بلور_تنت
لینک قسمت اول
https://t.me/mikhaand/52148
#قسمت_نود_دو
آب دهنشو با صدا قورت داد:صبر کن..
و دوباره تو گوشیش مشغول گشتن چیزی شد..
_این یکی چی اینو میشناسی؟؟
با کنجکاوی گفتم:کو ببینم..
گوشیو داد دستم و من زوم شدم رو شماره..
این یکی شماره ایران بود..
هر چی فکر کردم نفهمیدم شماره کیه..
به شبنم نگاه سردرگمی انداختم:نشناختم این کیه؟؟
نفسشو کالفه داد بیرون:بیشتر توجه کن میفهمی..
دوباره نگامو سوق دادم رو شماره..
یه لحظه به نظرم آشنا اومد..
اما هر چی فکر میکردم به نتیجه ای نمیرسیدم..
همونطور که به شماره نگاه میکردم صدای شبنم آروم پیچید تو گوشم با حرفاش انگار مغزم گنگ و مات شد..
_همونیه که اسمش ورد زبونت بود،همونی که دیوونه وار عاشقش بودی،کسی که دست رد به سینش زدی و سپردیش دست
غریبه..
چشمامو روهم فشردم و با گلویی که از بغض سنگ شده بود نالیدم:بس کن شبنم
_آره این همون آرمانه،آرمان خودت..
آب دهنمو به سختی بلعیدم..
چشمام داشت سیاهی میرفت..
سه ساله من با این درد کنار اومدم چرا دوباره باید اسمش بیاد؟؟
شبنم چه میدونست اون فقط اطالع داشت که دیوونش بودم درسته طوری دوسش داشتم طوری عاشقش بودم که حد
نداشت همیشه هم خودش میگفت..
صدای مردونه بمش پیچید تو گوشم:تا حاال هیچکس اینقدر دوستم نداشت،اون ارزشی که تو بهم میدی تا االن هیچکسی
بهم نداد..
حرفای دروغش،نگاهای عاشقونه ساختگیش ،همه و همه دست به دست هم دادن تا منو گول بزنن..
تو کارش خیلی حرفه ای بود..
نتونستم هیچ وقت نتونستم حقیقتو به شبنم بگم..
بارها و بارها بهم گفت چرا آرمان رو پس زدی چرا؟شما که عاشق هم بودین؟؟
اما نگفتم!
نگفتم چون نمیتونستم..
چطور بهش میگفتم آرمان دنبال جسمم بوده دنبال رابطه بوده،چطور میگفتم سعی کرده بهم دست درازی کنه..
سعی کردم بی تفاوت و ریلکس باشم..
_خب چیشده؟؟
نگاهش یه لحظه رنگ تعجب گرفت اما به حالت اولیه برگشت
🔥توجه توجه داستان عاشقانه و زیبای
#بلور_تنت هر روز صبح و عصر در کانال قرار داده میشود.
@mikhaand
لینک قسمت اول
https://t.me/mikhaand/52148
#قسمت_نود_دو
آب دهنشو با صدا قورت داد:صبر کن..
و دوباره تو گوشیش مشغول گشتن چیزی شد..
_این یکی چی اینو میشناسی؟؟
با کنجکاوی گفتم:کو ببینم..
گوشیو داد دستم و من زوم شدم رو شماره..
این یکی شماره ایران بود..
هر چی فکر کردم نفهمیدم شماره کیه..
به شبنم نگاه سردرگمی انداختم:نشناختم این کیه؟؟
نفسشو کالفه داد بیرون:بیشتر توجه کن میفهمی..
دوباره نگامو سوق دادم رو شماره..
یه لحظه به نظرم آشنا اومد..
اما هر چی فکر میکردم به نتیجه ای نمیرسیدم..
همونطور که به شماره نگاه میکردم صدای شبنم آروم پیچید تو گوشم با حرفاش انگار مغزم گنگ و مات شد..
_همونیه که اسمش ورد زبونت بود،همونی که دیوونه وار عاشقش بودی،کسی که دست رد به سینش زدی و سپردیش دست
غریبه..
چشمامو روهم فشردم و با گلویی که از بغض سنگ شده بود نالیدم:بس کن شبنم
_آره این همون آرمانه،آرمان خودت..
آب دهنمو به سختی بلعیدم..
چشمام داشت سیاهی میرفت..
سه ساله من با این درد کنار اومدم چرا دوباره باید اسمش بیاد؟؟
شبنم چه میدونست اون فقط اطالع داشت که دیوونش بودم درسته طوری دوسش داشتم طوری عاشقش بودم که حد
نداشت همیشه هم خودش میگفت..
صدای مردونه بمش پیچید تو گوشم:تا حاال هیچکس اینقدر دوستم نداشت،اون ارزشی که تو بهم میدی تا االن هیچکسی
بهم نداد..
حرفای دروغش،نگاهای عاشقونه ساختگیش ،همه و همه دست به دست هم دادن تا منو گول بزنن..
تو کارش خیلی حرفه ای بود..
نتونستم هیچ وقت نتونستم حقیقتو به شبنم بگم..
بارها و بارها بهم گفت چرا آرمان رو پس زدی چرا؟شما که عاشق هم بودین؟؟
اما نگفتم!
نگفتم چون نمیتونستم..
چطور بهش میگفتم آرمان دنبال جسمم بوده دنبال رابطه بوده،چطور میگفتم سعی کرده بهم دست درازی کنه..
سعی کردم بی تفاوت و ریلکس باشم..
_خب چیشده؟؟
نگاهش یه لحظه رنگ تعجب گرفت اما به حالت اولیه برگشت
🔥توجه توجه داستان عاشقانه و زیبای
#بلور_تنت هر روز صبح و عصر در کانال قرار داده میشود.
@mikhaand