#نظرات_شما
پاسخ دلنوشته 7012
سلام خواهر خوبم امیدوارم الان حالت خوب باشد و دیگه هیچ قرص اعصابی استفاده نکنی . خواهرم به زندگیت فکرکن به عشقی که بین خودت و همسرت وجود دارد به دختر قشنگت فکر کن به آینده نگاه کن اینقدر گذشته رو ورق نزن نبش گور کردن چه فایده ای دارد بجز اینکه ناراحتت کنه هر چی بوده گذشته خدا رو شکر امروز همسرت دوست داره وضع مالی بدی هم ندارید . چرا زندگیت رو خراب میکنی . عزیزم شما هم کم مقصر نبودید اولا مطمئن باشید اون آقای اولی عاشق شما نبوده و دنبال بهانه بوده که رابطه اش رو قطع کند چون عاشق واقعی به هیچ دلیلی کنار نمیکشه با یک حرف و التماس عقب نمیکشه پس خودش دنبال بهانه بوده . امروز شما نباید به او فکر کنید . اشتباه شما زمانی که این دواقا در مورد شما تصمیم میگرفتند که یکیشان عقب برود شما باید این اجازه رو به آنها نمیدادید پس نظر شما چی میشه در مورد شما چی فکر کردند که بجای شما تصمیم بگیرند همون موقع شما باید هر دو را کنار میگذاشتید . حالا این موضوع هم گذشت . شما نوشته بودیدکه خیلی با همسرتان تفاوت دارید خوب مگه از اول نمیدانستید چرا تحقیق بیشتری انجام ندادید چرا بیشتر دقت نکردید .یا عنوان میکنید همسرتان همه خواستگارهای شما رو رد میکرد چرا بهش این اجازه داده میشد تازه آنها هم اگر خواستگار واقعی بودند چرا به حرف شوهرتان گوش میدادند.بنا بر این اشتباهات شما هم کم نبوده .حالا همه چیز گذشته و به امروز رسیدید . به نظر من آنقدر در گذشته نگردید فراموش کنید از این به بعد رو سعی کنید درست زندگی کنید زندگی شادی برای خودتان درست کنید تا همیشه سرحال و سالم باشید .گذشته رو بطور کل دور بریزید . انشالله موفق و خوشبخت باشید.
پاسخ دلنوشته 7012
سلام خواهر خوبم امیدوارم الان حالت خوب باشد و دیگه هیچ قرص اعصابی استفاده نکنی . خواهرم به زندگیت فکرکن به عشقی که بین خودت و همسرت وجود دارد به دختر قشنگت فکر کن به آینده نگاه کن اینقدر گذشته رو ورق نزن نبش گور کردن چه فایده ای دارد بجز اینکه ناراحتت کنه هر چی بوده گذشته خدا رو شکر امروز همسرت دوست داره وضع مالی بدی هم ندارید . چرا زندگیت رو خراب میکنی . عزیزم شما هم کم مقصر نبودید اولا مطمئن باشید اون آقای اولی عاشق شما نبوده و دنبال بهانه بوده که رابطه اش رو قطع کند چون عاشق واقعی به هیچ دلیلی کنار نمیکشه با یک حرف و التماس عقب نمیکشه پس خودش دنبال بهانه بوده . امروز شما نباید به او فکر کنید . اشتباه شما زمانی که این دواقا در مورد شما تصمیم میگرفتند که یکیشان عقب برود شما باید این اجازه رو به آنها نمیدادید پس نظر شما چی میشه در مورد شما چی فکر کردند که بجای شما تصمیم بگیرند همون موقع شما باید هر دو را کنار میگذاشتید . حالا این موضوع هم گذشت . شما نوشته بودیدکه خیلی با همسرتان تفاوت دارید خوب مگه از اول نمیدانستید چرا تحقیق بیشتری انجام ندادید چرا بیشتر دقت نکردید .یا عنوان میکنید همسرتان همه خواستگارهای شما رو رد میکرد چرا بهش این اجازه داده میشد تازه آنها هم اگر خواستگار واقعی بودند چرا به حرف شوهرتان گوش میدادند.بنا بر این اشتباهات شما هم کم نبوده .حالا همه چیز گذشته و به امروز رسیدید . به نظر من آنقدر در گذشته نگردید فراموش کنید از این به بعد رو سعی کنید درست زندگی کنید زندگی شادی برای خودتان درست کنید تا همیشه سرحال و سالم باشید .گذشته رو بطور کل دور بریزید . انشالله موفق و خوشبخت باشید.