سخنی با دینورزان و روزهداران
برای برادران و خواهران خودم:
۱-من سالهای زیادی از عمرم را در خارج از کشور گذراندم، و چه در سختی و چه در آسانی هر رمضان روزههایم را گرفتم. در تمام این سالها، حتی یکبار اتفاق نیفتاد که غذا خوردن افراد موقعی که من روزه بودم مرا اذیت کند.
این که در دنیای قدیم روزهخواری در ملأ عام زشت شمرده میشد و حتی ممکن بود مجازات شود، ربطی به این نداشت که این کار موجب ناراحتی روزهداران میشد. مگر روزهداران بچه بودند؟! دنیای سنتی مانند هر دنیای دیگری تعدادی از نُرمها و هنجارها داشت و افراد به نحوی موظف بودند که آن هنجارها را رعایت کنند. همین!
حالا که اکثر افراد جامعه دینگریز یا دینستیز شدهاند (چیزی که در آن ما دینداران بیش از همه مسوولیم!)، انتظار بسیار خودخواهانهای است که از جامعه انتظار داشته باشیم مطابق هنجارهای ما عمل کند تا مبادا ما در هنگام روزه ناراحت شویم! جامعه هیچ چیزی، هیچ چیزی، به ما به خاطر دینداریمان بدهکار نیست! اگر روزه خوردن دیگران اینقدر اذیتتان میکند، روزه نگیرید بهتر است! چه فایده از عبادتی که عوض شیرینی بخشیدن به جان و روانتان، آن را تلخ و آزرده کند؟ عبادت خداوند با تلخی نمیخواند، و آن شور دینی که از تلخی برآید یا به تلخی منجر شود از شیطان است. به علاوه، انصاف دهید که چه کسی حق بیشتری دارد که آزرده باشد: دینداران از دست بیدینان، یا آنانکه دین و ایمانشان را به خاطر اعمال دینداران از دست دادند؟
من چون خودم دینورزم این گونه تند و تیز خطاب به هممسلکیهای خود مینویسم. ما به جای آن که مرتب به فکر درست کردن جامعه و دیگران باشیم، به فکر درست کردن خودمان و رابطهی خودمان با خدای خودمان باشیم. قبل از هر چیز، باید از بتهای قدیمی و مدرن که دینمان را خراب کردهاند فاصله بگیریم.
۲-توصیه همیشگی من: از مداحان و عرعر آنها آنگونه فرار کنید که از سمیترین مارها! از هیئتها و مجالس دعایی که تمام همّ و غمّشان شور و هیجان آفرینی و گریه گرفتن است بپرهیزید. دین برای «حال دادن» به ما نیست. دینداری بیشتر در اجرای مناسک تکراری و یکنواخت مانند نماز و تعقیبات و خواندن قرآن و مانند آن نمود پیدا میکند. نیز، بلندگویی که حتی یک شب حتی یک همسایه را آزار دهد، شایسته امر دینی نیست. عبادت با مردمآزاری سازگار نیست.
«و خداوند را با تضرع و در پنهان بخوانید!» چنین فرمود قرآن.
@jenabegav
برای برادران و خواهران خودم:
۱-من سالهای زیادی از عمرم را در خارج از کشور گذراندم، و چه در سختی و چه در آسانی هر رمضان روزههایم را گرفتم. در تمام این سالها، حتی یکبار اتفاق نیفتاد که غذا خوردن افراد موقعی که من روزه بودم مرا اذیت کند.
این که در دنیای قدیم روزهخواری در ملأ عام زشت شمرده میشد و حتی ممکن بود مجازات شود، ربطی به این نداشت که این کار موجب ناراحتی روزهداران میشد. مگر روزهداران بچه بودند؟! دنیای سنتی مانند هر دنیای دیگری تعدادی از نُرمها و هنجارها داشت و افراد به نحوی موظف بودند که آن هنجارها را رعایت کنند. همین!
حالا که اکثر افراد جامعه دینگریز یا دینستیز شدهاند (چیزی که در آن ما دینداران بیش از همه مسوولیم!)، انتظار بسیار خودخواهانهای است که از جامعه انتظار داشته باشیم مطابق هنجارهای ما عمل کند تا مبادا ما در هنگام روزه ناراحت شویم! جامعه هیچ چیزی، هیچ چیزی، به ما به خاطر دینداریمان بدهکار نیست! اگر روزه خوردن دیگران اینقدر اذیتتان میکند، روزه نگیرید بهتر است! چه فایده از عبادتی که عوض شیرینی بخشیدن به جان و روانتان، آن را تلخ و آزرده کند؟ عبادت خداوند با تلخی نمیخواند، و آن شور دینی که از تلخی برآید یا به تلخی منجر شود از شیطان است. به علاوه، انصاف دهید که چه کسی حق بیشتری دارد که آزرده باشد: دینداران از دست بیدینان، یا آنانکه دین و ایمانشان را به خاطر اعمال دینداران از دست دادند؟
من چون خودم دینورزم این گونه تند و تیز خطاب به هممسلکیهای خود مینویسم. ما به جای آن که مرتب به فکر درست کردن جامعه و دیگران باشیم، به فکر درست کردن خودمان و رابطهی خودمان با خدای خودمان باشیم. قبل از هر چیز، باید از بتهای قدیمی و مدرن که دینمان را خراب کردهاند فاصله بگیریم.
۲-توصیه همیشگی من: از مداحان و عرعر آنها آنگونه فرار کنید که از سمیترین مارها! از هیئتها و مجالس دعایی که تمام همّ و غمّشان شور و هیجان آفرینی و گریه گرفتن است بپرهیزید. دین برای «حال دادن» به ما نیست. دینداری بیشتر در اجرای مناسک تکراری و یکنواخت مانند نماز و تعقیبات و خواندن قرآن و مانند آن نمود پیدا میکند. نیز، بلندگویی که حتی یک شب حتی یک همسایه را آزار دهد، شایسته امر دینی نیست. عبادت با مردمآزاری سازگار نیست.
«و خداوند را با تضرع و در پنهان بخوانید!» چنین فرمود قرآن.
@jenabegav