تبانی مردان در تجاوز به زنان
✍فاطمه موسوی ویایه
دکتری جامعهشناسی
🔺از هزاران سال پیش که انسانها در گروههای کوچک کنار هم زندگی میکردند، برای تنظیم روابط خود سه اصل اساسی داشتند: جان افراد قبیله از تعرض سایر اعضا مصون است مگر در شرایطی که قبیله مشخص کرده، اموال هر کس از دستبرد دیگران محفوظ است هرچند اعضا تشویق میشوند تا با هم شریک شوند، آخر اینکه روابط جنسی بین افراد باید بر اساس اصولی باشد از جمله اینکه زنا با محارم ممنوع است. زنان و مردان بر اساس این ضوابط همسر خود را آزادانه انتخاب میکردند، هر زمان که به اختلاف برمیخوردند به راحتی جدا میشدند و شریک جنسی دیگری انتخاب میکردند.
🔺در چهار هزار سال اخیر که از جوامع ابتدایی به جوامع کشاورزی سنتی و مردسالاری رسیدهایم و از جایگاه و منزلت زنان کاسته شد، تنظیم روابط جنسی بین افراد سختگیرانهتر شد. زنان جزو اموال و ناموس خانواده محسوب شدند و رابطه جنسی مرد با یک زن بدون رعایت ضوابط فرهنگی و مالی (پرداخت شیربها) دستبرد به اموال مردان خانواده محسوب شد؛ زن ارزشش را در بازار ازدواج از دست میداد پس مرد خطاکار باید توسط مردان خانواده زن مجازات میشد اما خشونت مردان علیه مردان به نفعشان نبود.
🔺نوعی تبانی شکل گرفت تا مردان به جان هم نیفتند. تقصیر رابطه جنسی غیرمجاز متوجه زن دانسته شد. بر این باور تأکید شد که نیاز جنسی مردانه عظیم و غیرقابل کنترل است، مردان مانند گوزن نر فحل همواره آماده هستند با یک اشاره یا حرف توسط زنان تحریک شوند و عقل و منطق خود را از دست دهند. پس از زنان انتظار میرود مواظب رفتار و گفتار خود باشند و از بیدار کردن غریزه مردانه خودداری کنند. نیاز جنسی زنانه مهم نیست و هر چه باشد زنان میتوانند و باید آن را کنترل کنند. پس اگر بین زن و مردی رابطه جنسی اتفاق بیفتد تقصیر آن متوجه زن است که شرایطی به وجود آورده که مرد از خود بهدر شود.
🔺در چنین باوری رابطه جنسی نامشروع همیشه با رضایت ضمنی زن رخ میدهد و حتی اگر زن نه میگوید در حال ناز کردن و شعلهور کردن نیاز مرد است. تجاوز به ندرت رخ میدهد، مواقعی که یک مرد بیفرهنگ و خشن در مکانی ناآشنا زن را غافلگیر میکند یا به زور وارد محل زندگی او میشود و به او حمله میکند.
🔺چنین تصویری از تجاوز نادرست است، متجاوز لزوماً از طبقه پایین اجتماعی یا اقلیتهای قومی یا مهاجرین نیست، مردانی با تحصیلات دانشگاهی و مشاغل باپرستیژ مانند وکیل، رواندرمانگر و پزشک، هنرمند نیز از موقعیت خود سوءاستفاده و به زنان تجاوز میکنند. متجاوز به ندرت یک غریبه است، آنها معمولاً با زنان آشنا هستند و از این آشنایی برای جلب اعتماد زن و کشاندن او به شرایط تجاوز استفاده میکنند. تجاوز در جاهای پرت رخ نمیدهد بلکه در هر جایی که خارج از انظار عمومی باشد مثل حانه متجاوز، محل کار متجاوز، محل زندگی قربانی، محل کار قربانی و … رخ میدهند و البته به خاطر رخ دادن تجاوز در فضای خصوصی اثبات آن بسیار مشکل است.
🔺متجاوز مردی مجرد با نیاز جنسی انباشته نیست، متجاوزین ممکن است متاهل یا دارای شریک جنسی باشند. تأکید بر اینکه دلیل تجاوز نیاز جنسی مردانه است، بخشی از همان تبانی مردانه برای مبرا کردن مردان و مقصرانگاری زنان است. تحقیقات نشان میدهد حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مردان اگر در شرایط مساعد قرار بگیرند میتوانند دست به خشونت جنسی بزنند. آنها تجاوز میکنند چون زنان را کمتر از مرد مهم میدانند و در خدمت خواستههای مردانه میخواهند. رفتار متجاوزانه را دوست دارند چون به آنها احساس قدرت و رضایت میدهد.
🔺وجود مردان متجاوز بهانهای است که همه زنان تحت کنترل قرار بگیرند، محیط عمومی و سایر مردان خطرناک قلمداد میشوند و زنان را ناچار میکنند تا خانهنشین شوند، حضور آنها در فضای عمومی محدود و با پوشش خاص باشد، هر نوع اختلاط آنها با نامحرم کنترل شود و اگر اتفاقی هم رخ دهد، این زن است که به دلیل تخطی از شاخصهای رفتار و پوشش عفیفانه سرزنش میشود. حتی وقتی زنای بامحارم رخ میدهد باز دختربچه مورد سوال قرار میگیرد که چه کرده یا مادرش سرزنش میشود که چرا مراقب نبوده و مردان خانوادهاش با طرد و حتی قتل قربانی تجاوز این ننگ را که نتوانستند از ناموس خود حفاظت کنند پاک میکنند. متجاوز مجازات نمیشود و حتی روابط خانوادگی ادامه پیدا میکند و او فرصت دارد باز هم به تجاوز ادامه دهد.
🔺استدلال میشود آزادی زنان در پوشش و نداشتن حجاب و اختلاط با نامحرم باعث ترویج فحشا میشود. چهار هزار سال است که بار سلامت اخلاقی جامعه روی دوش زنان گذاشته شده و مردان مبرا محسوب شدند اما همچنان تجاوز اتفاق میافتد. زمان آن است که رویکرد عقل سلیم و باید و نباید رفتار زنان را رها کنیم و مردان را به نحوی تربیت کنیم تا تجاوز نکنند.
@kherad_jensi @womensocialproblemsofIran