سنگین دانشگاهی ثبتنام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه میرود تا ورزش کند.)
دوست ج: او نیز تغییرات کوچکی را در زندگیاش آغاز کرده است:
- تلویزیون بزرگتری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن میگذراند.
- از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزهای را یاد گرفته است.
- یک میز نوشیدنیهای الکلی در اتاق پذیراییاش گذاشته.
تقریباً ۲ و نیم سال بعد: تفاوتهای بین این ۳ دوست آشکار و قابل اندازه گیری شد:
دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شد.
دوست ب:
- از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده
( او با کم کردن تنها ۱۲۵ کالری، ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
- او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاریاش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
- به واسطه سلامت جسمی، وضعیت کاری و روحیه ناشی از این ۲، روابطش با همسرش نیز صمیمیتر شده است.
دوست ج:
- او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینیهایی که یاد میگرفته شده است.
خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف میکنند و او، مدام پرخوری میکند.
این بدخوری، او را بدخواب میکند و صبحها با کسالت بیدار میشود و از این رو، کمی بدخلق شده است.
بهرهوری کاری و رضایت رییساش از او کاهش یافت.
در انتهای روز با نارضایتی و انرژی تحلیل رفته به خانه بر میگردد.
کمبود انرژی باعث میشود کمتر با همسرش به پیادهروی برود و وقت کمتری را با او بگذراند بنابراین، بدنش اندروفین کمتری ترشح میکند و استرساش بیشتر میشود.
همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا میدارد و این چرخه تکرار میشود.
وزن او اکنون حدود ۳۰ کیلوگرم بیشتر از دوستش "ب" است.
میبینید که "ب" و "ج" انتخابهای کوچکی کردند، ولی همین انتخابهای کوچک با مرکبشدن در عامل زمان، تغییرات وسیعی به وجود آوردند.
هر برنامهای دارید، لطفا برای رسیدن به آن، یک حرکت کوچک ولی قابل اندازهگیری تعریف کنید و مستمراً انجامش دهید، مثلاً :
- حفظ کردن تنها ۳ لغت انگلیسی در روز
- هر بار که بشقاب غذا را جلوی تان می گذارند، قبل از شروع به غذا خوردن، ۵ قاشق را جدا کنید و کنار بگذارید.
- هر روز ۱۰۰۰ قدم پیادهروی کنید.
بعد از مدتی خواهید دید که تحولات مثبت بزرگی در زندگیتان رخ داده است.
نکته مهم ۱:
اثر مرکب، فوراً خود را نشان نمیدهد و تا مدتی هیچ اثری نخواهید دید.
اثر مرکب مانند درخت بامبو است. از زمانی که بذر بامبو کاشته می شود تا ۵ سال هیچ گیاهی از زیر خاک بیرون نمیآید ولی بعد از ۵ سال که اولین جوانه ظاهر شد، تنها ۶ هفته طول میکشد تا بامبو ۳۰ متر رشد کند.
واقعیت این است که بامبو در ۶ هفته این قدر رشد نکرده، بلکه در ۵ سال و ۶ هفته این اتفاق رخ داده است. بنابراین، باید هر کار کوچک و مثبتی که شروع کردهاید را مستمراً ادامه دهید و ناامید نشوید تا زمانی که ناگهان خود را در اوج خواهید دید.
به قول دارن هاردی، موفقیت تخم مرغی نیست که به فوریت در مایکروویو پخته شود.
نکته مهم ۲:
برای شروع یک تا حداکثر ۵ کار کوچک را در دستور کارتان قرار دهید به گونهای که فشار زیادی بر خود وارد نکنید.
@planing_tm
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، ماجرای واقعی سه دوست کاملاً مشابه یکدیگر (مالی، تاهل، جسمی و وزن) را این گونه روایت می کند:
دوست الف: او به زندگی عادی خود ادامه میدهد و هیچ تغییری ایجاد نمی کند.
دوست ب: تغییرات کوچکی را شروع میکند:
- هر شب فقط 10 صفحه کتاب میخواند.
- هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، یک فایل 30 دقیقهای آموزشی یا انگیزشی گوش میکند.
-روزانه فقط 125 کالری از برنامه غذاییاش حذف میکند (مثلاً به جای یک بطری آب گازدار، یک لیوان لیموناد میخورد/ یا اگر به فرهنگ غذایی ایرانی اشاره کنیم میشود حدود نصف کفگیر برنج).
- روزانه فقط حدود یک کیلومتر پیاده روی میکند.
(توجه کنید که اینها کارهای بسیار ساده و پیش پا افتادهای هستند. او نه در کلاسهای سنگین دانشگاهی ثبتنام کرده، نه یک رژیم غذایی آزاردهنده بر خود تحمیل کرده و نه هر روز به باشگاه میرود تا ورزش کند.)
دوست ج: او نیز تغییرات کوچکی را در زندگیاش آغاز کرده است:
- تلویزیون بزرگتری خریده است و وقت بیشتری را برای تماشای آن میگذراند.
- از شبکه آشپزی، پختن غذاهای خوشمزهای را یاد گرفته است.
- یک میز نوشیدنیهای الکلی در اتاق پذیراییاش گذاشته.
تقریباً ۲ و نیم سال بعد: تفاوتهای بین این ۳ دوست آشکار و قابل اندازه گیری شد:
دوست الف: در جا زده است، فقط شکایتش از زندگی بیشتر شد.
دوست ب:
- از نظر جسمی خوش اندام و آراسته شده
( او با کم کردن تنها ۱۲۵ کالری، ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده است، بی آن که حتی یک بار گرسنگی بکشد.)
- او تقریباً هزار ساعت از وقتش را صرف آموزش کرده و دانشی که به دست آورده باعث ترفیع کاریاش شده و درآمدش را بالاتر برده است.
- به واسطه سلامت جسمی، وضعیت کاری و روحیه ناشی از این ۲، روابطش با همسرش نیز صمیمیتر شده است.
دوست ج:
- او عاشق برنامه آشپزی و پختن غذاها و شیرینیهایی که یاد میگرفته شده است.
خانواده و دوستانش هم دستپخت او را تعریف میکنند و او، مدام پرخوری میکند.
این بدخوری، او را بدخواب میکند و صبحها با کسالت بیدار میشود و از این رو، کمی بدخلق شده است.
بهرهوری کاری و رضایت رییساش از او کاهش یافت.
در انتهای روز با نارضایتی و انرژی تحلیل رفته به خانه بر میگردد.
کمبود انرژی باعث میشود کمتر با همسرش به پیادهروی برود و وقت کمتری را با او بگذراند بنابراین، بدنش اندروفین کمتری ترشح میکند و استرساش بیشتر میشود.
همین استرس او را به پرخوری بیشتری وا میدارد و این چرخه تکرار میشود.
وزن او اکنون حدود ۳۰ کیلوگرم بیشتر از دوستش "ب" است.
میبینید که "ب" و "ج" انتخابهای کوچکی کردند، ولی همین انتخابهای کوچک با مرکبشدن در عامل زمان، تغییرات وسیعی به وجود آوردند.
هر برنامهای دارید، لطفا برای رسیدن به آن، یک حرکت کوچک ولی قابل اندازهگیری تعریف کنید و مستمراً انجامش دهید، مثلاً :
- حفظ کردن تنها ۳ لغت انگلیسی در روز
- هر بار که بشقاب غذا را جلوی تان می گذارند، قبل از شروع به غذا خوردن، ۵ قاشق را جدا کنید و کنار بگذارید.
- هر روز ۱۰۰۰ قدم پیادهروی کنید.
بعد از مدتی خواهید دید که تحولات مثبت بزرگی در زندگیتان رخ داده است.
نکته مهم ۱:
اثر مرکب، فوراً خود را نشان نمیدهد و تا مدتی هیچ اثری نخواهید دید.
اثر مرکب مانند درخت بامبو است. از زمانی که بذر بامبو کاشته می شود تا ۵ سال هیچ گیاهی از زیر خاک بیرون نمیآید ولی بعد از ۵ سال که اولین جوانه ظاهر شد، تنها ۶ هفته طول میکشد تا بامبو ۳۰ متر رشد کند.
واقعیت این است که بامبو در ۶ هفته این قدر رشد نکرده، بلکه در ۵ سال و ۶ هفته این اتفاق رخ داده است. بنابراین، باید هر کار کوچک و مثبتی که شروع کردهاید را مستمراً ادامه دهید و ناامید نشوید تا زمانی که ناگهان خود را در اوج خواهید دید.
به قول دارن هاردی، موفقیت تخم مرغی نیست که به فوریت در مایکروویو پخته شود.
نکته مهم ۲:
برای شروع یک تا حداکثر ۵ کار کوچک را در دستور کارتان قرار دهید به گونهای که فشار زیادی بر خود وارد نکنید.
@planing_tm