Forward from: من دشمنت نیستم
139
گونه اش را بوسیدم و با قدم های بلند از یکتا فاصله گرفتم. چون بیشتر ماشین ها از پارکینگ بیرون رفته بودند ماشین امیر علی را خیلی زود پیدا کردم و به طرف ماشین پا تند کردم. سوار شدم و خواستم تا زود حرکت کند. تازه وقتی که بیرون رفتیم و از آنجا دور شدیم خیالم راحت شد. امیر علی در سکوت مطلق داشت رانندگی اش را می کرد. به یکتا پیام دادم.وقتی گفته بود «خیالت راحت همه راه افتادیم کسی هم چیزی نفهمید» خيالم راحت شد. به صندلی ماشین امیر علی تکیه دادم و چشم بستم
_اون پسره که هی مثل پیشخدمتا دورُ برت میگشت کی بود.
بدون آنکه چشم باز کنم پرسیدم
_محسن رو میگی
_محسن رو میشناسم. اون بچه ننه که پاپیون زده بود مثل پسر بچه ها
با ترديد جواب دادم
_شهاب رو میگی
زیر لب غرولند کرد
_آها. پس اون جوجه فکلی شهابه.
غمگین گفتم
_بیچاره شهاب
پر از حرص جواب داد
_حالشو میگیرم تا بیچارگیش تکمیل بشه.
کوتاه نیامدم
_هر چیزی که عوض داره گله نداره. من اگه شهاب دورُ برم هست جلو چشم همه هست، تو چی که آسه میری، آسه نیای.
فریاد زد
_من خیانت نکردم
ببخشید جناب مهندس محض اطلاعتون هر چیزی که باعث بشه موقعی که پیش پارتنرتون یا شریک زندگیتون برید اون رو پنهان کنید بهش میگن خیانت. حالا هر چیزی میتونه باشه
اخم کرد
_من چیزی رو پنهان نکردم
پوزخند زدم
_قایمکی از من رفتی برش داشتی اوردیش اینحا اگه پنهانکاری نیست پس چیه. زنگ میزدی میگفتی اگه قصدت پنهان کاری کردن نبود.
عصبی شدنم با آن شرایط باعث حالت تهوعم شده بود. به کنار جاده اشاره کردم
_نگه دار حالم بده
گونه اش را بوسیدم و با قدم های بلند از یکتا فاصله گرفتم. چون بیشتر ماشین ها از پارکینگ بیرون رفته بودند ماشین امیر علی را خیلی زود پیدا کردم و به طرف ماشین پا تند کردم. سوار شدم و خواستم تا زود حرکت کند. تازه وقتی که بیرون رفتیم و از آنجا دور شدیم خیالم راحت شد. امیر علی در سکوت مطلق داشت رانندگی اش را می کرد. به یکتا پیام دادم.وقتی گفته بود «خیالت راحت همه راه افتادیم کسی هم چیزی نفهمید» خيالم راحت شد. به صندلی ماشین امیر علی تکیه دادم و چشم بستم
_اون پسره که هی مثل پیشخدمتا دورُ برت میگشت کی بود.
بدون آنکه چشم باز کنم پرسیدم
_محسن رو میگی
_محسن رو میشناسم. اون بچه ننه که پاپیون زده بود مثل پسر بچه ها
با ترديد جواب دادم
_شهاب رو میگی
زیر لب غرولند کرد
_آها. پس اون جوجه فکلی شهابه.
غمگین گفتم
_بیچاره شهاب
پر از حرص جواب داد
_حالشو میگیرم تا بیچارگیش تکمیل بشه.
کوتاه نیامدم
_هر چیزی که عوض داره گله نداره. من اگه شهاب دورُ برم هست جلو چشم همه هست، تو چی که آسه میری، آسه نیای.
فریاد زد
_من خیانت نکردم
ببخشید جناب مهندس محض اطلاعتون هر چیزی که باعث بشه موقعی که پیش پارتنرتون یا شریک زندگیتون برید اون رو پنهان کنید بهش میگن خیانت. حالا هر چیزی میتونه باشه
اخم کرد
_من چیزی رو پنهان نکردم
پوزخند زدم
_قایمکی از من رفتی برش داشتی اوردیش اینحا اگه پنهانکاری نیست پس چیه. زنگ میزدی میگفتی اگه قصدت پنهان کاری کردن نبود.
عصبی شدنم با آن شرایط باعث حالت تهوعم شده بود. به کنار جاده اشاره کردم
_نگه دار حالم بده