درباره هیستری؛ "من کی هستم؟"
✍ میلاد نوروزی
هیستری -که این روزها و در نظامهای جدید تشخیصی به اختلال شخصیت نمایشی تقلیل داده شده- مرضی است شامل برانگیختنِ میل در دیگران و سپس مطرحکردنِ خود بعنوان مطلوبِ نهایی. در رایجترین مثال، فرد هیستریک با یک بیماریِ جسمانیِ عجیبوغریب به پزشک مراجعه میکند و از او میخواهد که بگوید اینبیماری چیست. اما به محض اینکه تشخیصی گذاشته شد، کار بعدی فرد هیستریک این است که نشان دهد این تشخیص اشتباه است. بدینطریق، وی میل پزشک به دانستنِ حقیقتِ خود را برمیانگیزد. پزشکان ممکن است حتی با یکدیگر در رقابت قرار گیرند که کدام میتواند اینبیمارِ بدقلق را با پاسخی نهایی راضی کند. پس هیستریک، با ناکام کردن دیگری و نشاندادنِ ضعفهایش، میل او را برمیانگیزاند.
از یکزاویه دیگر، هیستری روشی نظاممند برای دررفتن از زیر بار پاسخ به سوال "من کی هستم؟" است؛ یعنی یکبیماری حول سردرگمیِ هویتی. هیستریک با بردنِ سوال "من کی هستم؟" نزد دیگری، آن را به "من برای تو چی هستم؟" تبدیل میکند؛ و همزمان دیگری را در مقام کسیکه پاسخ را میداند و "دوای درد من است" میگذارد. بههمینجهت است که لکان، گفتار هیستریک را اربابساز میداند چراکه او ممکن است هرکسی را اربابِ خود بگیرد: یک شارلاتان، یک استاد، یک رهبر سیاسی، یک بازیگر، یک دیوانه... . بر همین اساس، هیستری یکمرضِ سیاسی است که در سطح انسانیِ تمامیِ روابط قدرت قابلمشاهده است.
@Kajhnegaristan
✍ میلاد نوروزی
هیستری -که این روزها و در نظامهای جدید تشخیصی به اختلال شخصیت نمایشی تقلیل داده شده- مرضی است شامل برانگیختنِ میل در دیگران و سپس مطرحکردنِ خود بعنوان مطلوبِ نهایی. در رایجترین مثال، فرد هیستریک با یک بیماریِ جسمانیِ عجیبوغریب به پزشک مراجعه میکند و از او میخواهد که بگوید اینبیماری چیست. اما به محض اینکه تشخیصی گذاشته شد، کار بعدی فرد هیستریک این است که نشان دهد این تشخیص اشتباه است. بدینطریق، وی میل پزشک به دانستنِ حقیقتِ خود را برمیانگیزد. پزشکان ممکن است حتی با یکدیگر در رقابت قرار گیرند که کدام میتواند اینبیمارِ بدقلق را با پاسخی نهایی راضی کند. پس هیستریک، با ناکام کردن دیگری و نشاندادنِ ضعفهایش، میل او را برمیانگیزاند.
از یکزاویه دیگر، هیستری روشی نظاممند برای دررفتن از زیر بار پاسخ به سوال "من کی هستم؟" است؛ یعنی یکبیماری حول سردرگمیِ هویتی. هیستریک با بردنِ سوال "من کی هستم؟" نزد دیگری، آن را به "من برای تو چی هستم؟" تبدیل میکند؛ و همزمان دیگری را در مقام کسیکه پاسخ را میداند و "دوای درد من است" میگذارد. بههمینجهت است که لکان، گفتار هیستریک را اربابساز میداند چراکه او ممکن است هرکسی را اربابِ خود بگیرد: یک شارلاتان، یک استاد، یک رهبر سیاسی، یک بازیگر، یک دیوانه... . بر همین اساس، هیستری یکمرضِ سیاسی است که در سطح انسانیِ تمامیِ روابط قدرت قابلمشاهده است.
@Kajhnegaristan