✡️ مغضوبین ارض [٧۶]
🕋 تفسیر آیهٔ ١۵٠ سورهٔ اعراف [١]
💥 خشم و اندوه عاقلانهٔ موسی (ع)
1️⃣ خشم و اندوه موسای کلیم (ع) هنگامی آغاز شد که خدای سبحان در کوه طور به وی خبر داد که در غیاب او قومش را امتحان و سامری با ترفند خاص خود آنها را گمراه کرده است: «قالَ فَإِنَّا قَد فَتَنَّا قَومَكَ مِن بَعدِكَ و أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيّ». [طه : ٨۵]
2️⃣ آن حضرت خشمناک شد که چرا قوم وی از عهدهٔ امتحان الهی برنیامده و فرد پَستی مانند #سامری توانسته آنان را گمراه کند، زیرا حادثهای تلخ از انسانی پَست، افزون بر اندوه، آدمی را خشمگین میکند.
3️⃣ خشم و اندوه موسی (ع) مانند، حُبّ، بغض، غضب و اندوه همهٔ اولیای الهی عاقلانه بود و هر سخن و فعلی در حال خشم از آن حضرت صادر شد، مانند اعتراض به گوسالهپرستی بنیاسرائیل، انداختن اَلواح و پرخاش به هارون، عقلانی بودند نه نفسانی، پس سخن کسانی که او را در حدّ انسانی عادی پنداشتهاند درست نیست؛ آن حضرت از پیامبران اولوالعزم و از سوی دیگر، این رخداد پس از چهل روز اقامت در میقات بوده است و هرگز نمیتوان این شواهد عقلی را که شاهدانِ عادلاند، نادیده گرفت و همانند برخی مفسّران تنها به الفاظ آیه بسنده کرد.
💥 واکنشهای موسی (ع) در برابر گوسالهپرستی
🔸 موسی (ع) پس از بازگشت از ملاقات پروردگار، در برابر فتنهٔ #گوسالهپرستی سهگونه واکنش داشت:
1️⃣ رفتار شدید و اعتراض تند با قومش: دربارهٔ کار نابهجای آنان فرمود من شما را خلیفهٔ خود کردم، تا به رهبری برادرم هارون، عقیدهٔ توحیدی و نظام الهی را پاس دارید؛ ولی شما بد خلیفهای بودید: «قالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعدِي» [اعراف : ١۵٠] و سپس علت این تخلّف بزرگ را از آنان جویا شد که چرا چنین کردید؟! آیا وعدهٔ پروردگار که من چهل روز مهمان او باشم، بر شما طولانی آمد: «أَفَطَالَ عَلَيكُمُ الْعَهْدُ» [طه : ٨۶] و آیا پیش از گذشت این مدّت، عجولانه و خودسر تصمیم گرفتید: «أَعَجِلْتُم أَمْرَ رَبِّكُم». [اعراف : ١۵٠]
2️⃣ انداختن لوحهایی که در دست داشت: «و أَلْقَى الأَلواحَ». [اعراف : ١۵٠] افکندن اَلواح، نشانهٔ غضب موسی (ع) از کار نابخردانهٔ قومش بود؛ نه حاکی از بیحُرمتی به اَلواح.
3️⃣ گرفتنِ سرِ برادرش هارون (ع) و کشیدن او بهسوی خود: «و أَخَذَ بِرَأسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيه» [اعراف : ١۵٠] و این اعتراض که چرا مانع گمراهی بنیاسرائیل نشد: «قالَ يا هارونُ ما مَنَعَكَ إِذ رَأَيْتَهُم ضَلُّوا» [طه : ٩٢] و از فرمان او سرپیچی کرد: «أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي». [طه : ٩٣]
🔸 در آیهٔ مورد بحث، خدا فرمود موسی (ع) سرِ هارون را گرفت و به طرف خود کشید؛ ولی در آيهٔ «لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي و لَا بِرَأْسِي» [طه : ٩۴] از تضرّع هارون (ع) معلوم میشود موسی (ع) با وی چگونه رفتار کرده است. گفتنی است:
1️⃣ مراد از «رأس» به قرینهٔ آيهٔ «لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي و لَا بِرَأْسِي» موی سر است. بی شک، گرفتن موی سر و صورت هارون و کشیدن وی، برای اعتراض و نشانهٔ خشم موسی (ع) است؛ نه آنگونه که برخی گفتهاند برای نجوا و بیان اسرار میقات با وی باشد!
2️⃣ از مجموع آیات قرآنی دربارهٔ سنّت و سیرت موسای کلیم (ع) میتوان دریافت که آن حضرت (ع) اندکی #عجول بوده است؛ لیکن عجلهٔ وی ممدوح [توضیح این مطلب در ادامه خواهد آمد.] و از سنخِ «عجّلوا بالصلاة» است، چون هنگامیکه خدای سبحان از علت شتاب وی در آمدن به کوه طور پرسید: «و ما أَعْجَلَكَ عَن قَومِكَ يا مُوسى» [طه : ٨٣] وی علت را خشنودی خدا بیان کرد: «و عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى». [طه : ٨۴] این عجله در حقیقت، سرعت و در اولِ وقت آمدن است.
3️⃣ همچنین موسی (ع) در واکنش با هارون (ع) عجله کرد و پیش از جویا شدن از تفصیل وقایعی که در زمان غیبت وی رخ داده، سر و موی صورت برادر را گرفت و او را به طرف خود کشید: «وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ» [اعراف : ١۵٠] که چنین عجلهای از سنخِ عجلهٔ محمود است، چون هدف از این رفتار اعتراضآمیز، هشیار کردن بنیاسرائیل بود نه تحقیر هارون (ع).
📚 تفسیر تسنیم، آیةالله جوادی آملی
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter
🕋 تفسیر آیهٔ ١۵٠ سورهٔ اعراف [١]
💥 خشم و اندوه عاقلانهٔ موسی (ع)
1️⃣ خشم و اندوه موسای کلیم (ع) هنگامی آغاز شد که خدای سبحان در کوه طور به وی خبر داد که در غیاب او قومش را امتحان و سامری با ترفند خاص خود آنها را گمراه کرده است: «قالَ فَإِنَّا قَد فَتَنَّا قَومَكَ مِن بَعدِكَ و أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيّ». [طه : ٨۵]
2️⃣ آن حضرت خشمناک شد که چرا قوم وی از عهدهٔ امتحان الهی برنیامده و فرد پَستی مانند #سامری توانسته آنان را گمراه کند، زیرا حادثهای تلخ از انسانی پَست، افزون بر اندوه، آدمی را خشمگین میکند.
3️⃣ خشم و اندوه موسی (ع) مانند، حُبّ، بغض، غضب و اندوه همهٔ اولیای الهی عاقلانه بود و هر سخن و فعلی در حال خشم از آن حضرت صادر شد، مانند اعتراض به گوسالهپرستی بنیاسرائیل، انداختن اَلواح و پرخاش به هارون، عقلانی بودند نه نفسانی، پس سخن کسانی که او را در حدّ انسانی عادی پنداشتهاند درست نیست؛ آن حضرت از پیامبران اولوالعزم و از سوی دیگر، این رخداد پس از چهل روز اقامت در میقات بوده است و هرگز نمیتوان این شواهد عقلی را که شاهدانِ عادلاند، نادیده گرفت و همانند برخی مفسّران تنها به الفاظ آیه بسنده کرد.
💥 واکنشهای موسی (ع) در برابر گوسالهپرستی
🔸 موسی (ع) پس از بازگشت از ملاقات پروردگار، در برابر فتنهٔ #گوسالهپرستی سهگونه واکنش داشت:
1️⃣ رفتار شدید و اعتراض تند با قومش: دربارهٔ کار نابهجای آنان فرمود من شما را خلیفهٔ خود کردم، تا به رهبری برادرم هارون، عقیدهٔ توحیدی و نظام الهی را پاس دارید؛ ولی شما بد خلیفهای بودید: «قالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعدِي» [اعراف : ١۵٠] و سپس علت این تخلّف بزرگ را از آنان جویا شد که چرا چنین کردید؟! آیا وعدهٔ پروردگار که من چهل روز مهمان او باشم، بر شما طولانی آمد: «أَفَطَالَ عَلَيكُمُ الْعَهْدُ» [طه : ٨۶] و آیا پیش از گذشت این مدّت، عجولانه و خودسر تصمیم گرفتید: «أَعَجِلْتُم أَمْرَ رَبِّكُم». [اعراف : ١۵٠]
2️⃣ انداختن لوحهایی که در دست داشت: «و أَلْقَى الأَلواحَ». [اعراف : ١۵٠] افکندن اَلواح، نشانهٔ غضب موسی (ع) از کار نابخردانهٔ قومش بود؛ نه حاکی از بیحُرمتی به اَلواح.
3️⃣ گرفتنِ سرِ برادرش هارون (ع) و کشیدن او بهسوی خود: «و أَخَذَ بِرَأسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيه» [اعراف : ١۵٠] و این اعتراض که چرا مانع گمراهی بنیاسرائیل نشد: «قالَ يا هارونُ ما مَنَعَكَ إِذ رَأَيْتَهُم ضَلُّوا» [طه : ٩٢] و از فرمان او سرپیچی کرد: «أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيْتَ أَمْرِي». [طه : ٩٣]
🔸 در آیهٔ مورد بحث، خدا فرمود موسی (ع) سرِ هارون را گرفت و به طرف خود کشید؛ ولی در آيهٔ «لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي و لَا بِرَأْسِي» [طه : ٩۴] از تضرّع هارون (ع) معلوم میشود موسی (ع) با وی چگونه رفتار کرده است. گفتنی است:
1️⃣ مراد از «رأس» به قرینهٔ آيهٔ «لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي و لَا بِرَأْسِي» موی سر است. بی شک، گرفتن موی سر و صورت هارون و کشیدن وی، برای اعتراض و نشانهٔ خشم موسی (ع) است؛ نه آنگونه که برخی گفتهاند برای نجوا و بیان اسرار میقات با وی باشد!
2️⃣ از مجموع آیات قرآنی دربارهٔ سنّت و سیرت موسای کلیم (ع) میتوان دریافت که آن حضرت (ع) اندکی #عجول بوده است؛ لیکن عجلهٔ وی ممدوح [توضیح این مطلب در ادامه خواهد آمد.] و از سنخِ «عجّلوا بالصلاة» است، چون هنگامیکه خدای سبحان از علت شتاب وی در آمدن به کوه طور پرسید: «و ما أَعْجَلَكَ عَن قَومِكَ يا مُوسى» [طه : ٨٣] وی علت را خشنودی خدا بیان کرد: «و عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى». [طه : ٨۴] این عجله در حقیقت، سرعت و در اولِ وقت آمدن است.
3️⃣ همچنین موسی (ع) در واکنش با هارون (ع) عجله کرد و پیش از جویا شدن از تفصیل وقایعی که در زمان غیبت وی رخ داده، سر و موی صورت برادر را گرفت و او را به طرف خود کشید: «وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ» [اعراف : ١۵٠] که چنین عجلهای از سنخِ عجلهٔ محمود است، چون هدف از این رفتار اعتراضآمیز، هشیار کردن بنیاسرائیل بود نه تحقیر هارون (ع).
📚 تفسیر تسنیم، آیةالله جوادی آملی
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter