فرهاد قنبری
هواپیمایی از پاریس
⏪ روایت غالب اپوزسیون و بخش بزرگی از ناراضیان از وضعیت امروز کشور این است که مسافران هواپیمای پاریس-تهران (۱۲ بهمن ۵۷) و به ویژه آیتالله خمینی عامل اصلی تمام مشکلات و مصائب نیم قرن اخیر ایران است. آنها معتقدند که ایران در مسیر تبدیل شدن به ژاپن خاورمیانه و کشوری قدرتمند در منطقه بود که دستان پلید انگلیس و آمریکا و شوروی و سایر قدرتهای جهانی از آستین درآمد و با کنار زدن محمدرضاشاه پهلوی زمینه تضعیف و سقوط ایران را فراهم کرد.
⏪ اما برای آنهایی که نگاه جدیتری به تاریخ دارند و برای آنهایی که تاریخ را با چند مستند دستکاری شده اشتباه نمیگیرند و برای آنهایی که فهمی از سوژگی کارگزاران انقلابی تاریخ دارند و برای آنهایی که در ایران سالهای منتهی به انقلاب مطالعه و تحقیقاتی توآمان با فکر و اندیشه و بدون تعصبات سیاسی دارند، به خوبی میدانند که انقلاب نه در ۲۲ بهمن ۵۷ و نه با ورود هواپیمای پاریس-تهران در ۱۲ بهمن ۵۷ بلکه در تابستان ۵۷ (اگر به زمان شروع اصلی این فرایند آن که قبل از ۲۸ مرداد سال ۳۲ است برنگردیم) به وقوع پیوسته بود و در آبان و آذر ۵۷ از نهاد سلطنت چیزی جز پوسته ظاهری باقی نمانده بود.
⏪ این تصور که اگر هواپیمای حامل آیتالله خمینی به ایران نمیآمد و یا اگر ارتش هواپیما هدف قرار داده یا محل اقامت ایشان در جماران را بمباران میکرد، انقلابی صورت نمیگرفت و سلطنت پهلوی به حکومت خود ادامه میداد ناشی از خیالبافی و توهم و نفهمیدن جامعه است. انقلاب ایران از ماهها پیش و از حادثه سینما رکس آبادان و به ویژه ۱۷ شهریور به وقوع پیوسته و بود و با آمدن یا نیامدن آیتالله خمینی تغییری در روند انقلاب ایجاد نمیشد.
⏪ در فضای انقلابی سال ۵۷ به غیر از گفتمان حکومت اسلامی که روحانیون سنتگرا به رهبری آیتالله خمینی نمایندگی آن را برعهده داشتند، سایر جریانات مهم چون فداییان خلق، حزب توده، جبهه ملی، ملی مذهبیهای نهضت آزادی و مجاهدین خلق هم نقش و حضور پررنگی داشتند. به فرض غیاب آیت الله خمینی از روند انقلاب احتمالا رهبری جریان اسلام سنتگرا به یکی دیگر روحانیون انقلابی (منتظری، بهشتی، خامنهای، رفسنجانی و..) میرسید و سایر جریانات با همان گفتمان و رهبری و تفکری که میشناسیم در جریان انقلاب حضور مییافتند.
⏪ با مطالعه دقیق و کمی تامل در خواستگاه فکری و رهبری و مهمتر از همه حمایت مردمی از جریانات اپوزسیون موجود در عرصه سیاسی بهمن ۵۷ سال بدون هیچ تعصبی به این نتیجه میرسیم که در نبود آیتالله خمینی، هیچکدام از گفتمانهای انقلابی آن سالها نه توان تبدیل شدن به گفتمان هژمونیک را داشت و نه توان و رشد فکری لازم برای ائتلاف و همکاری با سایر گفتمانها برای تشکیل حکومت را داشت و به احتمال بسیار کشور درگیر دوره طولانی از جنگهای خونین داخلی میشد.
⏪ در شرایط آن سالهای کشور این محبوبیت شبهاساطیری آیت الله خمینی بود که ایشان را در چنان جایگاه امام و پیشوای بیهمتایی معرفی کرد. در آن سالهای ملتهب شعار «روح منی خمینی» شعار بخش بزرگی از جامعه بود که با کوچکترین فرمان و اشاره خمینی جهانی را به هم ریخته و جان و مال خود را فدا میکردند. کاریزما و محبوبیت آیتالله خمینی بود که ایران را از دست جریان متحجر فدایی خلق (که حتی توان تحمل یکدیگر را نداشته و هر روز انشعاب زده و به روی هم اسلحه میکشیدند) که شب انقلاب شعار «همه ایران را سیاهکل میکنیم» سر میدادند، نجات داد، محبوبیت آیتالله خمینی بود که ایران را از دست حزب توده که نمایندگی شوروی در ایران را به عهده داشت نجات داد، محبوبیت خمینی بود که ایران را از دست جریان متحجر مجاهدین خلق و رجوی نجات داد، محبوبیت خمینی بود که کردستان و گنبد کاوس و.. را از دست تروریستهای تجزیهطلب نجات داد. (وگرنه کدام جوان به دستور رجوی یا کیانوری یا سنجابی و بازرگان و.. جان خود را کف دست گرفته و به جنگ در کردستان میرفت؟)، کاریزما و محبوبیت آیتالله خمینی بود که به عنوان اصلیترین نیروی مقاومت در هشت سال جنگ ایران و عراق به عنوان بزرگترین محرک به حرکت درآمده و مانع از سقوط خوزستان و سایر شهرهای ایران شد.
⏪ حوادث انقلاب را با دقت و تأمل بخوانیم به راحتی متوجه میشویم که نهضت آزادی و جبهه ملی (به عنوان نمایندگان دموکرات) در همان روزهای اول انقلاب توسط چریکها بلعیده میشدند و هیچکدام از رهبران روحانی انقلاب به جز آیت الله خمینی هم مطلقا چنین توانایی را نداشت. مطالعه بدون تعصب تاریخ معاصر ما یک نکته را به ما میگوید و آن اینکه اگر در سال ۱۹۷۹ میلادی ایران همان مسیری که افغانستان طی این مدت رفته است را نرفت یک عامل اصلی داشت و آن حضور شخصی به نام روحالله خمینی بود و به جرات میتوان ادعا کرد که رهبری و کاریزمای فوقالعاده ایشان اصلیترین عامل حفظ ایران در فاصله سالهای ۵۷ تا ۶۷ بود.
@kharmagaas
هواپیمایی از پاریس
⏪ روایت غالب اپوزسیون و بخش بزرگی از ناراضیان از وضعیت امروز کشور این است که مسافران هواپیمای پاریس-تهران (۱۲ بهمن ۵۷) و به ویژه آیتالله خمینی عامل اصلی تمام مشکلات و مصائب نیم قرن اخیر ایران است. آنها معتقدند که ایران در مسیر تبدیل شدن به ژاپن خاورمیانه و کشوری قدرتمند در منطقه بود که دستان پلید انگلیس و آمریکا و شوروی و سایر قدرتهای جهانی از آستین درآمد و با کنار زدن محمدرضاشاه پهلوی زمینه تضعیف و سقوط ایران را فراهم کرد.
⏪ اما برای آنهایی که نگاه جدیتری به تاریخ دارند و برای آنهایی که تاریخ را با چند مستند دستکاری شده اشتباه نمیگیرند و برای آنهایی که فهمی از سوژگی کارگزاران انقلابی تاریخ دارند و برای آنهایی که در ایران سالهای منتهی به انقلاب مطالعه و تحقیقاتی توآمان با فکر و اندیشه و بدون تعصبات سیاسی دارند، به خوبی میدانند که انقلاب نه در ۲۲ بهمن ۵۷ و نه با ورود هواپیمای پاریس-تهران در ۱۲ بهمن ۵۷ بلکه در تابستان ۵۷ (اگر به زمان شروع اصلی این فرایند آن که قبل از ۲۸ مرداد سال ۳۲ است برنگردیم) به وقوع پیوسته بود و در آبان و آذر ۵۷ از نهاد سلطنت چیزی جز پوسته ظاهری باقی نمانده بود.
⏪ این تصور که اگر هواپیمای حامل آیتالله خمینی به ایران نمیآمد و یا اگر ارتش هواپیما هدف قرار داده یا محل اقامت ایشان در جماران را بمباران میکرد، انقلابی صورت نمیگرفت و سلطنت پهلوی به حکومت خود ادامه میداد ناشی از خیالبافی و توهم و نفهمیدن جامعه است. انقلاب ایران از ماهها پیش و از حادثه سینما رکس آبادان و به ویژه ۱۷ شهریور به وقوع پیوسته و بود و با آمدن یا نیامدن آیتالله خمینی تغییری در روند انقلاب ایجاد نمیشد.
⏪ در فضای انقلابی سال ۵۷ به غیر از گفتمان حکومت اسلامی که روحانیون سنتگرا به رهبری آیتالله خمینی نمایندگی آن را برعهده داشتند، سایر جریانات مهم چون فداییان خلق، حزب توده، جبهه ملی، ملی مذهبیهای نهضت آزادی و مجاهدین خلق هم نقش و حضور پررنگی داشتند. به فرض غیاب آیت الله خمینی از روند انقلاب احتمالا رهبری جریان اسلام سنتگرا به یکی دیگر روحانیون انقلابی (منتظری، بهشتی، خامنهای، رفسنجانی و..) میرسید و سایر جریانات با همان گفتمان و رهبری و تفکری که میشناسیم در جریان انقلاب حضور مییافتند.
⏪ با مطالعه دقیق و کمی تامل در خواستگاه فکری و رهبری و مهمتر از همه حمایت مردمی از جریانات اپوزسیون موجود در عرصه سیاسی بهمن ۵۷ سال بدون هیچ تعصبی به این نتیجه میرسیم که در نبود آیتالله خمینی، هیچکدام از گفتمانهای انقلابی آن سالها نه توان تبدیل شدن به گفتمان هژمونیک را داشت و نه توان و رشد فکری لازم برای ائتلاف و همکاری با سایر گفتمانها برای تشکیل حکومت را داشت و به احتمال بسیار کشور درگیر دوره طولانی از جنگهای خونین داخلی میشد.
⏪ در شرایط آن سالهای کشور این محبوبیت شبهاساطیری آیت الله خمینی بود که ایشان را در چنان جایگاه امام و پیشوای بیهمتایی معرفی کرد. در آن سالهای ملتهب شعار «روح منی خمینی» شعار بخش بزرگی از جامعه بود که با کوچکترین فرمان و اشاره خمینی جهانی را به هم ریخته و جان و مال خود را فدا میکردند. کاریزما و محبوبیت آیتالله خمینی بود که ایران را از دست جریان متحجر فدایی خلق (که حتی توان تحمل یکدیگر را نداشته و هر روز انشعاب زده و به روی هم اسلحه میکشیدند) که شب انقلاب شعار «همه ایران را سیاهکل میکنیم» سر میدادند، نجات داد، محبوبیت آیتالله خمینی بود که ایران را از دست حزب توده که نمایندگی شوروی در ایران را به عهده داشت نجات داد، محبوبیت خمینی بود که ایران را از دست جریان متحجر مجاهدین خلق و رجوی نجات داد، محبوبیت خمینی بود که کردستان و گنبد کاوس و.. را از دست تروریستهای تجزیهطلب نجات داد. (وگرنه کدام جوان به دستور رجوی یا کیانوری یا سنجابی و بازرگان و.. جان خود را کف دست گرفته و به جنگ در کردستان میرفت؟)، کاریزما و محبوبیت آیتالله خمینی بود که به عنوان اصلیترین نیروی مقاومت در هشت سال جنگ ایران و عراق به عنوان بزرگترین محرک به حرکت درآمده و مانع از سقوط خوزستان و سایر شهرهای ایران شد.
⏪ حوادث انقلاب را با دقت و تأمل بخوانیم به راحتی متوجه میشویم که نهضت آزادی و جبهه ملی (به عنوان نمایندگان دموکرات) در همان روزهای اول انقلاب توسط چریکها بلعیده میشدند و هیچکدام از رهبران روحانی انقلاب به جز آیت الله خمینی هم مطلقا چنین توانایی را نداشت. مطالعه بدون تعصب تاریخ معاصر ما یک نکته را به ما میگوید و آن اینکه اگر در سال ۱۹۷۹ میلادی ایران همان مسیری که افغانستان طی این مدت رفته است را نرفت یک عامل اصلی داشت و آن حضور شخصی به نام روحالله خمینی بود و به جرات میتوان ادعا کرد که رهبری و کاریزمای فوقالعاده ایشان اصلیترین عامل حفظ ایران در فاصله سالهای ۵۷ تا ۶۷ بود.
@kharmagaas