▫️ مسیر گرامشی: از «شخمزن» به «کود» تاریخ
16 اکتبر 2024
نوشتهی: فرانک روزنگارتن
ترجمهی: حسن مرتضوی
🔸 در عنوان این مقاله به قطعهای از دفترهای زندان آنتونیو گرامشی اشاره کردهام که در آن گرامشی از استعارههای شخمزن و کود استفاده میکند تا «تغییر تدریجی» شخصیتش را در زندان مجسم کند:
🔸به دشواری میتوان استعارهی مناسبتر از این قطعه یافت که گرامشی در این «یادداشت خودزندگینامهای» در توصیف وضعیت روحیاش و نقشی به کار برد که در جریان ده سال زندانیاش ایفا کرده بود.
🔸 در این مقاله میخواهم به دگرگونیهای اندیشهی گرامشی در زمینهی نقشی که در مبارزهی انقلابی داشت بپردازم. گرامشی پس از سه سال فعالیت در مقام نمایندهی ایتالیایی بینالملل کمونیستی در مسکو و وین، نمایندهی مجلس ایتالیا و دبیرکل حزب کمونیست ایتالیا از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶، زندانی سیاسی شد و تحتتأثیر آن «فرسایش خردکننده»ی زندگی در زندان قرار گرفت که آشکارا به تأثیرات ویرانگرش اذعان میکرد. مسلماً چیزی در او در زندان تغییر کرده بود: اما تا جایی که از ما برمیآید باید مشخص و تعیین کنیم که این تغییر دقیقاً چه بود و چگونه بر فهم او از انگارهی ارادهی سیاسی و رابطهی آن با مبارزه برای یک نظم سوسیالیستی جدید تأثیر گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4lc
#گرامشی #فرانک_روزنگارتن #حسن_مرتضوی #مبارزه_انقلابی
👇🏽
🖋@naghd_com
16 اکتبر 2024
نوشتهی: فرانک روزنگارتن
ترجمهی: حسن مرتضوی
🔸 در عنوان این مقاله به قطعهای از دفترهای زندان آنتونیو گرامشی اشاره کردهام که در آن گرامشی از استعارههای شخمزن و کود استفاده میکند تا «تغییر تدریجی» شخصیتش را در زندان مجسم کند:
«یک گفتوگو. چیزی اساساً تغییر کرده. واضح است. چه چیزی تغییر کرده؟ قبلاً همهی آنها میخواستند شخمزنان تاریخ باشند، نقشهای فعالی ایفا کنند، هریک از آنها میخواست نقش فعالی ایفا کند. هیچ کس نمیخواست «کود» تاریخ باشد. اما آیا میشود زمین را شخم زد بدون اینکه اول به آن کود داد؟ پس شخمزن و «کود» هر دو لازمند. روی کاغذ همه این نظر را تصدیق میکردند. اما در عمل؟ «کود دادن» برای «کود دادن» به واقع برای بسیاری از ما به معنای عقبنشینی، بازگشت به تاریکی و وادی نامشخص بود. بله چیزی تغییر کرده، چرا که افرادی هستند که خودشان را «به لحاظ فلسفی» با کود بودن وفق دادهاند و میدانند باید کود باشند و خودشان را با آن وفق دهند. به قول معروفْ ماجرا مثل مسئلهی انسان مشرف به مرگ است. اما تفاوت بزرگی است، چرا که در لحظهی مرگ ما با عمل تعیینکنندهای مواجه میشویم که فقط لحظهای طول میکشد؛ در حالی که در مورد کود، مسئله درازمدت است و هر لحظه دوباره مطرح میشود. همانطور که میگویند تو فقط یک بار زندگی میکنی، شخصیت تو جایگزینناپذیر است. ناگهان با انتخابی مواجه نمیشوی که مجبور باشی فوراً روی آن قمار کنی، انتخابی که باید در یک لحظه جایگزینها را ارزیابی کنی و نتوانی تصمیمگیری خود را به تعویق بیندازی. اینجا تعویق هر لحظه رخ میدهد و تصمیمت باید پیوسته تکرار شود. به همین دلیل است که میگوییم چیزی تغییر کرده. اصلاً بحث بر سر این نیست که یک روز مثل شیر زندگی کنیم یا صد روز مثل گوسفند. ما حتی یک دقیقه هم مثل شیر زندگی نمیکنیم، درست برعکس: سالهای سال کمتر از یک گوسفند زندگی میکنیم و میدانیم که باید اینطور زندگی کنیم. تصویر پرومته که به جای اینکه عقاب به او حمله کند، انگلها میبلعندش. یهودیان میتوانستند ایوب را تصور کنند: اما فقط یونانیان توانستند پرومته را به تصور درآورند؛ اما یهودیان واقعبینتر و بیرحمتر بودند و قهرمان خود را با ویژگیهای بیشتری تجسم کردند.»
🔸به دشواری میتوان استعارهی مناسبتر از این قطعه یافت که گرامشی در این «یادداشت خودزندگینامهای» در توصیف وضعیت روحیاش و نقشی به کار برد که در جریان ده سال زندانیاش ایفا کرده بود.
🔸 در این مقاله میخواهم به دگرگونیهای اندیشهی گرامشی در زمینهی نقشی که در مبارزهی انقلابی داشت بپردازم. گرامشی پس از سه سال فعالیت در مقام نمایندهی ایتالیایی بینالملل کمونیستی در مسکو و وین، نمایندهی مجلس ایتالیا و دبیرکل حزب کمونیست ایتالیا از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶، زندانی سیاسی شد و تحتتأثیر آن «فرسایش خردکننده»ی زندگی در زندان قرار گرفت که آشکارا به تأثیرات ویرانگرش اذعان میکرد. مسلماً چیزی در او در زندان تغییر کرده بود: اما تا جایی که از ما برمیآید باید مشخص و تعیین کنیم که این تغییر دقیقاً چه بود و چگونه بر فهم او از انگارهی ارادهی سیاسی و رابطهی آن با مبارزه برای یک نظم سوسیالیستی جدید تأثیر گذاشت...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4lc
#گرامشی #فرانک_روزنگارتن #حسن_مرتضوی #مبارزه_انقلابی
👇🏽
🖋@naghd_com