کژ نگریستن


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Telegram


این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید
https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYsdZIPVr6FxNjQ
ادمین
@rezamajidi1355555

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Telegram
Statistics
Posts filter


‼️"یک درس سیزیفی/لاکانی"⁉️
✍رضا مجد



📕خدایان سیزیف را محکوم کردند که یک سنگ گران را از یک کوه بالا ببرد، و این سنگ هنوز به میانه ی کوه نرسیده به پایین بغلتد و باز روز از نو و روزی از نو، اگر صرفا در سطح و معنای ظاهری این اسطوره بمانیم، نتیجه خواهیم گرفت که خدایان سیزیف را به یک کار تکراری کسالت بار بی معنی واداشته اند، کاری یک شکل و تکراری و شاق، ولی این تمام ماجرا نیست، آیا این اسطوره چیزی بیش از این برای ارائه به ما ندارد؟ آیا می توان یک درس لاکانی از این اسطوره گرفت؟ درس درک مفهوم و سازوکار رانه، یا سائق؟ چرا که نه، این اسطوره چیزی بیش از اسطوره است، و می تواند در رابطه با ما و به ما اطلاعات دقیق بدهد، چگونه؟:
مگر نه این است که لاکان بین هدف رانه و مقصد رانه تمایز قائل است؟ و ارجحیت را به هدف رانه می دهد تا مقصد؟ بنای میل به نرسیدن است، عین بنای سنگ سیزیف که به نرسیدن به قله ی کوه است، مقصد میل همان سرمنزل نهایی است همان قله ی کوه، یا همان ارضاء غایی یکبار برای همیشه، در حالی که هدف میل، قصد و نیت کاریست که در حال انجام آنیم، کار غلطاندن سنگ، یا در واقع بازآفریدن خود از نو و دوباره است، یک مسیر دورانی به سوی مقصد و دوباره پی گرفتن راه از مقصد به سوی مقصد،( چرا که هر مقصدی نقطه ی آغاز رانه، و تکرار چرخه ی آن است) و این مقصد همیشه مقصدی موقت است نه دائمی و برای همیشه، چرا که بنای میل به نرسیدن است، اصلا قرار نیست این میل ارضاء بشه، آنهم برای همیشه، بلکه قرار است تداوم داشته باشد، و هی از نو خود را بازتولید بکند، اگر میل بنا به آنچه وعده داده شده، به مقصد برسد و ارضاء غایی صورت بگیرد، سوژه تمام می شود، حرکت تمام می شود، و تخیل و فانتزی از کار می افتد و نظم نمادین ازهم می پاشد، و ممکن شدن تمام اینها به علت ناممکنی ذاتی ارضاء میل و بن بست آن است.
اگر از منظر لاکان به کار سیزیف و پارادکس نهفته در این کار او نگاه بکنیم متوجه می شویم  که برای سیزیف مقصد مهم نیست، بلکه این خود راه است که مهم است، و درک آن سیزیف را رستگار می کند و برخلاف چیدمان ظاهری این اسطوره که از رنج سیزیف و بیهودگی کارش حکایت می کند، سیزیف به این کار بیهوده و پوچ و بی معنی معنایی درخور حوالت می دهد، و کار بی معنی خود را حامل معنایی می داند، هدف از زندگی برای سیزیف همین صعود و سقوط و عشق ورزیدن به همین صعود و سقوط است، پس سیزیف محکوم نیست، چرا که به نفس کار خود آگاه است و با عشق تن به این کار می دهد، و از دور بسته محکومیت و جبر خارج می شود.
درسی که از این اسطوره می توان گرفت، همان درسی است که بارها در زندگی هم آن را تجربه کرده ایم، مگر ما هم دقیقا همین کار را نمی کنیم، و مدام سنگ میل مان را به سوی مقصد آن هل نمی دهیم و هی سنگ میل لیز خورده و به پایین سر می خورد؟ مگر ما هم محکوم بن بست میلمان نیستیم؟ درسی که لاکان از این اسطوره می تواند به ما بدهد این است که مقصود و مقصد واقعی رانه، نه مقصد آن ( که ارضاء شدن نهایی یکبار برای همیشه است) بلکه هدف آن است، همان کار غلطاندن سنگ میل و بازتولید آن در قالب سامانه ی میل ورزی ابدی. پس باید به میل خویش وفادار ماند. سیزیف یک نیچه ای تمام عیار است، خواست زندگی و بازگشت جاودان همان، یک آری گوی تمام عیار به اشتیاق  و زندگی.📕


@Kajhnegaristan


Forward from: تبادلات علوم انسانی
🧿🍄 از بهترین کانال‌های تلگرام لذت ببر


🍎 حکومت‌های اساطیری
@iran_sarzamin_tamadon
🍉 تلاش برای زندگی درست
@happy_private_life
🌖 با ما به آسانی انگلیسی یاد بگیرید
@LearnbyEnglishlearners
🌎 شبی چند دقیقه کتاب بخوانیم !!!
@book_tips
🌖 گلچین کتابهای صوتی  PDF
@ketabegoia
🌎 آرا حقوقی قضایی و نظریات مشورتی
@ARA_HOGHOOGHI_GHAZAIE
🌖 جملاتی که شما رو میخکوب میکنه!
@its_anak
🌎 نویسندگی
@ErnestMillerHemingway
🌖 آموزش هنر و دکوراسیون🏡
@TazeineManzel
🌎 پاکسازی جسم و ذهن
@Meditationfarsi369
🌖 آموزش انگلیسی۴ مهارت در آیلتس۱ساله
@dr_eftekhari_english
🌎 زبان ترکی رو قورت بده
@ArazTurkish
🌖 نظریه‌های جامعه‌شناسی
@sociologyat1glance
🌎 انگلیسی بدون معلم و کلاس کودک و بزرگسال
@MusicOwallpaper
🌖 آموزش مراقبه پاڪسازی تقویت انرژے چاڪراها
@tabnahayteshgh
🌎 اطلاعات مفید پزشکی دکتر خود باشیم
@kalemnab
🌖 عربى به زبان ساده
@atranslation90
🌎 شکوه ثروت
@shokoh_servat
🌖 نوستالژی زیرخاکی‌های خاطره‌انگیز
@nuostalzhi
🌎 دنیای خاکستری
@Donye_khaestari
🌖 دل واژه‌های تنهایی
@gandomzaran
🌎 کتابهای(pdf/رایگان)
@PARSHANGBOOK_PDF
🌖 دیدنیها و جذابیت‌های ایران و جهان
@afarinshokoh
🌎 شگفتیهای خرد در توسعه
@Alefbaietousee
🌖 نامــه های عـاشـقانـه‌مـتـن ناب📝
@dessEre
🌎 داستان کوتاه
@zhig_story
🌖 راهنمای کامل گل و گیاه
@Maryamgarden
🌎 استوری مناسبتی انگیزشی
@yefenjanaramsh
🌖 دختر نویسنده✍️🎀🩷🪞
@nawisnda
🌎 کتابفروشی ارزان کتاب
@KotobeArzan
🌖 آموزش انگلیسی با تصویر
@EN_PIC
🌎 قلمِ سحرآلود✨
@Parneyan123
🌖 شمس و مولانا
@Mahfelshaeraneh
🌎 کلیپ های انگیزشی
@kelephayeangizeshi
🌖 رد پای خدا"_"مسیر سعادت"
@radepaikhoda
🌎 هوش مصنوعی و آینده Ai
@MediaMedial
🌖 بک‌گرآند کارتونی| تِم فآنتزئ مود
@ThemeMood
🌎 مجله رشد
@Growthmagazines
🌖 اندیشکده علوم انسانی ناربلا
@NARBELA_ThinkTank
🌎 زیباترین اشعار شاعران
@aftabmahtabi
🌖 مجله روزهای زندگی
@Roozhayezendegi2024
🌎 کتابهای علوم انسانی با فرمت pdf
@meytab
🌖 حـال خـوب بایک فنجان قهوه☕️
@Ghahvee_Ghajar
🌎 مولانا مولانا مولانا  مولانا مولانا
@SHAMSETEBRIZII_99_22
🌖 محفل شعر و آوا
@mahfelshearvaava
🌎 کتابخانه حقوقدانان ایران
@LAW_BOOKIRAN
🌖 تغییر از اینجا شروع میشود
@Mind_plussss
🌎 پزشکی زیبایی سلامتی
@Dokinegin2023
🌖 تغذیه ذهن، سلامتی
@lifemanage
🌎 خانهء اهالیِ شعر ☘️
@najvayee
🌖 جملاتی از جنس سیاست
@POLITICAI_THINKERS
🌎 روانشناسی برای زندگی بهتر
@Ravanshenasilifestyle
🌖 عاشقانه‌ها
@naqmeh_ei
🌎 آموزش/فن بیان+گویندگی
@amoozeshegooyandegi
🌖 کانال فیلم و سریال و مستند
@freeforbiddendocumentaries
🌎 ورزش برای همه
@MaryamTeam
🌖 آموزش کف‌بینی
@kafbini12
🌎 انگلیسی با هوش مصنوعی
@EN_with_AI
🌖 خسروی آواز استاد شجریان
@stad_shajariyan
🌎 بدانید تا بتوانید BOOKS
@Audio_Books_24
🌖 بهترین کتابهای صوتی موفقیت وبیداری
@ganonjjazb
🌎 کژنگریستن/فلسفه/روانکاوی/جامعه‌شناسی
@Kajhnegaristan
🌖 ترکی ‌استانبولی رو راحت یاد بگیر!
@Turkish_Nazli
🌎 تاریخ شفاهی مردم ایران
@oralhistoryiran
🌖 زیباترین کلیپ‌ها و آموزش رقص
@sonatimahalli
🌎 فیتنس،رژیم،علم تمرین
@FitnessBody97
🌖 🦋دانستنی‌های زنان موفق
@successfulwomen1
🌎 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم
@FARZANDAN_PARSI
🌖 انگلیسی مثل آب خوردن
@MyMindsetForEnglish
🌎 زبان انگلیسی از پایه
@english_elnaz_torabi
🌖 انگیزشی،تاجر موفق، همای فاتحان
@buissness_womann
🌎 آیلتس رو فول شو •••
@ArazIELTS
🌖 کانال کتاب‌های ممنوعه
@freeforbiddenbooks
🌎 رمانسرای مجازی
@Salam_Roman
🌖 آشنایی با نویسندگان کلاسیک
@nevisandbdonya
🌎 با کانال آراء و مطالب حقوقی به روز باشید
@kanalearavamatalebehhoghoogee
🌖 بهترین کتابهای جهان 𝗕𝗢𝗢𝗞
@SBOOKSS
🌎 من وکتاب ا𝐏𝐃𝐅ا
@aramesh13577
🌖 حقوق برای همه
@jenab_vakill
🌎 کتابخانه صوتی و پی‌دی‌اف تاپ‌بوک
@Top_books7
🌖 آموزش سواد مالی و اقتصادی به زبان ساده
@ECONVIEWS
🍉 خلاصه کتاب‌های روانشناسی
@booklove_blog
🍎 رازهای سفر به سرزمین غیب
@unseenlands

🍀🍁 هماهنگی برای تبادل
@mrgp_1


♦️آیا این سوالِ «انسان چیست؟» امروزه روز، پاسخی درخور یافته است؟ ♦️
✍رضا مجد



📙در دوران دستاوردهای عظیم و پیشرفت های اعجاب آور در زمینه علم و علوم مختلف انسانی و طبیعی، باز به نظر من پاسخ دادن به سوال  «انسان چیست؟» از قبل هم نامکن تر می نماید، یکی از دلایل این ناممکنی باز و گسترده و نامتعین بودن   خصوصیات انسانی است طوری که به هیچ رو نمی توان او را با دایره ی معینی از افعال و خصوصیات عینی و ابژکتیو تعریف نمود،  از دلایل دیگر و مهمتر، چیستی و کیستی انسانی به شدت در بند ساحت نمادین(به زبان لاکانی) یا در بیان عامیانه در بند زبان بودنش است و همچنین گیر کردن مفهوم انسانی لابلای زنجیره های دلالتی دال و مدلول بطوری که هر دالی به قول لاکان سوژه ی انسانی را نزد دال دیگر معرفی می کند،و این معرفی از آنجا که در زبان، ما هیچ موقع با دال نهایی مواجه نخواهیم شد،این بی انتهایی زنجیره ی دال یا دلالت یکی دیگر و از مهمترین دلایلی است که باعث می شود ما به تعریف نهایی و سرراست از انسان نرسیم.  به قول آدورنو چیزی که دراین باره مهم است نه نقش انسان بودن، بلکه نقش اساسی ای است که مفهوم «ناانسان بودن» همچنان می تواند امروز و در آینده همچنان بازی کند📙


@Kajhnegaristan


ادامه متن بالایی

♦️چالش‌های خواندن دلوز ♦️


چالش‌های متعددی در تعامل با متن دلوز وجود دارد. اولین مورد از اینها خود نوشته دلوز است. با کمال تعجب، نثر تفاوت و تکرار ساده تر از بسیاری از متون دلوز است. با این وجود، هنوز هم با نوئولوژی‌ها، اشارات به متون دیگر، عبارات شاعرانه و واژگان فنی از انواع گفتمان‌ها همراه است. یکی از دلایل این امر، عشق دلوز به طبقه بندی است که به تکثیر تمایزات منجر می شود، که هر یک نقش ظریفی در توسعه استدلال به عنوان یک کل ایفا می کند. با این حال، بنیادی‌تر، همانطور که خواهیم دید، دلوز یک بی‌اعتمادی فلسفی به آن دسته از اشکال نوشتاری دارد که ایده‌های خود را خیلی راحت به ما منتقل می‌کنند، زیرا آنها امکان تقویت ساده باورهای عقل سلیم را به جای اجازه دادن به ما برای مشارکت دارند. در تحقیق فلسفی مناسب اگر قرار است فلسفه عقل سلیم را به چالش بکشد، باید به گونه ای نوشته شود که ما را وادار به مبارزه، مکث و تفکر کند. چالش دوم تنوع ارجاعات به متفکران دیگر است که در سرتاسر تفاوت و تکرار یافت می شود. از یک سو، دلوز نقد گسترده‌ای بر بسیاری از سنت‌های فلسفی ارائه می‌کند و استدلال می‌کند که درک تفاوت‌ها تنها بر اساس هویت، ما را به تفسیر اشتباهی از ماهیت جهان و تلاش فلسفی سوق داده است. این نقد تعدادی از متفکران از افلاطون، ارسطو، دکارت، لایب نیتس و کانت تا هایدگر و سنت پدیدارشناسی قرن بیستم را در بر می گیرد. از سوی دیگر، دلوز برداشت بدیل خود از فلسفه را هم در تقابل با این فیلسوفان و هم در رابطه با سنت جایگزین متفکرانی که توانسته اند حداقل تا حدی خود را از ساختارهایی که او بازنمایی می نامد رها کنند، توسعه می دهد. دلوز چه در حال انتقاد از پیشینیان خود باشد و چه در حال ایجاد لحظات فرار، روایت های او از این فیلسوفان دیگر اغلب کنایه آمیز است. به این ترتیب، بدون آشنایی گسترده با تاریخ فلسفه، تفاوت و تکرار تبدیل به متنی می‌شود که با جهش‌ها، گسست‌ها و ناپیوستگی‌ها اداره می‌شود و بر اساس یک سری استدلال‌های مرجع ساخته شده است. اغلب، حتی یک آشنایی گسترده هم کافی نیست، زیرا علاقه دلوز به یک فیلسوف ممکن است بر یک یا دو مفهوم گاهی حاشیه ای متمرکز شود. در نهایت، همیشه مشخص نیست که ساختار خود متن چیست. دلوز روشن نمی کند که هدف او در هر یک از فصل های تفاوت و تکرار چیست و تعدادی خوانش مختلف از پروژه او به عنوان یک کل پدید آمده است.

@Kajhnegaristan


♦️ژیل دلوز♦️


📒ژیل دلوز یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان فرانسوی پس از جنگ است. در حالی که تأثیر او در جهان انگلیسی-آمریکایی با ترجمه و همکاری هایش با فلیکس گتاری آغاز شد، تفاوت و تکرار ادعای خوبی دارد که شاهکار فلسفی او است. قرار دادن تفاوت و تکرار در سنت فلسفی دشوار است. دلوز پروژه خود را به عنوان یک «تجربه گرایی استعلایی» توصیف می کند که نشان دهنده پیوندهایی با اندیشه ایده آلیست آلمانی قرن هجدهم و نوزدهم است. با این وجود، دلوز گزارشی در انتقاد از توصیف ایده‌آلیستی استعلایی تجربه و روایت آن از دانش ارائه می‌کند. به همین ترتیب، ما رشته‌های پروژه پدیدارشناختی اوایل قرن بیستم را هم در سراسر تفاوت و تکرار تأیید و هم مورد نقد قرار دادیم. ما همچنین می‌توانیم یک رابطه دوسوگرا با سنت ساختارگرایانه را ببینیم که در سراسر متن ترسیم شده است، و یک درگیری اساسی با فلسفه‌های علم و ریاضیات.  اما تأکید بر توصیف خود دلوز از خود به عنوان یک «متافیزیکدان ناب» است. این است که، من دلوز را به عنوان توضیحی از ماهیت جهان، به طور گسترده، به ما می‌دانم. چیزی که باعث می شود پروژه او در مقایسه با رویکردهای متافیزیکی سنتی تقریباً غیرقابل تشخیص به نظر برسد این است که او در تلاش است تا متافیزیکی از تفاوت ارائه دهد. همانطور که خواهیم دید، ادعای او این است که وقتی هویت را مقدم بر تفاوت در نظر می گیریم، که نمونه آن در اعتقاد به قضاوت به عنوان مبنای تحقیق فلسفی است، مجبوریم ادعاهایی درباره ماهیت جهان و ماهیت داشته باشیم. از دانش این ادعاها با هم تصویر سنتی متافیزیک را تشکیل می دهند. در تفاوت و تکرار، دلوز اولویت هویت را کنار می‌گذارد، که به نوع بسیار متفاوتی از تحقیق متافیزیکی منجر می‌شود.
ادامه در پی می آید...

@Kajhnegaristan


◻️«فرد خوب یا قوی کسی است که چنان به نحوی سرشار یا شدید می‌زید که ابدیت را طی دوران زندگی‌اش به دست آورده است، به نحوی که مرگ، که همواره امتدادی و بیرونی است، از اهمیت بسیار کمی نزد او برخودار است.»◻️

@Kajhnegaristan

🔺ژیل دلوز، اسپینوزا: فلسفه عملی🔻


📒تفکراتی که در مواجهه با «خدا مرده است» نیچه، با ایده ی خدا برحسب شکلش برخورد می کنند: خدا وجود دارد، یا وجود ندارد، و اینکه این ایده چقدر ایجاد تناقض می کند یا نه، اما فرمول «خدا مرده است» نیچه، ماهیتی کاملا دیگرگونه دارد، این فرمول ایده ی خدا را به بخشی از یک ترکیب تبدیل می کند، این فرمول ایده ی خدا را با زمان، شدن، با تاریخ، با انسان  ترکیب می کند. این فرمول همزمان می گوید: خدا وجود داشته است و مرده است و از نو برخواهد خواست، خدا انسان شده است و انسان خدا،«خدا مرده است» نه قضیه ای نظری، بلکه قضیه ی درماتیک تمام عیار، از نظر دلوز و نیچه خدا را بدون تعبیه ی مرگ در او  نمی توان به ابژه ی شناختی ترکیبی تبدیل کرد.[با تبدیل کردن خدا به ابژه ی شناختی] دیگر موجودیت یا ناموجودیت تعیناتی مطلق نیستند که [به گونه ای تحلیلی] از ایده ی خدا نتیجه شوند، بلکه زندگی و مرگ به تعیناتی نسبی تبدیل می شوند که در تناظرند با نیروهایی که با ایده ی خدا، یا در ایده ی خدا وارد ترکیب می شوند. قضیه ی دراماتیک قضیه ای ترکیبی ست و هم از این رو ذاتا کثرت گرا، سنخ شناختی و تفاوت مند. چه کسی می میرد،  و چه کسی خدا را می کشد؟ وقتی خدایان می میرند به گونه های کثیر می میرند.📒


@Kajhnegaristan


مردم حقیقت را نمی پذیرند،
چون نمی خواهند به تخیلاتی که تمام عمر براساس آن زندگی کرده اند، آسیبی وارد شود..!

فردریش_نیچه


@Kajhnegaristan


امر سیاسی و افکار عمومی: تحلیلی بر سطوح رؤیت‌پذیر و رؤیت ناپذیر سیاست در گزارش‌های نظرسنجی

🖋آرش حیدری

✅ گویی کار اصلیِ نهاد حکمرانی این است که میانگینی از نظرات جامعه در اختیار داشته باشد سپس یا در چارچوب این میانگین عمل کند یا با مکانیسم‌های رسانه‌ای و اقناعی میانگین نظرات را به سمت اقدام صورت گرفته متمایل نماید. در اینجا است که اساساً نه جامعه به مثابۀ یک کلیت بیش از تک تک افراد دریافت شده است و نه عمل سیاستی به مثابۀ عملی که باید در نسبت با این کلیت جامعه طراحی شده باشد.

✅ در چنین فضایی نظرسنجی به ابزاری صرف فروکاسته می‌شود تا میانگین‌هایی از نظرات جامعه ارائه کند و ابزاری باشد برای فرایندهای اقناعی. از این روست که عمل فرهنگی به تبلیغات فرهنگی و عمل سیاسی به تبلیغات سیاسی فروکاسته می‌شود. این فرایند بیش از هر چیز در بازار و فرایندهای فروش کالا موضوعیت دارد و فروکاست الگوی عمل در زمین سیاست و فرهنگ به منطق فروش کالا پیامدهایی ویرانگر برای جامعه در بر خواهد داشت.   

✅ این بحران چیزی است که از ابتدا مورد توجه جامعه‌شناسان کلاسیک بوده است. عمل سیاسی نباید یک گرته‌برداری ساده از حیات اجتماعی باشد. فروغلتیدن سازوکار حکمرانی به مدیریت افکار عمومی منحل کردن حکومت و وظایف سیاستی‌اش خواهد بود.

✅ این مسئله در نظام‌ اندیشه‌ای و منتقدانه نیز نمود دارد. فروکاست عمل روشنفکرانه و منتقدانه به صرفِ بیان رنج‌ها، بدون داشتن تحلیل و ایده‌ای روشن از صحنه‌ی رویدادها،  اندیشه را به همان بلایی دچار می‌کند که سیاست دچارش شده است: ناتواتی در فهم مسیله و در نتیجه فقدان تخیلی خلاق برای مواجهه با مسئله. 

✅صرف اولویت‌بندی و گردآوری و نام‌گذاریِ رویدادها نامش هرچه باشد سیاست‌ورزی نیست. سیاست‌ورزی نوعی خلق کردن است نه صرفِ گردآوری.


متن کامل👇
@Kajhnegaristan

https://www.asriran.com/fa/news/1031564/%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%AD-%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D8%B1%D8%A4%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C


ساسی مانکن و فرهنگ عامه


✍️ #احسان_عزیزی

۱. چند سالی است که پس از انتشار موسیقی جدید برخی سلبریتی‌ها مانند تتلو و ساسی، بحث‌هایی بین علمای اخلاق و علوم‌اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در می‌گیرد. مباحث و نقدها و واکنش‌هایی اغلب تند و تیز و از موقعیتی اخلاقی، عالمانه و نخبه‌گرایانه در طرد و سرزنش سلبریتی‌ها و تولیداتشان. در قبال این واکنش‌های دلواپسانه و اخلاق‌مدارانه می‌توان به‌جای سرزنش سلبریتی‌ها مستقیم به سراغ حکومت رفت و همه‌چیز را بر گردن حاکمیت انداخت که اگر موسیقی و ذائقه‌ی مردم زوال پیدا کرده مسئولیت مستقیم آن با شماست.

۲. فراتر از این دوگانه‌ها اما، می‌توان این وضعیت را کمی از دورتر و با فاصله‌ی بیشتر دید و توضیح داد. به این معنا که اگر فرهنگ عامه‌ی مردم ایران اکنون آن‌قدر مبتذل شده است که امثال ساسی و تتلو خوراک موسیقایی‌شان را تغذیه می‌کنند، مسئله و تقصیرها صرفاً بر گردن حاکمیت نیست و از طرفی حاکمیت نیز در به‌وجود آوردن چنین شرایطی بی‌تقصیر نیست و ای بسا به عنوان حکومت سهم بیشتری در ایجاد این وضعیت دارد؛ اما آیا مسئله صرفاً تولید آثار مبتذل در موسیقی پاپ یا رپ و... است و ذائقه‌ی مردم را همین سلبریتی‌های بی‌مایه خراب کرده‌اند؟! به‌زعم نگارنده خیر؛ بلکه مسئله این نیست که این روزها ذائقه‌ی موسیقایی یا حتی دیداری و سینمایی مردم مبتذل شده است، چرا که به قول مرحوم فرهاد مهراد فقید «طبع اکثریت غریب‌ به اتفاق مردم به ابتذال گرایش دارد در این هیچ شکی نیست، و این اصلاً ربطی به کشور ما ندارد، در تمام دنیا همین است...»(۱) به یک معنا تولید ابتذال همواره وجود داشته و (برای مثال) کسی نمی‌تواند مدعی شود که در دوران پهلوی نسبت به دوران جمهوری اسلامی مردم موسیقی و فیلم‌های مبتذل گوش نمی‌دادند و نمی‌دیدند؛ چنانچه در آن زمان نیز فیلم‌فارسی و موسیقی کاباره‌ای و شیش‌وهشت نیز فراگیر و پرطرفدار بود. اما تفاوت اصلی تولیدات فرهنگی (از هر نوع آن) در ایران ۱۴۰۲ با دوران پهلوی در این است که حاکمیت با ایدئولوژی دگماتیسم تمامیت‌خواهانه‌ی خود اساساً قلمرو فرهنگی را ویران کرده و تنها ویترینی از تولیدات مبتذل بر جای گذاشته که از قضا برآمده از همان گرایش به ابتذال فرهنگ عامه‌ی مردم است. در نهایت مسئله این نیست که چرا امثال ساسی یا تتلو و دیگران موسیقی مبتذل تولید می‌کنند، بلکه مسئله این است که تولیدکنندگان آثار هنری و فرهنگی فاخر و نخبه‌گرایانه و انتقادی در حوزه‌های مختلف هنری یا وجود ندارند یا به حاشیه رانده شده‌اند. پرسش این است که تولید کنندگان آثار باکیفیت و جهت‌بخش یا دارای فکر کجا هستند و اساساً چرا جامعه‌ی ایران با چنین شکاف عظیمی در کمیّت و کیفیت آثار فاخر و مبتذل در دهه‌های اخیر روبه‌روست. هرچند نباید فراموش کرد که هرگونه مواجهه‌ی سرکوب‌گرایانه و حذفی در برابر موسیقی و انواع تولیدات مبتذل هنری نیز جایز نیست و هم‌دستی با همان سیاست‌های حذفی و دگماتیستی است.

۳. دیگر نمی‌توان ادعا کرد حاکمیت در سیاست‌زدایی از عرصه‌های مختلف زندگی کام‌یاب بوده، بلکه اتفاقاً از بعد از آبان ۹۸ و خیزش‌های اعتراضی پس از آن، سیاست درحال تجاوز به تمامی عرصه‌های زندگی فردی و جمعی ایرانیان است و دقیقاً از همین‌روست که از موسیقی مبتذل ساسی تا رپ اعتراضی توماج صالحی تماماً از کدها و نشانه‌های سیاسی سرشارند؛ و از همین‌روست که حتی «خاله لیلای» ساسی و تمسخر و طعنه به فرهنگ ریاکارانه‌ی رسمی حاکمیت توسط او دست‌مایه‌ی طنز و عامل موفقیت موسیقی مبتذل‌ش می‌شود.


@Kajhnegaristan


این دنیا تنها برای کسی خالی است که نمی داند چگونه شور زندگی خود را، به سمت اشیاء هدایت کند و آن ها را برای خود زنده و زیبا کند، زیرا زیبایی در واقع در چیزها نیست، بلکه در احساسی است که ما به آنها می دهیم.

- کارل گوستاو یون
گ



@Kajhnegaristan


▪︎ویژگیهای عام فرهنگی

در میان دگرگونی رفتار فرهنگی انسان برخی ویژگیهای مشترک وجود دارند هرگاه که این ویژگیها در همه، یا تقریباً همۀ جوامع یافت شوند ویژگیهای عام فرهنگی نامیده می شوند. (Oswalt, 1972; Friedl 1976 ,Hiebert 1981).

هیچ فرهنگ شناخته شده بدون یک زبان از نظر دستوری پیچیده وجود ندارد. همۀ فرهنگها دارای شکل مشخصی از نظام خانوادگی هستند که در آن ارزشها و هنجارهایی در ارتباط با مراقبت کودکان وجود دارند نهاد ازدواج یک ویژگی عام فرهنگی است ؛همانگونه که شعایر دینی و حقوق مالکیت چنین هستند. همچنین در همۀ فرهنگها شکلی از ممنوعیت زنا با محارم، ممنوع کردن روابط جنسی میان خویشاوندان نزدیک مانند پدر و دختر مادر و پسر یا برادر و خواهر وجود دارد.

انواع دیگری از ویژگیهای عام فرهنگی توسط انسان شناسان تشخیص داده شده اند، از جمله وجود هنر، رقص ،آرایش بدنی، بازیها ،هدیه دادن شوخی کردن و قواعدبهداشت(1945 ,Murdock).

با وجود این، ویژگی های عام کمتر از آن است که از این فهرست به نظر میرسد، زیرا در هر مقوله تنوعات بسیار زیادی وجود دارد به عنوان مثال ممنوعیت زنا با محارم را در نظر بگیرید، آنچه که به عنوان زنا با محارم در فرهنگهای مختلف تعریف میشود به طور قابل ملاحظه متفاوت است. در اغلب موارد، زنا با محارم به عنوان روابط جنسی بین اعضاء خانواده نزدیک در نظر گرفته میشود، اما در میان اقوام بسیاری شامل عموزاده ها و دایی زاده ها و عمه زاده ها و خاله زاده ها، حتی در مواردی همۀ افرادی که دارای یک نام خانوادگی هستند می گردد .

همچنین جوامعی وجود داشته اند که در آنها حداقل بخش کوچکی از جمعیت در اعمال زنا با محارم مجاز بوده اند مثلاً در درون طبقۀ حاکم مصر باستان چنین بود.


📔 جامعه شناسی ، آنتونی گیدنز
ترجمه ی منوچهر صبوری | صفحه
64

•••••••☆☆☆••••
••

◾سوال
از مسلمینی که ممنوعیتِ ازدواج با محارم را مایه تفاخر مسلمان بودن خود میدانند و سایرین را تمسخر می کنند ( مثلا طبقه ی حاکم در مصر باستان )

1.پاسخ شما مقابلِ تمسخر اقوامی که ازدواج عموزاده ها را جزء محارم می دانند و ممنوع ، چیست ؟
[[ازدواج عموزاده ها در اسلام بلامانع است .]]

( دختر پیامبر اسلام با فامیلِ نزدیک خود یعنی عموزاده ی پدر خود حضرت علی ع ازدواج کردند، پیامبر هم شاهد و ناظر و راضی به این ازدواج بودند/ در روایاتی هم حضرت زهرا ، امام علی را پسر عمو خطاب کردند، یعنی قرابت و نزدیکی فامیلی را مورد اشاره قرار دادند )

2. اگر الله ازدواج با مادر و خواهر را مجاز اعلام می کرد ، چه می کردید؟ ( آیا تمسخر کردن شما ریشه در فرهنگِ ناشی از دین دارد یا استدلال عقلی مجزا دارید ؟)


@Kajhnegaristan


داستایفسکی معتقد است ما موجودات هوسکاری هستیم. ما آزادی و اختیارمان را به‌کار می‌گیریم, آزادی و اختیاری که به ما امکان می‌دهد فردیتمان را بروز دهیم، و تلاش هر کسی را که می‌خواهد به کمک عقل و منطق به ما بگوید چه هستیم و چه باید بکنیم نقش بر آب کنیم. داستایفسکی می‌گوید تاریخ گواه صادق نظر او راجع به طبیعت انسان است: «درباره‌ی تاریخ جهان همه چیز می‌توان گفت... الّا اینکه عقل و منطق در آن جایی داشته است.»

▪️فلسفه‌ی داستایفسکی- سوزان لی اندرسون

#داستایفسکی
#سوزان_لی_اندرسون


@Kajhnegaristan


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
اسپینوزا، متفکری که از زمان خود فراتر بود.

▪️باروخ اسپینوزا؛ فیلسوفی که با ایده‌های جسورانه و انقلابی خود، دنیای اندیشه را متحول کرد. در این ویدیو، سفری به ژرفای فلسفه اسپینوزا خواهیم داشت و مفاهیم کلیدی او مانند وحدت وجود، صفات الهی را بررسی خواهیم کرد. همچنین به تأثیر عمیق اسپینوزا بر متفکران، الهی‌دانان و دانشمندان در طول تاریخ خواهیم پرداخت.

@Kajhnegaristan


تالس اولین فیلسوف تاریخ

محمدحسین واحدی

تالس اولین فیلسوف تاریخ و جز فیلسوفان پیشاسقراطی بود که تاثیر زیادی در به کارگیری عقل و خرد، برای شناخت جهان داشت. او جز هفت خردمند یونان باستان بود. تفکرات او باعث شد تا جهان از قید و بند اساطیر و تخیل خارج شود و جهان را به صورت عقلانی درک کند و بشناسد. او در برای روش شناخت جهان برخلاف پیشینیان خود  اساطیر را کنار گذاشت و کوشید ته همه چیز را به صورت منطقی و ریاضیات و استنتاجی درک کند.اهمیت کار او این بود که بدون اینکه از کسی تقلید کند یا از فیلسوفی نظرات و ایده های خود را وام بگیرد شروع به اندیشیدن کرد. او اولین کسی بود که روش خردمندانه منفک از اساطیر را ابداع کرد.تالس را می توان یک پیامبر در زمان خود به حساب آورد زیرا بدون اینکه علم آن روز مثل الان نبود تا همه چیز را توضیح دهد حتی فیلسوفی قبل از نبود تا جهان را بر اساس عقلانی و به دور از اساطیر توضیح دهد‌. تالس توانست یک کسوف را به وسیله ریاضیات زمانش را مشخص کند . حتی او توانست ارتفاع اهرام مصر را با توجه به نسبت سایه آنها و سایه خود به روش ذهنی و با مثلثات در ریاضی اندازه گیری کند. تالس یک اختر شناس و ریاضی دان بود به گونه ای که او را پدر علم نجوم می دانند. او با توجه به حرکت ستارگان یا همان علم آسترولوژی توانست وضعیت آب و هوا، مکان قرار گرفتن ستاره دب اکبر و یک کسوف را در جنگ پیش بینی کند. در زمانی که مردم به وجود آمدن صاعقه را از خشم خدایان یا دعوای بین نیروهای مختلف می دانستند. او اینها را کنار گذاشت که به نوعی یک تابو بود بی اعتنایی به اساطیر در آن زمان و با عقل و تدبیر خود به چند و چون طبیعت افتاد. طبق گفته های تالس جهان از آب تشکیل شده است و همه چیز از آب است حتی زمین در آی شناور است. شاید این گفته امروزه درست به نظر نرسد ولی در آن زمان برای خود دستاورد بزرگی بود چون نه علمی به این شکل نه فیلسوفی حتی قبل از تالس وجود داشت. تالس به نوعی آغاز گر خردگرایی بود .اما به هرحال اگر به خواهیم به گفته های او دقیق فکر کنیم درست به نظر می رسد زمین را بیشتر اقیانوس ها فرا گرفته اند و بیشتر کره زمین را دریاها تشکیل می دهند. حتی بیشتر مواد بدن ما از آب تشکیل داده است و اگر انسان آب کافی مصرف نکند میمرد. پس از باران موجوداتی مانند قورباغه ها و کرم ها بیرون می آیند. طالس می گفت آب سه حالت جامد،مایع و گاز یا همان ابر های متراکم از هوا را دارند. اهمیت آب را اون در این سه حالت می دانست. شاید او در مصر بوده برای او آب اهمیت داشته زیرا که به مشاهده رود نیل نیز می پرداخته است.

@Kajhnegaristan


«چون می‌پنداریم «چیزی خوب است» به آن میل‌ نمی‌کنیم، بلکه چون به آن میل می‌کنیم، آن را خوب می‌پنداریم.»
.
👤 #اسپینوزا
📓 از کتاب #اخلاق ، بخش سوم، تبصرۀ قضیۀ۹

@Kajhnegaristan


هر جا که هستی، در اعماق جستجو کن؛سرچشمه در زیر است.
بگذار تاریک‌اندیشان با هیاهو فریاد برآورند که آن‌جا جهنم است.

- فریدریش نی
چه


@Kajhnegaristan



معنای هرمنوتی
ک

واژه «هرمنوتیک» (hermenneutic) از ریشه یونانی" hermeneuien" است که آن‌را به معنای«تأویل» باز گردانده‌اند.
این واژه در قرون وسطی به معنای هنر یا دانش تفسیر و فهم کتاب مقدّس بود. شلایرماخر آن‌ را عبارت از روش فهم مطلق متون دانسته است و دیلتای به معنای روش‌شناسی علوم انسانی پنداشته است.
هیدگر آن‌را در هستی‌شناسی به کار گرفته است و گادامر، این کلمه را برای هستی‌شناسی فهم به خدمت گرفته است.

تاریخ هرمنوتی
ک

تاریخ هرمنوتیک را سه دوره دانسته‌اند:

کلاسیک
رواج اندیشه پروتستانتیسم و بالا گرفتن نهضت اصلاح مذهبی در قرن ۱۶م. و از میان رفتن مرجعیت کلیسای رم در تفسیر کتاب مقدّس، نیاز به تنظیم قواعدی برای تفسیر را آشکار ساخت.
چون در این دوره معتقد بودند که فهم حقیقت ممکن است، هرمنوتیک در پی آن بود تا روشی برای تفسیر کتاب مقدّس پیش کِشد و ابهام را بزداید.

رمانتیک
هرمنوتیک جدید با نظریّه‌های شلایر ماخر، از روش فهم متون مقدّس به روش فهم مطلق متون ادبی مبدّل گشت. او بر آن بود که «فهم»، امری طبیعی و عادی نیست؛ بلکه «بدفهمی» است که عادی و طبیعی است. و هرمنوتیک، وسیله‌ای برای پرهیز از بدفهمی است که از فاصله زمانی میان مفسّر و متن سرچشمه می‌گیرد.
فهمِ معنای نهایی متن ناممکن نیست. برای رسیدن به آن باید افزون بر فهم دستوری متن، به فهم روان‌شناختی ذهنیّت مؤلّف متن نیز پرداخت و اندیشه او را بازساخت.

فلسفی
نظریّه‌های هیدگر، هرمنوتیک فلسفی را آغاز کرد و به جای روش فهم، به درک معنای هستی روی آورد. در نظر هیدگر، فلسفه حقیقی باید معنای هستی را به فهم آوَرَد و این هدف، از گذر تحلیل پدیدار شناسانه وجود انسانی به دست می‌آید.
هستی انسان از دو طریق بر انسان آشکار می‌شود: نخست از طریق احوال و احساسات و دیگر، از طریق فهم.
فهمیدن، امکان رسیدن و شدن را فراهم می‌آورد. پیش فرض‌ها و تفسیرهایی که از وجود انسان داریم، در تفسیر متون دخیل‌اند. زبان، ابزار بیان نیست؛ بلکه نمود هستی است و واژگان را معانی ثابت و واحدی مستقل از کاربرد و استعمال آنها نیست.

گادامر از هرمنوتیک فلسفی هیدگر پیروی کرد. هرمنوتیک در باور او، کاوشی است در ماهیّت فهم و تبیین شرایط وجودی و نیز عوامل مؤثر بر آن. او معتقد است که هیچ فهمی بدون پیش فرض نیست و گرایش‌ها و دیدگاه‌ها و انتظارات مفسّر در فرآیند فهم دست دارند. فرآیند فهم از طریق گفت‌وگویی میان مفسر و متن به دست می‌آید.

نتیجه هرمنوتیک فلسفی

در این گفت‌وگو، افق فکری مفسّر با افق معنایی متن در می‌آمیزد و معانی جدیدی از آن میان بر می‌خیزند که حتی مورد نظر مؤلّف متن نیز نبوده‌اند. افق فکری مفسّر، پیوسته تغییر می‌پذیرد و از این‌رو است که هیچ تفسیری کامل نیست. فهم متن، همواره فهمی است عصری‌ و به فضای ویژه روزگار خود وابسته است.
هیچ‌گاه نمی‌توان به صورت قطعی معنای یک متن را دریافت. بنابر مبانی هرمنوتیک فلسفی، هدف تفسیر متن، دریافتن مراد مؤلّف آن نیست. تفسیر متن، فرآیندی بی‌پایان است و متن قابلیّت قرائت‌های گوناگون دارد. پیش‌داوری‌های مفسّر، شرط وجودی فهم‌اند و معیاری یگانه برای داوری میان قرائت‌ها و تفسیرهای متعدد وجود ندارد.

هرمنوتیک در ایرا
ن

در سال‌های اخیر برخی روشنفکران ایرانی کوشیده‌اند اصول و مبانی هرمنوتیک فلسفی را برای فهم دین و تفسیر متون دینی به کار گیرند.
دعاوی آنان عبارت‌اند از:
۱. شریعت و متون دینی صامت‌اند.
۲. پیش فرض‌های ذهنی مفسّر در تفسیر متن دخیل‌اند.
۳. به گوهر و حقیقت دین نمی‌توان راه یافت.
۴. فهم، فرآیندی است متحوّل و نسبی.
۵. معرفت دینی، عصری است.
۶. قرائت متعدّد از متون دینی ممکن است، بی آنکه معیاری برای بازشناختن فهم درست از نادرست در دسترس باشد.



@Kajhnegaristan


#فلسفه

طبیعت انسان

هیچ اختلاف مقام و منزلت و نژادی بزرگ ‌تر از آن فاصله‌‌ای نیست که میان دو عده شکاف می‌‌افکند:

میلیون‌‌ها میلیون افرادی که سرهاشان را در خدمت شکم ‌ها می ‌گمارند و آن را چون وسیله‌‌ای در دست اراده می ‌نگرند و اندک کسانی که آن میزان شجاعت در وجود آنها هست که فریاد بزنند: هرگز! سرِ من تنها باید ملازم خود باشد؛ باید بکوشد تا سر از کار این جهان رنگارنگِ شگفت‌‌انگیز دربیاورد و سپس آن را به شکلی دیگر بسازد، چه در قالب هنر و چه در قالب فلسفه، به شکلی که شخص مرا خوش آید. اینها آزاده‌. جانانِ راستین‌اند، اشرافِ حقیقیِ جهان. مابقی رعیت‌اند و خاک‌زادانِ زیاده‌خاک!

در باب طبیعت انسان
(در باب نبوغ)
✍️
#آرتور_شوپنهاور


@Kajhnegaristan


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
#فلسفه
🎥 ویدیو: اراده آزاد یا توهم اراده آزاد؟

آیا شما با اراده آزاد تصمیمی را میگیرید، یا از قبل تصمیم گرفته میشود و سپس شما به آن آگاه میشوید؟

آیا ارتباطی بین ذاتا تصادفی مکانیک کوانتومی با ارده آزاد میتوان برقرار کرد؟

آیا اگر اراده آزادی نداریم‌ مسئول رفتارهایمان هستیم ؟


@Kajhnegaristan

20 last posts shown.