پیشینه سیزده به در
گردآوری: محمدامین مروتی
فردوسی در شاهنامه از رفتن خسرو پرویز به مدت دو هفته به باغ، در عید نوروز می گوید:
بدان باغ رفتی به نوروز شاه
دو هفته برفتی بدان بارگاه
در مورد منشأ سیزده به در اقوال مختلفی داریم:
روایت اول:
هدف از برگزاری سیزده به در، به در کردن نحوست سیزده است که در تمام آیین ها کمابیش وجود دارد. عیسویان یهودای خائن را سیزدهمین فرد در جمع عیسی و یارانش می دانستند. در میان ایرانیان هم اعتقاد بر این بوده که 12 روز اول سال، فشردة 12 هزار سال و 12 دوره ی هزار ساله بوده است که دوره حکمرانی اهورامزداست و در آغاز هزاره سوم نوبت به تباهی و حکمروایی اهریمن می رسد. لذا با خروج از خانه، نحوست ان را به در می کردند. چیزی مانند شب زنده داری در شب یلدا برای این که مهر یا خورشید بر تاریکی غلبه یابد.
روایت دوم:
همچنین در منشا این آیین به "یوم پوریم" بر اساس "کتاب استر" تورات اشاره شده است. خشایارشا، ملکه ای یهودی به نام "استر" اختیار می کند. هامان، وزیر خشایارشا، قصد کشتن عموی استر به نام "مردخای" و اقربای او را دارد. استر خبر به شاه می دهد. شاه هامان را می کشد و دست مردخای را در کشتن توطئه کنندگان باز می گذارد. مردخای 75000 ایرانی را کشت و بقیه مردم از ترس به صحرا رفتند. مراسم سیزده از آن زمان معمول شد. یهودیان به پاس رفع توطئه روزهای 14 و 15 آذار را به عنوان "پوریم" (یعنی قرعه و فال زیرا هامان فال زده بود چه روزی را برای انجام نقشه اش انتخاب کند و قرعه به 13 آذار افتاده بود.) می نامند.
روایت سوم:
به روایت سفرنامه پولاک، قزوینیان دوره قاجار گمان می کردند بدیها در این روز مقدر می شود (برعکس شب قدر که معتقدند روزیِ خلائق در آن تقسیم می شود) و برای خروج نحوست به صحرا می زدند.
روایت چهارم:
ادوارد یاکوب پولاک هم درباره مراسم سیزدهبهدر چنین مینویسد:
روز طبیعت (سیزدهبهدر) سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش میباشد؛ و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، چنانکه در کتاب «از نوروز تا نوروز» پژوهش و نگارش آقای کوروش نیکنام آمده: «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشتر ایزد باران است و در باور پیشینیان برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. اکنون هم زرتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را برمیچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شِشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند. سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند.
سبزه گره زدن:
در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیدهاست. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند که به صورت دو گیاه از زمین روییدند و روز سیزدهم در هم گره خوردند و با هم ازدواج نمودند و ایرانیان باستان هم آن مراسم را - به ویژه دختران و پسران دم بخت - انجام میدادند که تا امروز ادامه دارد.
منابع:
ویکی پدیا
سخنرانی سجادآیدینلو به همین مناسبت در اسفند 97
گردآوری: محمدامین مروتی
فردوسی در شاهنامه از رفتن خسرو پرویز به مدت دو هفته به باغ، در عید نوروز می گوید:
بدان باغ رفتی به نوروز شاه
دو هفته برفتی بدان بارگاه
در مورد منشأ سیزده به در اقوال مختلفی داریم:
روایت اول:
هدف از برگزاری سیزده به در، به در کردن نحوست سیزده است که در تمام آیین ها کمابیش وجود دارد. عیسویان یهودای خائن را سیزدهمین فرد در جمع عیسی و یارانش می دانستند. در میان ایرانیان هم اعتقاد بر این بوده که 12 روز اول سال، فشردة 12 هزار سال و 12 دوره ی هزار ساله بوده است که دوره حکمرانی اهورامزداست و در آغاز هزاره سوم نوبت به تباهی و حکمروایی اهریمن می رسد. لذا با خروج از خانه، نحوست ان را به در می کردند. چیزی مانند شب زنده داری در شب یلدا برای این که مهر یا خورشید بر تاریکی غلبه یابد.
روایت دوم:
همچنین در منشا این آیین به "یوم پوریم" بر اساس "کتاب استر" تورات اشاره شده است. خشایارشا، ملکه ای یهودی به نام "استر" اختیار می کند. هامان، وزیر خشایارشا، قصد کشتن عموی استر به نام "مردخای" و اقربای او را دارد. استر خبر به شاه می دهد. شاه هامان را می کشد و دست مردخای را در کشتن توطئه کنندگان باز می گذارد. مردخای 75000 ایرانی را کشت و بقیه مردم از ترس به صحرا رفتند. مراسم سیزده از آن زمان معمول شد. یهودیان به پاس رفع توطئه روزهای 14 و 15 آذار را به عنوان "پوریم" (یعنی قرعه و فال زیرا هامان فال زده بود چه روزی را برای انجام نقشه اش انتخاب کند و قرعه به 13 آذار افتاده بود.) می نامند.
روایت سوم:
به روایت سفرنامه پولاک، قزوینیان دوره قاجار گمان می کردند بدیها در این روز مقدر می شود (برعکس شب قدر که معتقدند روزیِ خلائق در آن تقسیم می شود) و برای خروج نحوست به صحرا می زدند.
روایت چهارم:
ادوارد یاکوب پولاک هم درباره مراسم سیزدهبهدر چنین مینویسد:
روز طبیعت (سیزدهبهدر) سنت ایرانیان باستان به مناسبت پیروزی ایزد باران بر دیو خشکسالی اَپوش میباشد؛ و از قبل از اشو زرتشت (۱۸۰۰ قبل از میلاد) مرسوم بوده، چنانکه در کتاب «از نوروز تا نوروز» پژوهش و نگارش آقای کوروش نیکنام آمده: «سیزدهم روز از ماه فروردین، تیر یا تِشتَر نام دارد. ایزد تیر یا تشتر ایزد باران است و در باور پیشینیان برای این که ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او در خواست باران نمایند. در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند مینمودند. اکنون هم زرتشتیان از بامداد روز تِشتَر ایزد و فروردین ماه، سفره نوروزی را برمیچینند، خوردنیها و مقداری آجیل و شیرینیهای باقیمانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت میبرند، و شِشه سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند. سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. تا پسین آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند.
سبزه گره زدن:
در اوستا چندین بار از کیومرث سخن به میان آمده و او را اولین پادشاه و نیز نخستین بشر نامیدهاست. مشیه و مشیانه که دختر و پسر دوقلوی کیومرث بودند که به صورت دو گیاه از زمین روییدند و روز سیزدهم در هم گره خوردند و با هم ازدواج نمودند و ایرانیان باستان هم آن مراسم را - به ویژه دختران و پسران دم بخت - انجام میدادند که تا امروز ادامه دارد.
منابع:
ویکی پدیا
سخنرانی سجادآیدینلو به همین مناسبت در اسفند 97