وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام: جامعه با سرکوب مقابله میکند
وریشه مرادی، زندانی سیاسی در اوین.
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در یک نامه که روز سه شنبه نهم بهمن برای «سالگرد کارزار سهشنبههای نه به اعدام» منتشر شد، اعلام کرد: «یا باید زندگی را نزیست و یا باید با معنا و متعالی زیست.»
خانم مرادی، فعال مدنی محکوم به اعدام در زندان اوین، در نامه خود صدور حکم اعدام برای خود را علیه «بخشی از زنان مبارز زندانی» دانست و افزود: «من و سایر دوستانم به نمایندگی از یک جامعه حکم گرفتهایم.»
در این نامه که در حساب کاربری منتسب به گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی در زندان اوین، منتشر شده، آمده است که صدور حکم اعدام به معنای «خوابی است که برای تمامی جامعه دیده و سرکوب (بخوانید اعدام) جامعه را در پیش گرفتهاند و صد البته که با مقاومت روبرو خواهند شد.»
وریشه مرادی با اشاره به حمایتهای داخلی و خارجی برای لغو حکم اعدام علیه شماری از زندانیان سیاسی از جمله خود او، آن را «پشت گرمی بزرگی» برای زندانیان سیاسی دانست و اضافه کرد: «ما در داخل تسلیم تحمیلها و اتهامات بیبنیان دستگاههای امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم. جامعه نیز از ما حمایت میکند و این همبستگی نمود مهمی از تداوم مبارزه مدنی در برابر ظلم دستگاههای حکومتی در ایران است.»
آغاز دومین سال کارزار سهشنبههای نه به اعدام: طناب دار برچیده شود
وی در بخشی از نامه خود از اعتصاب سراسری در مناطق کردنشین ایران در اعتراض به صدور احکام اعدام قدردانی کرد.
این زندانی سیاسی محکوم به اعدام همچنین به «مقاومت بینظیر» زندانیان سیاسی زن «با بیحقوقی و پایمال کردن حقوق انسانی در زندانهای ایران» اشاره کرد و نوشت: این که ما زنان این مقاومت را بر عهده گرفتهایم، از طرفی به ظلم مضاعف نظام مردسالار و زنستیز کنونی برمیگردد و از طرفی به عزم جزم زنان جهت نیل به آزادی.»
خانم مرادی همچنین کارزار نه به اعدام در زندانهای مختلف ایران را «کنشی متحدساز» خواند که که «جنبه اساسی وانسانی ما، یک خواست عمومی برای تاکید بر حق حیات و درخواست لغو حکم اعدام در ایران را برجسته می کند.»
او «سهشنبههای نه به اعدام» را «اتحاد انسانی» در برابر «قتل دولتی» نامید که «به هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکارگرفته میشود.»
این زندانی سیاسی در بخش دیگری از نامه خود نوشت که زندانیان سیاسی زن «اصلیترین چالش حیات کنونی» را «چالش جنسیتی» می دانند که تنها پس از برطرف شدن آن، سایر چالشها شانس برطرف شدن خواهند داشت.
وریشه مرادی همچنین در مورد وضعیت پرونده سازی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران علیه خود نوشت: «هنگام بازجویی، همان بازجوی فرزاد کمانگر در برابرم نشست و گفت ۱۵ سال پیش فرزاد نیز همین جای تو نشسته بود، اما نتوانست کاری کند و مرگ را برای خودش آفرید. گفتم اگر امروز من اینجا نشستهام، نتیجه تلاش و مبارزه فرزاد است.»
فرزاد کمانگر، معلم و فعال سیاسی، همراه با شیرین علمهولی، علی حیدریان، و فرهاد وکیلی به اتهام محاربه و عضویت در حزب کارگران کردستان، پکاکا، روز ١٩ اردیبهشت ١٣٨٩ بدون اطلاع وکلا و خانوادههایشان در زندان اوین تهران اعدام شدند.
به گزارش سازمانهای مدافع حقوق بشر، این چهار فعال کُرد در حین بازداشت و حبس تحت شکنجه شدید قرار گرفتند و در محاکماتی ناعادلانه به اعدام محکوم شدند.
وریشه مرادی در پایان نامه خود نوشت: «سرلوحه مبارزاتم این است: میخواهم آن تقدیری را که همیشه در بازیهای تراژیک زندگی تکرار میشود، به نفع آزادی بر هم زنم. در این بازی که عنوانش حقیقت است و تنها از طریق مبارزه به انجام میرسد، این بار، تقدیر شکست خواهد خورد. ژن ژیان آزادی مقاومت زندگی است.»
خانم مرادی در ۲۰ آبان توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «بغی» (قیام مسلحانه علیه حکومت) به اعدام محکوم شد.
او روز ۱۰ مرداد سال گذشته، در حومه سنندج بازداشت شد و روز پنجم دی همان سال، با پایان مراحل بازجویی، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، به بند زنان این زندان منتقل شد.
این زندان سیاسی پیشتر در نامهای سرگشاده از زندان، فاش کرد که در طول بازداشت، تحت شکنجههای جسمی و روانی، تهدید به اعدام و خشونتهای جنسیتی قرار گرفته است...
وریشه مرادی، زندانی سیاسی در اوین.
وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در یک نامه که روز سه شنبه نهم بهمن برای «سالگرد کارزار سهشنبههای نه به اعدام» منتشر شد، اعلام کرد: «یا باید زندگی را نزیست و یا باید با معنا و متعالی زیست.»
خانم مرادی، فعال مدنی محکوم به اعدام در زندان اوین، در نامه خود صدور حکم اعدام برای خود را علیه «بخشی از زنان مبارز زندانی» دانست و افزود: «من و سایر دوستانم به نمایندگی از یک جامعه حکم گرفتهایم.»
در این نامه که در حساب کاربری منتسب به گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی در زندان اوین، منتشر شده، آمده است که صدور حکم اعدام به معنای «خوابی است که برای تمامی جامعه دیده و سرکوب (بخوانید اعدام) جامعه را در پیش گرفتهاند و صد البته که با مقاومت روبرو خواهند شد.»
وریشه مرادی با اشاره به حمایتهای داخلی و خارجی برای لغو حکم اعدام علیه شماری از زندانیان سیاسی از جمله خود او، آن را «پشت گرمی بزرگی» برای زندانیان سیاسی دانست و اضافه کرد: «ما در داخل تسلیم تحمیلها و اتهامات بیبنیان دستگاههای امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم. جامعه نیز از ما حمایت میکند و این همبستگی نمود مهمی از تداوم مبارزه مدنی در برابر ظلم دستگاههای حکومتی در ایران است.»
آغاز دومین سال کارزار سهشنبههای نه به اعدام: طناب دار برچیده شود
وی در بخشی از نامه خود از اعتصاب سراسری در مناطق کردنشین ایران در اعتراض به صدور احکام اعدام قدردانی کرد.
این زندانی سیاسی محکوم به اعدام همچنین به «مقاومت بینظیر» زندانیان سیاسی زن «با بیحقوقی و پایمال کردن حقوق انسانی در زندانهای ایران» اشاره کرد و نوشت: این که ما زنان این مقاومت را بر عهده گرفتهایم، از طرفی به ظلم مضاعف نظام مردسالار و زنستیز کنونی برمیگردد و از طرفی به عزم جزم زنان جهت نیل به آزادی.»
خانم مرادی همچنین کارزار نه به اعدام در زندانهای مختلف ایران را «کنشی متحدساز» خواند که که «جنبه اساسی وانسانی ما، یک خواست عمومی برای تاکید بر حق حیات و درخواست لغو حکم اعدام در ایران را برجسته می کند.»
او «سهشنبههای نه به اعدام» را «اتحاد انسانی» در برابر «قتل دولتی» نامید که «به هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه بکارگرفته میشود.»
این زندانی سیاسی در بخش دیگری از نامه خود نوشت که زندانیان سیاسی زن «اصلیترین چالش حیات کنونی» را «چالش جنسیتی» می دانند که تنها پس از برطرف شدن آن، سایر چالشها شانس برطرف شدن خواهند داشت.
وریشه مرادی همچنین در مورد وضعیت پرونده سازی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران علیه خود نوشت: «هنگام بازجویی، همان بازجوی فرزاد کمانگر در برابرم نشست و گفت ۱۵ سال پیش فرزاد نیز همین جای تو نشسته بود، اما نتوانست کاری کند و مرگ را برای خودش آفرید. گفتم اگر امروز من اینجا نشستهام، نتیجه تلاش و مبارزه فرزاد است.»
فرزاد کمانگر، معلم و فعال سیاسی، همراه با شیرین علمهولی، علی حیدریان، و فرهاد وکیلی به اتهام محاربه و عضویت در حزب کارگران کردستان، پکاکا، روز ١٩ اردیبهشت ١٣٨٩ بدون اطلاع وکلا و خانوادههایشان در زندان اوین تهران اعدام شدند.
به گزارش سازمانهای مدافع حقوق بشر، این چهار فعال کُرد در حین بازداشت و حبس تحت شکنجه شدید قرار گرفتند و در محاکماتی ناعادلانه به اعدام محکوم شدند.
وریشه مرادی در پایان نامه خود نوشت: «سرلوحه مبارزاتم این است: میخواهم آن تقدیری را که همیشه در بازیهای تراژیک زندگی تکرار میشود، به نفع آزادی بر هم زنم. در این بازی که عنوانش حقیقت است و تنها از طریق مبارزه به انجام میرسد، این بار، تقدیر شکست خواهد خورد. ژن ژیان آزادی مقاومت زندگی است.»
خانم مرادی در ۲۰ آبان توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «بغی» (قیام مسلحانه علیه حکومت) به اعدام محکوم شد.
او روز ۱۰ مرداد سال گذشته، در حومه سنندج بازداشت شد و روز پنجم دی همان سال، با پایان مراحل بازجویی، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، به بند زنان این زندان منتقل شد.
این زندان سیاسی پیشتر در نامهای سرگشاده از زندان، فاش کرد که در طول بازداشت، تحت شکنجههای جسمی و روانی، تهدید به اعدام و خشونتهای جنسیتی قرار گرفته است...