Forward from: Unknown
- همسرتون باید زایمان واژینال داشته باشه ،بچه از رحمش بیرون نمیاد.
عصبی از شدت فشاری که رویش بود پر از خشم غرید:
- زایمان واژینال چه کوفتیه دیگه؟ زن من داره چهار قلو میزاد اونوقت شما میگین باید سر پاشه راه بره؟
حرفش را زد و شروع به داد و هوار کرد که پرستار انگشتش را به نشانهی سکوت روی بینیاش گذاشت و گفت:
- چرا داد میزنین اقا؟ خانمت نرفته سونو الان فهمیدیم جای یدونه چهار تا تو شکمشه، ما حرفی نداریم میتونه طبیعی زایمان کنه ولی دهانهی رحمش گشاد میشه!
خواست حرفی بزند که همان لحظه صدای جیغ و گریهی آهو در گوشش پیچید.
با حرص خودش را به همسرش رساند و دستِ لرزان و کوچکش را میان دستانش گرفت و گفت:
- جونم؟ جونم دورت بگردم؟ چیشده دردت به جونم! اینطوری جیغ میزنی نمیگی من دیوونه میشم؟ خودت هی میگفتی بچه میخوام بچه میخوام، منم جای یکی چهار تا تو شکمت کاشتم دیگه!
همزمان با گفتن حرفش تند تند صورت عرق کردهی اهو را میبوسید و قربان صدقهاش میرفت!
اهو از شدت درد دستش را چنگ انداخت و زمزمه کرد:
- آخ خدا... درد دارم امیر..دارم میمیرم.. بگو اینا رو از توم بیرون بکشن!
کلافه بوسهای داغ کنج لبش نشاند و کنار گوشش پر از حرص و خشم غرید:
- افرین همینجا سگم کن تا بیفتم به جونت بند انگشتیم، باشه قربونت برم؟
لبهای کوچکش شروع به لرزیدن کرد و خواست حرفی بزند که همان لحظه دردی فجیع زیر دلش شکل گرفت و صدای جیغش بلند شد، امیررضا پر از حرص و کلافگی سمت پرستار چرخید و گفت:
- بابا من زن گشاد میخوام چیکار دو روز دیگه؟ این تخم سگا رو بکشین بیرون از توش!
پرستار سعی در ارام کردنش کرد و گفت:
- اقای محترم زایمان واژینال طبیعی نیست که خانمتون بخواد گشاد شه! شکم خانمتونو از بالای دهانهی رحم پاره میکنیم و بچه ها رو در میاریم.
عصبی داد زد:
- هر کوفت و زهر ماری که هست، شکمشو میخواین پاره پاره کنین واسه اینکه تخم سگای منو بکشین بیرون از توش؟
اهو فشار محکمی به دستش وارد کرد و با جیغ گفت:
- غلط میکنی به بچه های من میگی تخم سگ!
چشم گرد کرد و پشت دست اهو را با حرص بوسید و دندان روی هم ساباند:
- باشه خانمم چشم، تخم سگ خودمم خوبه؟ خوبه دورت بگردم؟ اخه تو که از اینجا میای بیرون اونوقت نشونت میدم زبون درازی کردن چه عاقبتی داره توله سگ!
لبهایش لرزید و به ناگاه همزمان که چشمهایش گرد شده بود صدای جیغش در آمد:
- آ...آخ امیر...یه...یه چیزی داره میاد بیرون از توم...
چشمهایش گرد شد و پایین لباسِ گشادی که به تن داشت را بالا زد، نگاه خیرهاش را به بینِ پای دخترک کشاند و با دیدن واژنش که بیش از حد گشاد شده بود، رو به پرستار کرد و گفت:
- داره میاد... بچه داره از این تو در میاد!
همزمان صدای جیغ آهو بلند شد و...
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
یه پسر جذاب و خوش هیکل داریم
آقا سید امیررضا😌 پسر سر به زیر و حرف گوش کن حاج خسرو ..... اما قاطی پاتی و کله خراب😂
حرف گوش کنِ بابا و داد و هوار کن سر کارگرا🙁
حاج خسرویی که سرش میره تو دولت و این کارا!پسرش، امان از بی آبرویی پسرش. امان دوست ناخلف پسرش😞😂با این که تا خلفه اما جونش به جون این پسر حاجیه ما وصله و هر جا میره عین کش تنبون با خودش میبرتش😂اعم از روضه و حسینیه گرفته تا کاباره و پارتی😂🔞
این حرف گوش کن و خلفه😞اما بعضی اوقات شیطونه میره تو جلدش و یه نمه هیزی بازی در میاره سر دخترای مردم😞😂
یه شب با این آقا مرتضی رفیق فاب به اجبار میرن تولد یکی از دوستان قدیمی🥲تا وارد مجلس میشن🥲اعمال خاک بر سری از سر و روشون پدیدار شد.🔞😂
این آقا سید امیر رضا هم دلش میخواد و حالی به حولی میشه بعد سی سال مجردی و دست به خانم نزدن😔😂
حالاتش عوض میشه و داغ میکنه نوشیدنی بهش تعارف میکنن بدون این که نگا کنه چیه میده بالا😂😱
مغزش داغ میشه و هذیون میگه و کار دست خودش میده🥲
صب روی تخت دو نفره پامیشه دختر خوشگل و نازی و میبینه که لخت و عور بغلشه...
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
عصبی از شدت فشاری که رویش بود پر از خشم غرید:
- زایمان واژینال چه کوفتیه دیگه؟ زن من داره چهار قلو میزاد اونوقت شما میگین باید سر پاشه راه بره؟
حرفش را زد و شروع به داد و هوار کرد که پرستار انگشتش را به نشانهی سکوت روی بینیاش گذاشت و گفت:
- چرا داد میزنین اقا؟ خانمت نرفته سونو الان فهمیدیم جای یدونه چهار تا تو شکمشه، ما حرفی نداریم میتونه طبیعی زایمان کنه ولی دهانهی رحمش گشاد میشه!
خواست حرفی بزند که همان لحظه صدای جیغ و گریهی آهو در گوشش پیچید.
با حرص خودش را به همسرش رساند و دستِ لرزان و کوچکش را میان دستانش گرفت و گفت:
- جونم؟ جونم دورت بگردم؟ چیشده دردت به جونم! اینطوری جیغ میزنی نمیگی من دیوونه میشم؟ خودت هی میگفتی بچه میخوام بچه میخوام، منم جای یکی چهار تا تو شکمت کاشتم دیگه!
همزمان با گفتن حرفش تند تند صورت عرق کردهی اهو را میبوسید و قربان صدقهاش میرفت!
اهو از شدت درد دستش را چنگ انداخت و زمزمه کرد:
- آخ خدا... درد دارم امیر..دارم میمیرم.. بگو اینا رو از توم بیرون بکشن!
کلافه بوسهای داغ کنج لبش نشاند و کنار گوشش پر از حرص و خشم غرید:
- افرین همینجا سگم کن تا بیفتم به جونت بند انگشتیم، باشه قربونت برم؟
لبهای کوچکش شروع به لرزیدن کرد و خواست حرفی بزند که همان لحظه دردی فجیع زیر دلش شکل گرفت و صدای جیغش بلند شد، امیررضا پر از حرص و کلافگی سمت پرستار چرخید و گفت:
- بابا من زن گشاد میخوام چیکار دو روز دیگه؟ این تخم سگا رو بکشین بیرون از توش!
پرستار سعی در ارام کردنش کرد و گفت:
- اقای محترم زایمان واژینال طبیعی نیست که خانمتون بخواد گشاد شه! شکم خانمتونو از بالای دهانهی رحم پاره میکنیم و بچه ها رو در میاریم.
عصبی داد زد:
- هر کوفت و زهر ماری که هست، شکمشو میخواین پاره پاره کنین واسه اینکه تخم سگای منو بکشین بیرون از توش؟
اهو فشار محکمی به دستش وارد کرد و با جیغ گفت:
- غلط میکنی به بچه های من میگی تخم سگ!
چشم گرد کرد و پشت دست اهو را با حرص بوسید و دندان روی هم ساباند:
- باشه خانمم چشم، تخم سگ خودمم خوبه؟ خوبه دورت بگردم؟ اخه تو که از اینجا میای بیرون اونوقت نشونت میدم زبون درازی کردن چه عاقبتی داره توله سگ!
لبهایش لرزید و به ناگاه همزمان که چشمهایش گرد شده بود صدای جیغش در آمد:
- آ...آخ امیر...یه...یه چیزی داره میاد بیرون از توم...
چشمهایش گرد شد و پایین لباسِ گشادی که به تن داشت را بالا زد، نگاه خیرهاش را به بینِ پای دخترک کشاند و با دیدن واژنش که بیش از حد گشاد شده بود، رو به پرستار کرد و گفت:
- داره میاد... بچه داره از این تو در میاد!
همزمان صدای جیغ آهو بلند شد و...
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
یه پسر جذاب و خوش هیکل داریم
آقا سید امیررضا😌 پسر سر به زیر و حرف گوش کن حاج خسرو ..... اما قاطی پاتی و کله خراب😂
حرف گوش کنِ بابا و داد و هوار کن سر کارگرا🙁
حاج خسرویی که سرش میره تو دولت و این کارا!پسرش، امان از بی آبرویی پسرش. امان دوست ناخلف پسرش😞😂با این که تا خلفه اما جونش به جون این پسر حاجیه ما وصله و هر جا میره عین کش تنبون با خودش میبرتش😂اعم از روضه و حسینیه گرفته تا کاباره و پارتی😂🔞
این حرف گوش کن و خلفه😞اما بعضی اوقات شیطونه میره تو جلدش و یه نمه هیزی بازی در میاره سر دخترای مردم😞😂
یه شب با این آقا مرتضی رفیق فاب به اجبار میرن تولد یکی از دوستان قدیمی🥲تا وارد مجلس میشن🥲اعمال خاک بر سری از سر و روشون پدیدار شد.🔞😂
این آقا سید امیر رضا هم دلش میخواد و حالی به حولی میشه بعد سی سال مجردی و دست به خانم نزدن😔😂
حالاتش عوض میشه و داغ میکنه نوشیدنی بهش تعارف میکنن بدون این که نگا کنه چیه میده بالا😂😱
مغزش داغ میشه و هذیون میگه و کار دست خودش میده🥲
صب روی تخت دو نفره پامیشه دختر خوشگل و نازی و میبینه که لخت و عور بغلشه...
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA
https://t.me/joinchat/AAAAAFgRLA5j2nvTLm3buA