🌷🌷🌷
یه جایی تو فیلمِ Closer دَن یهو میزنه زیرِ همه چی و به دوست دخترش میگه که عاشقِ شخصِ دیگه ای شده
اونجاست که دوست دخترش یعنی ناتالی پورتمن با گریه بهش میگه که هیچکس تورو اندازه من دوست نداره و ازش میپرسه چرا این عشق کافی نیست؟
و دَن درحالیکه بغلش کرده سکوت میکنه و سر تکون میده ! این درحالیه که دَن به سوال قبلی ناتالی که میپرسه هنوز بهم علاقه داری؟ جواب مثبت میده ! یعنی دَن به ناتالی علاقه داره اما به آنا بیشتر علاقه داره و فکر میکنه باهاش میتونه خوشحالتر باشه...
خواستم بگم خیلی از آدما دقیقا همین جورین، ممکنه درست تو همون لحظه که دارن به شما ابراز علاقه میکنن آدمِ دیگه ای رو بیشتر از شما یا هم اندازه شما دوست داشته باشن و احساس کنن باهاش خوشحالترن و اصلا براشون مهم نباشه که چی قراره به سرِ شما بیاد اگه این حقیقت رو بفهمید!
دَن دقیقا نمونه بارز یک انسانه خودخواهه، آدمی که یه روزی خیلی رمانتیک با ناتالی آشنا شده و داره باهاش زندگی میکنه اما ناغافل سرو کله یکی دیگه پیدا میشه
یکی که دَن بخاطرش حاضر میشه تموم عشق و محبت ناتالی رو نادیده بگیره
ناتالی خیلی زودتر از اینکه دَن بهش اینو بگه میفهمه و به روش نمیاره تا زمانیکه خودِ دَن اعتراف میکنه و دیالوگی شکل میگیره که هرچند دردناک اما واقعیه و احتمالا به وفور درحالِ تکرار شدن ...
هرچند آخرِ قصه ورق برمیگرده و دَن نادم و پشیمون به سمتِ ناتالی بر میگرده اما اون دیگه نمیخوادش و قصه به پایان میرسه اما من اینجای قصه دلم خنک نشد چون آسیبِ روحیِ ناشی از شنیدن بعضی حرفا و دونستن بعضی حقایق حتی با تلافی هم پاک نمیشه
و آدمایی که این رنج رو کشیدن احتمالا تا ابد یه زخم عمیق تو قلبشون دارن که حتی پشیمونیِ اون آدم هم نمیتونه جبرانش کنه
چون بعضی چیزا جبران پذیر و فراموش شدنی نیست... پس مراقبِ دَنهای خودخواه و بلاتکلیف اطرافتون باشید !
خلاصه که فیلمِ Closer همونطوری که در نقدش نوشتن از نظر احساسی وحشیانه ست پس نبینید آقا نبینید :)
#نازنین_عابدین_پور
📚 @irDastanak 📚
🌷🌷🌷
یه جایی تو فیلمِ Closer دَن یهو میزنه زیرِ همه چی و به دوست دخترش میگه که عاشقِ شخصِ دیگه ای شده
اونجاست که دوست دخترش یعنی ناتالی پورتمن با گریه بهش میگه که هیچکس تورو اندازه من دوست نداره و ازش میپرسه چرا این عشق کافی نیست؟
و دَن درحالیکه بغلش کرده سکوت میکنه و سر تکون میده ! این درحالیه که دَن به سوال قبلی ناتالی که میپرسه هنوز بهم علاقه داری؟ جواب مثبت میده ! یعنی دَن به ناتالی علاقه داره اما به آنا بیشتر علاقه داره و فکر میکنه باهاش میتونه خوشحالتر باشه...
خواستم بگم خیلی از آدما دقیقا همین جورین، ممکنه درست تو همون لحظه که دارن به شما ابراز علاقه میکنن آدمِ دیگه ای رو بیشتر از شما یا هم اندازه شما دوست داشته باشن و احساس کنن باهاش خوشحالترن و اصلا براشون مهم نباشه که چی قراره به سرِ شما بیاد اگه این حقیقت رو بفهمید!
دَن دقیقا نمونه بارز یک انسانه خودخواهه، آدمی که یه روزی خیلی رمانتیک با ناتالی آشنا شده و داره باهاش زندگی میکنه اما ناغافل سرو کله یکی دیگه پیدا میشه
یکی که دَن بخاطرش حاضر میشه تموم عشق و محبت ناتالی رو نادیده بگیره
ناتالی خیلی زودتر از اینکه دَن بهش اینو بگه میفهمه و به روش نمیاره تا زمانیکه خودِ دَن اعتراف میکنه و دیالوگی شکل میگیره که هرچند دردناک اما واقعیه و احتمالا به وفور درحالِ تکرار شدن ...
هرچند آخرِ قصه ورق برمیگرده و دَن نادم و پشیمون به سمتِ ناتالی بر میگرده اما اون دیگه نمیخوادش و قصه به پایان میرسه اما من اینجای قصه دلم خنک نشد چون آسیبِ روحیِ ناشی از شنیدن بعضی حرفا و دونستن بعضی حقایق حتی با تلافی هم پاک نمیشه
و آدمایی که این رنج رو کشیدن احتمالا تا ابد یه زخم عمیق تو قلبشون دارن که حتی پشیمونیِ اون آدم هم نمیتونه جبرانش کنه
چون بعضی چیزا جبران پذیر و فراموش شدنی نیست... پس مراقبِ دَنهای خودخواه و بلاتکلیف اطرافتون باشید !
خلاصه که فیلمِ Closer همونطوری که در نقدش نوشتن از نظر احساسی وحشیانه ست پس نبینید آقا نبینید :)
#نازنین_عابدین_پور
📚 @irDastanak 📚
🌷🌷🌷