#تحلیل_بازار
دعوای بزرگ و کوچک
بازار سهام ایران یکسری دعوای کهنه دارد که در مقاطعی بیرون می زند. یکی از این دعواها دعوای بزرگ و کوچک است. پیش از پرداختن به این موضوع اول باید بگوییم از منظر سرمایه گذاری فرقی نمی کند یک شرکت بزرگ باشد یا کوچک و مهم ارزندگی آن است. در واقع هر سهم براساس روش های مختلف ارزش گذاری اگر بیشتر زیر قیمت باشد و بازده مورد انتظار بهتری را بسازد، بایستی در آن سرمایه گذاری کرد. اما جریان نقدینگی بازار همیشه باعث می شود عملکرد دو گروه بزرگ و کوچک از نظر بازدهی متفاوت باشد. در یک ماه گذشته در حالی که نمادهای بزرگ بسیار مورد استقبال بوده اند و بازده خوبی داشتند، نمادهای کوچکتر چندان عملکرد خوبی از خود نشان نداده اند و همین موضوع باعث یک بحثی میان فعالان بازار شده است. پیش از پرداختن به ریشه های این موضوع باید این را بگوییم که امروز نیز ارزش معاملات خرد به 15 همت رسید و بازار با رونق قابل توجه و البته به صورت نوسانی به کار خودش ادامه می دهد. 70 درصد نمادها نیز مثبت بسته شدند.
صندوق های اهرمی و بزرگ ها
یکی از دلایل خرید بیشتر سهم های بزرگ در بازار، تمایل صندوق های اهرمی به خرید این دسته از سهام است. مدیران صندوق های اهرمی استدلال می کنند چون در ریزش ها و اصلاح های بازار از نمادهای بزرگ حمایت می شود، ترجیح می دهیم این نمادها را بخریم که هر موقع نیاز شد بتوانیم راحتتر بفروشیم. همین رویکرد باعث شده در ماه اخیر که ورود پول به اینگونه صندوق ها بیشتر بوده، نمادهای بزرگ بازدهی بهتر نسبت به نمادهای کوچک داشته باشد. فردانامه قضاوتی در مورد درست یا اشتباه بودن این رویکرد ندارد اما به مدیران صندوق های اهرمی توصیه می کنیم حتما حداکثر قیمت ارزندگی برای خرید نمادهای پرتراکنش و بزرگ برای خودشان در نظر بگیرند چرا که تصور حمایت ممکن است اشتباه از در بیاید.
ارز توافقی و بزرگ ها
نمادهای بزرگ و پرتراکنش به نسبت نمادهای راحت تری برای تحلیل هستند. در مورد پتروشیمی ها و فلزی ها، با یک عملیات ریاضی نچندان سخت می توان تشخیص داد سود آتی این شرکت ها چقدر است. حتی در صنعت پیچیده ای مثل پالایشگاه نیز تخمین حدودی سود کار چندان سختی نیست. خصوصا این موضوع برای نهادهای مالی که سال هاست در حال تحلیل مداوم این نمادها هستند کار راحتتر نیز به نظر می رسد. همین موضوع باعث شده است مثلا تمایل به خرید شستا که مشخصا از رشد نرخ ارز رسمی منتفع می شود خیلی بیشتر از مثلا یک شرکت بیمه ای باشد که بازار چندان اشرافی به پرتفو سرمایه گذاری اش ندارد. حتی مثلا خرید فملی برای یک سرمایه گذاری خیلی راحت توجیه پذیر است تا مثلا یک نماد فلزی کوچک و متوسط
بازیگران گیر افتاده
نمادهای کوچک و متوسط بعضا بازیگر محور هستند. در واقع در ماه ها و سال های گذشته یک یا گروهی از سهامداران حقیقی اقدام به خرید نماد کرده اند و به دلیل عدم امکان خروج در ریزش ها در این نمادها گیر افتاده اند. حالا پس از ماه ها، فرصت فروش بوجود آمده. به همین دلیل عرضه کننده های بعضا سنگین در نمادهای کوچک و متوسط در نمادها دیده می شود. در حالی که در نمادهای بزرگ، سهامدار گیر افتاده ای وجود ندارد و حتی بازارگردان ها و حامیان چون بیشتر تحت کنترل ناظر بازار هستند، عرضه ها کنترل می شود.
چشم انداز مبهم
بسیاری از سرمایه گذاران در بورس دست به ماشه هستند. علی رغم اینکه یک ماه است بازار مثبت است ولی تعداد کد فعال از 200 هزار نفر فراتر نرفته است. همچنین ورود پول از بیرون بازار در مقایسه با اعتبار اخذ شده توسط معامله گران و همچنین ابطای های صندوق های درآمد ثابت چندان قابل توجه نیست. تقریبا یک ماه دیگر ترامپ بر میز ریاست جمهوری امریکا می نشیند و بسیاری نگران توقف روند صعودی بورس با پیش آمدن ریسک های سیاسی ناشی از ترامپ هستند. به همین دلیل ترجیح می دهند در کوتاه مدت درگیر همین نمادهای پرتراکنش باشند و هر جا لازم شد سریع از آن بیرون بپرند. سرمایه گذاران بورس فعلا بلندمدت فکر نمی کنند لذا نماد کوچکی که قرار است سودش سال بعد دو برابر شود و پی بر ای آینده نگر 3 تا 4 دارد، هنوز مورد توجه ایشان نیست.
این دعوا فعلا ادامه دارد، توصیه فردانامه به بورسی ها، فعالیت در هر دو گروه از نمادها با توجه به ارزندگی آنها است. نماد فارغ از اینکه بزرگ است یا کوچک، اگر از محدوده ی ارزندگی خارج شد، از آن فاصله گرفته و به سمت نمادهای بزرگ یا کوچک ارزنده حرکت کنید.
📱@Fardaname
.
دعوای بزرگ و کوچک
بازار سهام ایران یکسری دعوای کهنه دارد که در مقاطعی بیرون می زند. یکی از این دعواها دعوای بزرگ و کوچک است. پیش از پرداختن به این موضوع اول باید بگوییم از منظر سرمایه گذاری فرقی نمی کند یک شرکت بزرگ باشد یا کوچک و مهم ارزندگی آن است. در واقع هر سهم براساس روش های مختلف ارزش گذاری اگر بیشتر زیر قیمت باشد و بازده مورد انتظار بهتری را بسازد، بایستی در آن سرمایه گذاری کرد. اما جریان نقدینگی بازار همیشه باعث می شود عملکرد دو گروه بزرگ و کوچک از نظر بازدهی متفاوت باشد. در یک ماه گذشته در حالی که نمادهای بزرگ بسیار مورد استقبال بوده اند و بازده خوبی داشتند، نمادهای کوچکتر چندان عملکرد خوبی از خود نشان نداده اند و همین موضوع باعث یک بحثی میان فعالان بازار شده است. پیش از پرداختن به ریشه های این موضوع باید این را بگوییم که امروز نیز ارزش معاملات خرد به 15 همت رسید و بازار با رونق قابل توجه و البته به صورت نوسانی به کار خودش ادامه می دهد. 70 درصد نمادها نیز مثبت بسته شدند.
صندوق های اهرمی و بزرگ ها
یکی از دلایل خرید بیشتر سهم های بزرگ در بازار، تمایل صندوق های اهرمی به خرید این دسته از سهام است. مدیران صندوق های اهرمی استدلال می کنند چون در ریزش ها و اصلاح های بازار از نمادهای بزرگ حمایت می شود، ترجیح می دهیم این نمادها را بخریم که هر موقع نیاز شد بتوانیم راحتتر بفروشیم. همین رویکرد باعث شده در ماه اخیر که ورود پول به اینگونه صندوق ها بیشتر بوده، نمادهای بزرگ بازدهی بهتر نسبت به نمادهای کوچک داشته باشد. فردانامه قضاوتی در مورد درست یا اشتباه بودن این رویکرد ندارد اما به مدیران صندوق های اهرمی توصیه می کنیم حتما حداکثر قیمت ارزندگی برای خرید نمادهای پرتراکنش و بزرگ برای خودشان در نظر بگیرند چرا که تصور حمایت ممکن است اشتباه از در بیاید.
ارز توافقی و بزرگ ها
نمادهای بزرگ و پرتراکنش به نسبت نمادهای راحت تری برای تحلیل هستند. در مورد پتروشیمی ها و فلزی ها، با یک عملیات ریاضی نچندان سخت می توان تشخیص داد سود آتی این شرکت ها چقدر است. حتی در صنعت پیچیده ای مثل پالایشگاه نیز تخمین حدودی سود کار چندان سختی نیست. خصوصا این موضوع برای نهادهای مالی که سال هاست در حال تحلیل مداوم این نمادها هستند کار راحتتر نیز به نظر می رسد. همین موضوع باعث شده است مثلا تمایل به خرید شستا که مشخصا از رشد نرخ ارز رسمی منتفع می شود خیلی بیشتر از مثلا یک شرکت بیمه ای باشد که بازار چندان اشرافی به پرتفو سرمایه گذاری اش ندارد. حتی مثلا خرید فملی برای یک سرمایه گذاری خیلی راحت توجیه پذیر است تا مثلا یک نماد فلزی کوچک و متوسط
بازیگران گیر افتاده
نمادهای کوچک و متوسط بعضا بازیگر محور هستند. در واقع در ماه ها و سال های گذشته یک یا گروهی از سهامداران حقیقی اقدام به خرید نماد کرده اند و به دلیل عدم امکان خروج در ریزش ها در این نمادها گیر افتاده اند. حالا پس از ماه ها، فرصت فروش بوجود آمده. به همین دلیل عرضه کننده های بعضا سنگین در نمادهای کوچک و متوسط در نمادها دیده می شود. در حالی که در نمادهای بزرگ، سهامدار گیر افتاده ای وجود ندارد و حتی بازارگردان ها و حامیان چون بیشتر تحت کنترل ناظر بازار هستند، عرضه ها کنترل می شود.
چشم انداز مبهم
بسیاری از سرمایه گذاران در بورس دست به ماشه هستند. علی رغم اینکه یک ماه است بازار مثبت است ولی تعداد کد فعال از 200 هزار نفر فراتر نرفته است. همچنین ورود پول از بیرون بازار در مقایسه با اعتبار اخذ شده توسط معامله گران و همچنین ابطای های صندوق های درآمد ثابت چندان قابل توجه نیست. تقریبا یک ماه دیگر ترامپ بر میز ریاست جمهوری امریکا می نشیند و بسیاری نگران توقف روند صعودی بورس با پیش آمدن ریسک های سیاسی ناشی از ترامپ هستند. به همین دلیل ترجیح می دهند در کوتاه مدت درگیر همین نمادهای پرتراکنش باشند و هر جا لازم شد سریع از آن بیرون بپرند. سرمایه گذاران بورس فعلا بلندمدت فکر نمی کنند لذا نماد کوچکی که قرار است سودش سال بعد دو برابر شود و پی بر ای آینده نگر 3 تا 4 دارد، هنوز مورد توجه ایشان نیست.
این دعوا فعلا ادامه دارد، توصیه فردانامه به بورسی ها، فعالیت در هر دو گروه از نمادها با توجه به ارزندگی آنها است. نماد فارغ از اینکه بزرگ است یا کوچک، اگر از محدوده ی ارزندگی خارج شد، از آن فاصله گرفته و به سمت نمادهای بزرگ یا کوچک ارزنده حرکت کنید.
📱@Fardaname
.