▫️ پاسخی به منتقدان
3 نوامبر 2024
نوشتهی الن میکسینزوود
ترجمهی: حسن مرتضوی
📝 توضیح نقد: با انتشار این مقاله، چهارمین بخش از پروژهی امپریالیسم به پایان میرسد که معطوف به بررسی نظرات اِلن میکسینزوود، بهویژه کتابش امپراتوری سرمایه و منتقدان آن بود. در مقالههای بخش بعدیْ آرا و نظرات مایکل هارت و آنتونیو نگری، بهویژه کتابشان امپراتوری و منتقدان آن بررسی میشود.
📝 الن وود در این مقاله به سمپوزیوم کتاب خود، امپراتوری سرمایه، با طرح دیدگاههایش دربارهی خاصبودگی سرمایهداری و امپریالیسم سرمایهدارانه، رابطهی بین سرمایهی جهانی و دولتهای سرزمینی، مفاهیم بغرنج «جهانیسازی» و «مالیگرایی» پاسخ میدهد. و اینکه درک ما از سرمایهداری چگونه بر برداشتمان از مبارزهی اپوزیسیون تأثیر میگذارد:
🔸 زمانی که منتقدان به شما مواضعی نسبت میدهند که مخالف آن چیزی است که باور دارید و بارها گفتهاید، همیشه گیجکننده است، نه ناراحتکننده. نمونههای برجستهای در این سمپوزیوم به چشم میخورد که با توجه به اینکه در چارچوب نقدهای جدی و نسبتاً دلسوزانه، هر چند شدید، مطرح میشوند، نظرگیرتر است.
🔸 اگر از من خواسته شود تا کارم را توصیف کنم، چه در امپراتوری سرمایه و چه تقریباً در همهی آثار دیگرم، در درجهی نخست باید بگویم که هدف آن جایگزین کردن رویکرد سنخشناختی با تأکید بر فرآیند تاریخی است؛ بهویژه تلاش برای شناسایی خاصبودگیهای سرمایهداری و دگرگونیهای اجتماعی، که آن را ایجاد کرد، و به پویش بسیار منحصربهفرد آن در مقایسه با همهی شکلها و فرآیندهای اجتماعی دیگر انجامید و شکلهای جدیدی از امپریالیسم را به وجود آورد که دقیقاً بر اساس «فرآیندهای اقتصادی کاملاً متفاوتی» هدایت میشوند.
🔸 مشکل این است که این منتقدان با عدسی خاصی به استدلالهای من نگاه میکنند. من این تحریف را اساساً ناشی از عدمدرک خاصبودگی سرمایهداری میدانم... مشکل این استدلالها این است که هیچ مفهوم خاصی از سرمایهداری در آنها وجود ندارد، هیچ نشانهای دیده نمیشود که سرمایهداری شکل اجتماعی تاریخی خاصی است و منطق نظاممند خود را دارد که آن را اساساً از سایر شکلهای اجتماعی متمایز میکند. همچنین بدان معناست که مسئلهی خاستگاهها بهسادگی نادیده گرفته میشوند، همانطور که بارها از سوی کسانی نادیده گرفته شده که سرمایهداری را صرفاً افزایش کمی فعالیتهای تجاری قدیمی میدانند. من صراحتاً اذعان میکنم که هیچ توافق کلی دربارهی معنای سرمایهداری یا پویشهای اساسی آن وجود ندارد. اما اگر هیچ توضیحی دربارهی خاصبودگی سرمایهداری ارائه ندهیم، نمیتوانیم دربارهی خاستگاه سرمایهداری سخن بگوییم؛ اگر ندانیم چه چیزی سرمایهداری را از غیرسرمایهداری متمایز میکند، چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که از منطق نظاممند غیرسرمایهداری به مجموعهی جدیدی از «قواعد بازتولید» سرمایهداری گذر کردهایم...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ny
#امپریالیسم #الن_میکسینزوود
#امپراتوری_سرمایه
#حسن_مرتضوی
👇🏽
🖋@naghd_com
3 نوامبر 2024
نوشتهی الن میکسینزوود
ترجمهی: حسن مرتضوی
📝 توضیح نقد: با انتشار این مقاله، چهارمین بخش از پروژهی امپریالیسم به پایان میرسد که معطوف به بررسی نظرات اِلن میکسینزوود، بهویژه کتابش امپراتوری سرمایه و منتقدان آن بود. در مقالههای بخش بعدیْ آرا و نظرات مایکل هارت و آنتونیو نگری، بهویژه کتابشان امپراتوری و منتقدان آن بررسی میشود.
📝 الن وود در این مقاله به سمپوزیوم کتاب خود، امپراتوری سرمایه، با طرح دیدگاههایش دربارهی خاصبودگی سرمایهداری و امپریالیسم سرمایهدارانه، رابطهی بین سرمایهی جهانی و دولتهای سرزمینی، مفاهیم بغرنج «جهانیسازی» و «مالیگرایی» پاسخ میدهد. و اینکه درک ما از سرمایهداری چگونه بر برداشتمان از مبارزهی اپوزیسیون تأثیر میگذارد:
🔸 زمانی که منتقدان به شما مواضعی نسبت میدهند که مخالف آن چیزی است که باور دارید و بارها گفتهاید، همیشه گیجکننده است، نه ناراحتکننده. نمونههای برجستهای در این سمپوزیوم به چشم میخورد که با توجه به اینکه در چارچوب نقدهای جدی و نسبتاً دلسوزانه، هر چند شدید، مطرح میشوند، نظرگیرتر است.
🔸 اگر از من خواسته شود تا کارم را توصیف کنم، چه در امپراتوری سرمایه و چه تقریباً در همهی آثار دیگرم، در درجهی نخست باید بگویم که هدف آن جایگزین کردن رویکرد سنخشناختی با تأکید بر فرآیند تاریخی است؛ بهویژه تلاش برای شناسایی خاصبودگیهای سرمایهداری و دگرگونیهای اجتماعی، که آن را ایجاد کرد، و به پویش بسیار منحصربهفرد آن در مقایسه با همهی شکلها و فرآیندهای اجتماعی دیگر انجامید و شکلهای جدیدی از امپریالیسم را به وجود آورد که دقیقاً بر اساس «فرآیندهای اقتصادی کاملاً متفاوتی» هدایت میشوند.
🔸 مشکل این است که این منتقدان با عدسی خاصی به استدلالهای من نگاه میکنند. من این تحریف را اساساً ناشی از عدمدرک خاصبودگی سرمایهداری میدانم... مشکل این استدلالها این است که هیچ مفهوم خاصی از سرمایهداری در آنها وجود ندارد، هیچ نشانهای دیده نمیشود که سرمایهداری شکل اجتماعی تاریخی خاصی است و منطق نظاممند خود را دارد که آن را اساساً از سایر شکلهای اجتماعی متمایز میکند. همچنین بدان معناست که مسئلهی خاستگاهها بهسادگی نادیده گرفته میشوند، همانطور که بارها از سوی کسانی نادیده گرفته شده که سرمایهداری را صرفاً افزایش کمی فعالیتهای تجاری قدیمی میدانند. من صراحتاً اذعان میکنم که هیچ توافق کلی دربارهی معنای سرمایهداری یا پویشهای اساسی آن وجود ندارد. اما اگر هیچ توضیحی دربارهی خاصبودگی سرمایهداری ارائه ندهیم، نمیتوانیم دربارهی خاستگاه سرمایهداری سخن بگوییم؛ اگر ندانیم چه چیزی سرمایهداری را از غیرسرمایهداری متمایز میکند، چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که از منطق نظاممند غیرسرمایهداری به مجموعهی جدیدی از «قواعد بازتولید» سرمایهداری گذر کردهایم...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ny
#امپریالیسم #الن_میکسینزوود
#امپراتوری_سرمایه
#حسن_مرتضوی
👇🏽
🖋@naghd_com