پروژه تاریخ شفاهی ایران


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Education


🔘این کانال شامل مجموعه مصاحبه های پروژه تاریخ شفاهی ایران دانشگاه هاروارد و مصاحبه های بنیاد مطالعات ایران با افراد موثر در حکومت پهلوی،دولتمردان،سناتورها و خانواده پهلوی است.
کانال دوم 👇👇
🌍تاریخ و سیاست
🆔 @historicalchannel1
🆔 @historicalchannel1

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Education
Statistics
Posts filter


❌👆👆3 قسمت دیگر را در کانال مطالعات تاریخ بشنوید.

وویس مربوط به 21 بهمن

آدرس کانال مطالعات تاریخ،
#محمدحسین_اکبری👇👇

🌍کانال مطالعات تاریخ و سیاست
🆔
@historicalchannel1
🆔
@historicalchannel1


Forward from: تاریخ و سیاست(محمدحسین اکبری)
🔴تقابل آمریکا و ایران در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ

✍️بخش اول

👤صدا:
#محمدحسین_اکبری،دانش آموخته تاریخ دانشگاه بین الملل"

🌍کانال مطالعات تاریخ و سیاست
🆔
@historicalchannel1


❌👇👇👇تکرار مجدد این وویسها برای عزیزانی که تازه عضو کانال شدند.

ارسال شده از کانال مطالعات تاریخ

وویس مربوط به 21 بهمن


.

👆❌❌مصاحبه صوتی کامل اردشیر زاهدی با پروژه تاریخ شفاهی


🔘اردشیر زاهدی می گوید:

🔻من موافق این صحبت نیستم که کارتر و آمریکا باعث سقوط پهلوی شدند.

🔻اگر شاه از مملکت خارج نمی شد خمینی جرٱت نمی کرد به تهران بیاید.

🔻فساد و خودخواهی باعث سقوط پهلوی شد.


‌🗣️کانال پروژه تاریخ شفاهی ایران
@iranianoralhistoryproject
@iranianoralhistoryproject


❌👆صادق خلخالی می گوید اگر این افرادی که اعدام کردم، دوباره زنده شوند،باز همه آنها را اعدام می کنم و اصلا پشیمان و ناراحت هم نیستم.

و می گوید قضیه قیمت خودکار و قوطی کبریت هویدا جوک است.


🔘شایعه ای است منتسب به امیر عباس هویدا که پس از انقلاب گفته است که در دوران نخست وزیری من، قيمت خودکار بیک و قوطی کبریت 5 ريال بود و تا پايان آن که 13 سال طول کشيد 5 ريال باقی ماند.

✍️صادق خلخالی می گوید اینها همه جوک و حرف مفت است و هویدا چنین حرفی در دادگاه نگفت.

👤صدا:صادق خلخالی

‌🗣️کانال پروژه تاریخ شفاهی ایران
@iranianoralhistoryproject
@iranianoralhistoryproject


🔘صادق خلخالی می گوید:خدا میداند من چند حکم اعدام صادر کرده ام،ما آخوندیم بلدیم چه کار کنیم،اگر اوضاع برگردد سرنوشت ما اعدام است.

👤صدا:صادق خلخالی

‌🗣️کانال پروژه تاریخ شفاهی ایران
@iranianoralhistoryproject
@iranianoralhistoryproject


.

❌👆محمدباهری معاونت دربار پهلوی، وزیر دادگستری دولت اسدالله علم و شریف امامی، در این وویس می گوید:فرح پهلوی در همه امور مملکت دخالت داشت.


🔘 دخالت فرح پهلوی در امور مملکت"

🔻این کانون‌های درباری که جزو سازمان دربار نبودند اما نزدیک بودند به شاه و شهبانو، این‌ها بایستی بهشان توجه کرد. مهمترین قطب تجمع همان‌طور که سابقاً بهتان عرض کردم شهبانو بود. شهبانو خب همه جای دنیا رسم است ملکه مملکت سرپرستی می‌کند امور خیریه را. اما مسئلۀ سرپرستی امور خیریه یک مبدأیی بود برای ورود شهبانو به کارهای مملکتی. بعداً توسعه پیدا کرد.
🔻اولاً شمارۀ این سازمان‌های خیریه افزایش پیدا کرد و بعد مسئله عبارت از سرپرستی سازمان‌های خیریه نبود، بلکه اساساً مسئلۀ تصدی، مسئلۀ اداره بود. یعنی هیئت مدیره‌اش را خب ایشان تعیین می‌کردند؛ مدیرعاملش را ایشان تعیین می‌کردند و اصلاً ایشان در کار اداری بسیاری از سازمان‌ها یعنی تمام سازمان‌هایی که در اختیارشان بود دخالت می‌کردند.
🔻بنده کوشش کردم در یک مورد به ایشان توجه بدهم. سرپرستی و توجه از کودکان مملکت معنی‌اش این نیست که شما سازمان حمایت کودکان را اداره کنید. معنی‌اش این نیست که به نام شما دویست،سیصد میلیون تومان بدهند به یک سازمانی که بدون کنترل محاسبات عمومی خرج بشود و اگر یک کثافت‌‏کاری هم درش پیدا بشود بعد به حساب دربار بگذارند، به حساب علیاحضرت بگذارند و از این تذکر بنده در یک مورد خاصی که بعد برای‌تان عرض خواهم کرد ایشان رنجیدند، که حالا فلانی هم آمده عیب می‌گیرد در کار ما. این عیب گرفتن نیست. شما حمایت بکنید از بچه‌ها ولیکن سازمان نگهداری کودکان بی‌سرپرست، این کار شهرداری است. شما به شهرداری‌ها باید توصیه بکنید که سازمان... و الا معنی ندارد این‌کار غلط است که شما از دولت یا از شرکت نفت، از یک مقامات از این طرف و از آن طرف شما پول بگیرید بدون حساب بگذارید در اختیار یک اشخاصی.
🔻به‌هرحال دخالت شهبانو منحصر به این سازمان‌های خیریه نبود که روزبه‌روز هم توسعه پیدا می‌کرد، بلکه خرده خرده نسبت به امور دیگر هم گسترش پیدا کرده بود. ایشان به مسائل بهداشتی توجه کردند و وزیر بهداری تمام کارهایش را با نظر ایشان می‌کرد. برای‌تان شرح دادم این‏که علیاحضرت علاوه بر امور اجتماعی، علاوه بر امور بهداشتی در تمام مملکت نقشه‌های شهری را بایستی تصویب بکنند. ایشان در مسائل آموزشی دخالت می‌کردند. یعنی اصلاً وزیر آموزش را ایشان تعیین کردند. وزیر آموزش و پرورش دیگر این سال‌های اخیراین سه سال آخر وزیر آموزش و پرورش اساساً دست‌نشاندۀ ایشان بود و کسی بود که به جز به حمایت ایشان ممکن نبود بتواند وزیر بشود.
🔻رفته‌،رفته، ایشان در کار وزارت علوم هم دخالت می‌کردند. در بعضی از دانشگاه‌ها که شخصاً ریاست عالیه را به عهده گرفتند و خرده‌،خرده،ایشان در کنفرانس آموزشی رامسر شرکت می‌کردند و صحبت می‌کردند و حرف می‌زدند. در مسائل هنری که اساساً دیگر دمین رزروه خودشان تلقی می‌کردند. اصلاً وزارت فرهنگ و هنر با وجودی که وزیرش شوهرخواهر شاه بود که جرأت نمی‌کرد کاری بکند. تمام مسائل هنری را ایشان اظهار نظر می‌کردند. تمام ابنیۀ تاریخی تحت نظر ایشان، اعتبار را ایشان می‌گرفتند یعنی اعتبار را از دولت یا از شرکت نفت می‌گرفتند و ایشان تعمیر می‌کردند. بناهای گنجعلی‌خان در کرمان به وسیلۀ ایشان تعمیر شده بود. البته خوب هم تعمیر شد اما به‌هرحال ایشان دیگر پای‌شان را از مسائل اجتماعی خارج گذاشتند و دیگر به همۀ مسائل مملکتی یواش‌،یواش،دخالت می‌کردند.
🔻به‌هرصورت این کانون که غیررسمی بود ولی از هر به‌اصطلاح کانون رسمی‌تری اعتبار بیشتری داشت در دور علیاحضرت کوشش داشتند که خب مملکت را بچرخانند،مملکت را بگردانند. نه بر طبق قانون اساسی، نه روی آن ارگانیزاسیونی که به‌هرحال مملکت روی معرفی به مجلس و طریق قانونی، بلکه همان‌طوری که عرض کردم. نقشه‌های مثلاً شهرها را باید بیاورند توی دفتر علیاحضرت. علیاحضرت بپسندد و بعد اداره‌های شهرسازی در شهرها عین آن نقشه را تحمیل می‌کنند به مردم. حالا کجا قانون اساسی یک‌همچین چیزی را می‌گوید که آقا مالکیت مردم محدود بشود به نقشه‌هایی که مورد تصویب علیاحضرت باشد؟ و نظر علیاحضرت که به‌هرصورت ایشان ممکن است یک مقدار سلیقۀ خوب داشته باشد ولی به‌هرحال آرشیتکت نیست، به‌هرحال شهرسازی بلد نیست. چطور بایستی محدودیت مالکیت صاحبان اراضی صاحب ساختمان‌ها در شیراز بستگی داشته باشد به تصمیم ایشان یا چیزهای دیگر...

✍️بخشی از مصاحبه محمد باهری (۱۲۹۵-۱۳۸۶) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار بیست و سه

❌لینک مصاحبه صوتی کامل محمد باهری👇👇

https://t.me/iranianoralhistoryproject/444


.

👆👆❌در این مستند کوتاه وضعیت رضاشاه در موقع انتقال قدرت به محمدرضاشاه و چگونگی تبعید به جزیره موریس بازخوانی شده است.

دوباره دیدنش خالی از لطف نیست.


❌در روزهای آینده به یاری یزدان، گفتگوی دکتر نیکلاس گرجستانی از مقامات پیشین بانک جهانی در مورد دولت مصدق و کودتای 28 مرداد در کانال مطالعات تاریخ منتشر خواهد شد.

علاقمندان می توانند گفتگوی اول در مورد دولت مصدق و کودتای 28 مرداد که با دکتر حسین آبادیان انجام شد را در کانال مطالعات تاریخ بشنوند. 👇👇👇

🌍کانال مطالعات تاریخ و سیاست
🆔
@historicalchannel1
🆔
@historicalchannel1


https://whatsapp.com/channel/0029VawMMuWJpe8WW9WH2q0g

❌👆آدرس پروژه تاریخ شفاهی در واتس اپ

https://www.instagram.com/mohamadhoseinakbari13?igsh=MThsc3l5dW1nOHZzeg==

❌👆آدرس پیج اینستاگرام


🔘متلاشی شدن نیروی هوایی و دریایی ارتش در شهریور١٣٢٠"

🔺روزی که شهریور ۲۰ ابلاغ شد من در دفتر سرگرد مهدی سپه‌پور فرمانده هنگ بمباران بودم. از ستاد نیروی هوایی احضار شد. رفت به ستاد نیروی هوایی. از ستاد نیروی هوایی تلفنی به من خبر داد که بمان تا برگردم. وقتی که سپهبد برگشت گفت:جنگ شروع شده، فوراً هواپیماهایتان را دور فرودگاه تقسیم بکنید و آماده باشید برای اتفاقات.
🔺ولی در اینجا یک مسئله هست. مسئله عبارت از این بود که ما در دوشان‌تپه در سوم شهریور هواپیمای هوکر اوداکس، هوکر هاین و تایگر موس می‌ساختیم. ما در حدود صد فروند تایگرموس در دوشان‌تپه در زمان رضاشاه ساختیم. این تایگرموس هواپیمای آموزشی بود، کاری برای جنگ نمی‌توانست بکند، ولی دو هواپیمای دیگر هوکر هاین و هوکر اوداکس، من مثل خلبان آزمایشی این هواپیماها را آزمایش می‌کردم، ولی برای این هواپیماها مسلسل نیامده بود. بنابراین، این هواپیما به غیر از اینکه پرواز بکند، کار دیگری نمی‌توانست بکند.
🔺بنابراین، ما متفرق شدیم دور فرودگاه. هواپیما را متفرق کردیم و هواپیماهای انگلیسی آمدند روی تهران، هواپیماهای روسی آمدند روی تهران که آمدند، یکی دو تا بمب خیلی کوچک در مشرق دوشان‌تپه انداختند. چیزی نبودند، اصلاً چیز مهمی نبود. هواپیمای انگلیسی هم یک پرواز نمایشی انجام دادند، رفتند. ما هم بر حسب وظیفه‌ای که می‌توانستیم بلند شدیم، ولی کاری نمی‌توانستیم بکنیم. تنها کاری که می‌توانستیم بکنیم هواپیمای خودمان را بزنیم، گو آنکه به آن هم نمی‌رسیدیم یا نرسیدیم.
🔺 در همین روزها، وقتی که من به‌عنوان یک ستوان یکم با رضاشاه درباره اینها صحبت کردم، من بودم و رضاشاه. کسی نبود. نفهمیدم عکس‌العمل رضاشاه چه بود که بعداً فرمان دستور انتقال من از تهران به تبریز آمد، ولی دیگر فرصت نشد، من منتقل نشدم و آنجا که بودم همین دسته‌بندی‌ها در نیروی هوایی هم بود.
🔺روز سوم یا چهارم شهریور که اصلاً تکلیف هیچ‌کس روشن نبود، من به خاطرم می‌آید که افسرها ریختند آشپزخانه، دیگ غذا را برداشتند و رفتند. افسرها ریختند انبار بنزین، افسران جزء و درجه‌داران، بنزین‌ها را برمی‌داشتند و می‌بردند یا اینکه اسلحه را می‌بردند، اصلاً انضباط به کلی از بین رفت.
🔺من دوشان‌تپه بودم. در همان موقع احمد وثیق، او سروان بود، من ستوان یکم، او در قلعه‌مرغی بود.جوان‌ها را برمی‌دارند و انقلاب می‌کنند و شروع می‌کنند. فرمانده نیروی هوایی را می‌گیرند، بازداشت می‌کنند. بعد هواپیمای مصطفوی از قلعه‌مرغی آمد به دوشان‌تپه. گفت: آنجا شلوغ شده و بالاخره شلوغ شده بود و هیچ انضباطی،به کلی انضباط از بین رفته بود.
🔺 روز دوم سپه‌پور مرا صدا کرد گفت: «باید ما برویم به دزفول،چند لحظه‌ای از این وضعیت گذشته بود که ما دیدیم چند تا هواپیماهای دیگر آمد. سرگرد شیبانی بود، فرمانده هنگ هوایی تبریز آمد، نشست، لحظه‌ای گذشت. جهانسوزی، یک خلبان از اهواز، رسید. این اخباری که اینها دادند، معرف این بود که تبریز و خوزستان و اهواز و اینها، آبادان و اینها، همه متلاشی شده،در هر صورت، ارتش از هم پاشیده شد. انضباطی دیگر وجود نداشت و نیروی دریایی به کلی منحل شد.انضباط به کلی پاشیده بود که قرارداد به اصطلاح متارکه امضا شد.
🔻چرا ارتش به آن شکل عمل کرد؟
🔺ببینید، برای شما این شکلی تشریح می‌کنم. ما یک هواپیمایی داشتیم که می‌توانست با هواپیماهای مشابه متفقین، یک دانه ما داشتیم، که می‌توانست این برابری بکند. یک دانه هاریکن ما داشتیم. سه روز قبل از سوم شهریور این هاریکن با خلبانش که روی قلعه‌مرغی پرواز می‌کرد، موتورش stop کرد. یعنی کاری روی موتورش کرده بودند که موتور متوقف شد و طیاره آمد نشست. هیچی، سقوط نکرد. طیاره نشست ولی موتورش متوقف شد.
🔺آن‌وقت در دوشان‌تپه یک مستر پیترز متخصص انگلیسی بود و یک متخصص آلمانی هم بود.در مقابل چندین متخصص انگلیسی یک متخصص آلمانی بود، ولی اینها فشار می‌آوردند. این یک متخصص آلمانی برود، این متخصص آلمانی همه چیز این هواپیمای یونکرس را نگاه می‌کرد و اینها نفوذ داشتند، انگلیس‌ها بودند دیگر. انگلیس‌ها بودند که به ما کمک می‌کردند ما آن هواپیما را می‌ساختیم. موتورش از انگلستان می‌آمد. لون ژرون و بال و بدنه و اینها، قطعاتش، از انگلستان می‌آمد. در اینجا پارچه‌کشی می‌شد و اما لیت‌مالی می‌شد و دوخته می‌شد و این طیاره‌ها سرهم می‌شد. طیاره‌سازی این شکلی بود. آن‌وقت مثل حالا نبود. بعد این را مونتاژ می‌کردند و پرواز آزمایشی می‌شد. ولی همان انگلیسی‌ها پیش‌بینی می‌کردند که برای این هواپیماها مسلسل نیاورده بودند.

✍️بخشی از مصاحبه حسن طوفانیان با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار پنجم

❌لینک مصاحبه صوتی کامل حسن طوفانیان
👇👇
https://t.me/iranianoralhistoryproject/2364


🔘اختلاف بر سر فروش گاز به شوروی و چک صد میلیون دلاری شیخ امارات به محمدرضاشاه پهلوی برای ممانعت از سقوط شاه"

🔺یکی این بود که ایشان روزی در واشنگتن صحبت شد با ایشان انتقاد می‌کردند از اینکه دولت ایران این گاز را به شوروی فروخته به هیجده سنت هر هزار پای مکعب و این خیلی ارزان است.
🔻در چه سالی خیلی ، آقا، این انتقاد ایشان؟
🔺انتقاد ایشان در سال ۱۹۷۲، ۷۳.
🔻بله.
🔺در آن موقع. در حالی‌که ایشان گفتند ما می‌توانیم همین گاز را بفروشیم به ژاپن در حدود یک دلار. بحث ما ادامه پیدا کرد این که آقای ابتهاج شما مرد حساب و کتاب و بانک و امور مالی و غیره هستید، بایستی توجه کرد که این را در کجا می‌فروشند و آن وقت هزینه چه خواهد بود و چرا تا به حال فروخته نشده. در آن موقع من برایشان حساب کردم اگر ملاحظه بکنید این تحویل ژاپن است و قبل از اینکه تحویل ژاپن بشود در آنجا بایستی، اول از اینجا شروع می‌کنیم که ما گازها را جمع می‌کنیم این را بایستی تبدیل به مایع بکنیم، این خودش یک هزینه سنگینی خواهد داشت در حدود حداقل ۵۰ سنت، و این را بایستی در کشتی‌های به‌خصوصی که منهای ۱۸۰ درجه زیر صفر می‌توانند ببرند، تانکرهای خیلی گران قیمتی هستند، بایستی با آن ببریم که آن متجاوز از سی سنت می‌شود. بعد این گاز مایع را بایستی تبدیل بکنیم به گاز در آن کشور
🔻ژاپن.
🔺در ژاپن و این خودش بیش از یک دلار این هزینه‌اش می‌شود تا این کار عملی بشود. و حتی ما به صفر این گازمان را بدهیم این برای آنها صرفی نخواهد داشت. بنابراین عایدی ما حتی بیفتدد به طرف این کار را انجام بدهیم به صورت منفی درمی‌آید. در صورتی‌که این گازی که ما در ایران داشتیم می‌سوزاندیم این گاز را احتیاج داشتیم بیاوریم در تهران و جاهای دیگر از آن استفاده بکنیم اگر با لوله گازی می‌آوردیم برای ما خیلی خیلی گران‌تر تمام می‌شد ولی این لوله گازی که به شوروی کشیده شد به این ترتیب هم در داخل می‌توانیم از گاز استفاده ارزانی بکنیم و هم اینکه گازی که به شوروی صادر می‌شود در حدود ۸ سنت ۹ سنت این هزینه حملش است و ۱۰ سنت هم برای ما می‌ماند، ۹ سنت یا ۱۰ سنت، در این حدودها نصفش عایدی ماست. به این طریق از اینجا نه تنها یک چیزی به‌دست ما می‌آید بلکه ما می‌‌توانیم مقداری از این گاز را سر راه هم بیاوریم و تهران و یا قم و یا اصفهان و یا جاهای دیگر از آن استفاده بکنیم.
🔻بله آخرین سؤال من مربوط می‌شود به چک صدمیلیون دلاری شیخ زاید به محمدرضاشاه. داستان این موضوع چیست آقای یگانه؟
🔺داستانش حالا نمی‌دانم شما از کجا اطلاع پیدا کردید راجع به این موضوع، البته این یکی از موضوع‌های بسیار محرمانه و سری است. در دولت نخست‌وزیری شریف‌امامی بود که وقتی که انقلاب داشت نضج می‌گرفت، معمولاً هم شاید این شیوخ و امیران فکر می‌کنند این مستضعفین به‌خاطر کمبود نان بنابراین غیره و فلان سروصدا می‌کنند اگر برای آنها یک کمکی بشود سروصداها می‌خوابد و غیره. ایشان هم نسبت به شاه ایران خیلی عبودیت داشتند و اینها، می‌خواستند وفاداری خودشان را نشان بدهند. شیخ زاید یک شخص بسیار متمول و کشورش هم خیلی متمول، بنابراین برای نشان دادن همکاری خودشان و یا کمک به ایران، به وسیله سفرشان پیغام فرستادند که ایشان مایلند یکصد میلیون دلاری فرستاده بشود به حضور شاهنشاه تا به وسیله ایشان بین فقرا تقسیم بشود کمک بشود به فقرا در مقابل داد و فریادهایی که می‌شود برای انقلاب. بعد از مدتی این چک به اسم شاهنشاه محمدرضاشاه پهلوی His Imperial Majesy رسید و مسئله، البته سفیر برده بود به خود شاهنشاه داده بود و ایشان هم مایل بودند این پول مصرفش برسد بنابراین به نخست‌وزیر مراجعه کرده بودند که،این را ببرید به مصارف لازم برسانید و این هم با نظر وزیر اقتصاد و دارایی باشد،که در آن موقع من مسئولیتش را داشتم.

✍️بخشی از مصاحبه محمد یگانه (۱٣٠٢-١٣٧۴) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار هفدهم

❌لینک مصاحبه صوتی کامل محمد یگانه👇👇

https://t.me/iranianoralhistoryproject/2438


🔘درباره دلیل تظاهرات مردم علیه حکومت شاه و شیوه برخورد با آن

یک عده‌ای هستند که می‌گویند به اندازه‌ کافی زور به کار نرفت در اواخر و گرنه این‌جور نمی‌شد.
آخر همه را بکشید؟من به عواقبش کار ندارم. شما می‌خواهید نظم را برقرار کنید خب درست.نظم برقرار کردن بنده قبول دارم.اما این مستلزم این نیست که شما همین‌طور بزنید این‌طرف و آن‌طرف بکشید.
خب به شاه گفتم. گفتم:آقا گاز اشک‌آور هست. چوب و چماق هست.گفت:بله ما راجع به پلیس کوتاهی کردیم.گفتم:خب آقا، این تانک که در خیابان می‌آورید،این برای جنگ است نه برای توی خیابان. گفت:بله، ما خیال نمی‌کردیم که مردم این‌جور باشند.
گفتم:آقا،مردم این‌جور باشند،به ستوه آمدند این‌جور شدند.آخر مردم اغتشاش را برای چه می‌خواهند؟حتماً خارجی باید انگولک‌ کند؟باید یک محیط مساعدی باشد تا دیگران انگولک بکنند.اگر محیط مساعد نشد و مردم یک رضایت نسبی،نمی‌خواهم بگویم صددرصد، چون صددرصد نمی‌شود تقاضای آن‌ها را انجام داد،اما نسبی که آقا واقعاً از این ثروت من هم سهم دارم سهیم بودم.خب وقتی این نیست آن وقت شما می‌گویید مردم چرا این‌جور شدند؟ خیال نمی‌کردم.همین است.مردم حیوان، بنابراین این تسلیم محض‌اند نه.نتیجه‌اش این شد که دیدند.

✍️بخشی از مصاحبه علی امینی (۱۲۸۴-۱۳۷۱) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار پنجم

❌لینک مصاحبه صوتی کامل علی امینی👇👇

https://t.me/iranianoralhistoryproject/253


.

❌👆👆مصاحبه صوتی کامل اکبر اعتماد پدر اتمی ایران با بنیاد مطالعات پهلوی


.

❌👆👆مصاحبه صوتی کامل سرلشکر منصور قدر


🔘قطعه کوتاهی از مصاحبه سرلشکر منصور قدر،افسر اطلاعات ارتش‌ پهلوی،سفیر ایران در اردن و لبنان با بنیاد مطالعات ایران.

🔻سرلشکر قدر می گوید:سازمان موساد اسراییل و ساواک ایران با هم ارتباط داشتند.
ترکیه قبل از ایران با موساد اسراییل ارتباط داشت.
🔻ترکیه حساسیت خاصی به ارمنی ها و کردها داشت.آنها به کردها می گفتند ترک کوهستانی.

‌🗣️کانال پروژه تاریخ شفاهی ایران
@iranianoralhistoryproject
@iranianoralhistoryproject


👆❌کانال دوم

مستقل، پشتیبان

20 last posts shown.