گفتار فلسفی
رابرت نوزیک (۱۹۳۸ - ۲۰۰۲)
محمدامین مروتینوزیک در سالهای دبیرستان و دانشگاه یک سوسیالیست مشتاق و عضو گروه دانشجویان چپگرای افراطی بود. اما اشتهار این فیلسوف آمریکایی به دلیل دفاعش از لیبرالیسم و به خصوص کتابی به نام«بی دولتی، دولت، آرمان شهر»(۱۹۷۴) است که در نقد نظریه عدالت جان رالز نوشته است. او در مقابل "نظریه انصاف" رالز، "نظریه شایستگی یا استحقاق" (Entitlement Theory) را گذاشت.
نقد ابزارانگاری انسان:عزیمت گاه هر دو فیلسوف، این اندیشه ی کانت است که انسان فی نفسه هدف است و نه وسیله. رالز هم خود را لیبرال می داند ولی به نوعی دولت رفاه برای حفظ عزت انسان باور دارد. به عکس نوزیک به دولت حداقلی معتقد است و می گوید دخالت دولت برای تامین اجتماعی، مستلزم دست کردن در جیب مردم و وضع مالیات بی اجازۀ آن هاست.
از نظر نوزیک دولت خوب، دولت شبگرد است. یعنی دولتی که نقش شبگردی و حراست از جان و مال مردم را به عهده دارد نه دولتی که در اقتصاد دخالت می کند، مالیات می گیرد و ادای رابین هود را در می آورد.
نقد نوزیک به دولت های سوسیالیستی و اقتصاد متمرکز این است که، این نوع اقتصادها حق تصمیم گیری برای دخل و تصرف در ثروت مردم را از آن ها سلب می کنند و آن ها را تبدیل به ماشین و برده می کنند که با عزت نفس بشر در تقابل است.
نوزیک "خویش مالکی" (Self-Ownership) را وجه تمایز انسان و حیوان می داند. فینفسه، هدف بودن انسان به این معنی است که نمیتوان با او به مثابه ابزار رسیدن به هدفی دیگر من جمله اهداف ایدئولوژیک رفتار کرد.
زمانی می توان به انسان به عنوان «هدفِ فینفسه» نگریست که در واقع توانایی او در انتخاب عقلایی را به رسمیت شناخت. در غیر این صورت با انسان به مثابه ابزار و برده رفتار می شود.
چرا روشنفکران با سرمایهداری مخالفت میکنند؟
یکی از سوالات مهمی که نوزیک مطرح می کند این است که چرا روشنفکران با سرمایهداری مخالفت میکنند؟
پاسخ نوزیک این است که دلیل این مخالفت آن است که سرمایۀ روشنفکران، نیروی فکر و اندیشه و راهبری است و این ویژگی را وجه تمایز خود می دانند ولی در رقابت آزاد، به این ویژگی، اهمیت چندانی داده نمی شود. به همین علت جنبش های سوسیالیستی را نه طبقه کارگر،که روشنفکران طبقه متوسط هدایت و رهبری می کنند:
«جامعه سرمایهداری به فضایل فردی پاداش میدهد یا لااقل مدعی آن است که چنین میکند، اما همین جامعه به روشنفکری که خود را فضیلتمندترین فرد میداند، به تلخی بیاعتنایی میکند.»
نقد نظریه انصاف:نوزیک کتاب «بی دولتی، دولت، آرمان شهر»را در سال ۱۹۷۴، سه سال بعد از کتاب رالز، منتشر کرد. رالز از نوعی «دولت رفاه» دفاع می کرد و از سوی دیگر نوزیک از «دولت کمینه یا حداقلی».
نوزیک می گوید دولت باید وجود داشته باشد و فقط دولت کمینه موجه است. دولتی که کارکردش، تضمین اجرای اعمال قراردادها و محافظت از افراد در برابر زور باشد. با این شرط، نوزیک فاصله اش با آنارشیسم را حفظ می کند.
نوزیک با دفاع از «کارکرد آزادانه بازار»، معتقد است وضع ندارها در چنین نظامی بدتر از نظام های دیگر نیست.
دولت های سوسیالیستی هم افراد را مجبور به انجام پروژه های شان می کنند و هم انگیزه ها و خلاقیت شان را نابود می کنند.
نوزیک با هر شکلی از مالیات ستانی اجباری نیز مخالف است و آن را ناعادلانه می داند. در نظر او «مالیات گرفتن از درآمد کار فرد، هم تراز است با واداشتن او به کار اجباری.» و این حتی نوعی دزدی است. نوزیک معتقد است که نیکوکاری نوعی تکلیف نیست، بلکه نوعی لطف و بخشش اختیاری است.
دولت حق ندارد برای اعانه به تهیدستان قانون وضع کند و از ثروتمندان مالیات اضافی بگیرد.
نوزیک می گوید اگر دولت همه اموال مردم را جمع کند و به نسبت مساوی بین شان تقسیم کند، به محضی که رویش را برگرداند، مردم به خرید و فروش و مبادله مشغول می شوند و الگوی تحمیل شده را در هم می شکنند.
از نظر نوزیک، تفاوت لیبرال با غیر لیبرال در این است که لیبرال برای سبک زندگی دیگری الگو سازی نمی کند. لیبرال از تنوع و تکثر در سبک های زندگی دفاه می کند. این بدان معنی نیست که او سبک زندگی خاصی را ترجیح نمی دهد، بلکه بدان معنی است که شیوه مورد نظر خود را به دیگری تحمیل نمی کند.
نقد و بررسی:شاید بتوان بین عدالت و دموکراسی در نظریه های رالز و نوزیک به نوعی جمع کرد.
اولین شرط عدالت، تساوی در انتخاب حکومت است. اگر این شرط برقرار باشد؛ طرفداران نیکوکاری می توانند به طرف نوعی دولت رفاه هم متمایل شوند و در این صورت اخذ مالیات دیگر؛ نوعی اجبار نیست و مبتنی بر رشد معنوی مردم و انتخاب آزادانه ی آن هاست و هر وقت هم فکر کنند اشتباه کرده اند می توانند آن را تصحیح کنند و به طرف اقتصاد لیبرالی تغییر مسیر بدهند یا بالعکس از جهت گیری لیبرالی به سمت دولت رفاه، چرخش کنند.