🪻من هر بار جور دیگه ای دوستت دارم بابا!
هرسال بهمناسبت روز پدر برای بابا کتوشلوار میخریدم. هرسال یعنی از وقتی دستم توی جیب خودم رفته. امسال اما دستم کمی بسته است. چند شب پیش که مامان خانه نبود، بابا یکدست کتوشلوار خرید و آورد گذاشت توی کمد من و گفت: «اینم هدیهی روز پدرت.» که مثلاً جلوی برادرها کم نیاورم. خندیدم و گفتم: «صبر میکردی مرد! میخواستم برات بخرم.» گفت: «نمیخواستم به زحمت بیافتی. اون چند سال که من مریض بودم تو بهقدر کافی بهجام زحمت کشیدی و آبروم رو خریدی. من که نمیتونم زحمتاتو جبران کنم. از امیرالمؤمنین میخوام برات پدری کنه.»
@chehel_salegi
معلوم است که گریهام گرفت؛ مثل همین حالا که کیبورد گوشیام خیس شده. بعد گفت: «راستی! جیبهای کتوشلواره رو بگرد، یه وقت چیزی تووش جا نمونده باشه.» با خودم گفتم نکند کتوشلوارهای کهنهاش را گذاشتهباشد توی کاور؟ آخر این کارها از بابا بعید نیست.
جیبها را گشتم. یک فیش کربلا توی جیب جلوی کُت بود، بهنام من. معلوم است که گریهام گرفت؛ مثل همین حالا که کلماتم خیس شدهاند: «خدا همهی پدران عزیز رو حفظ و پدران درگذشته رو رحمت کنه. لطفاً برای شفای عاجل پدر یکی از دوستان عزیزم هم دعا بفرمایید»
منصوره رضایی (@mahboubeman) 💎
.......................................................
هم به لحاظ زیست شناسی ، هم به لحاظ اجتماعی زیباترین لحظه برای هر پدر لحظه ای است که فرزندانش ، همسرش و تمام کسانی که در مقطعی نیازمند حمایتش بوده اند به او افتخار کنند. این نهایت پاداش تکیه گاه بودن است: احساس افتخار بابت داشتنش.
#انوش
@safar_chehelsalegi
هرسال بهمناسبت روز پدر برای بابا کتوشلوار میخریدم. هرسال یعنی از وقتی دستم توی جیب خودم رفته. امسال اما دستم کمی بسته است. چند شب پیش که مامان خانه نبود، بابا یکدست کتوشلوار خرید و آورد گذاشت توی کمد من و گفت: «اینم هدیهی روز پدرت.» که مثلاً جلوی برادرها کم نیاورم. خندیدم و گفتم: «صبر میکردی مرد! میخواستم برات بخرم.» گفت: «نمیخواستم به زحمت بیافتی. اون چند سال که من مریض بودم تو بهقدر کافی بهجام زحمت کشیدی و آبروم رو خریدی. من که نمیتونم زحمتاتو جبران کنم. از امیرالمؤمنین میخوام برات پدری کنه.»
@chehel_salegi
معلوم است که گریهام گرفت؛ مثل همین حالا که کیبورد گوشیام خیس شده. بعد گفت: «راستی! جیبهای کتوشلواره رو بگرد، یه وقت چیزی تووش جا نمونده باشه.» با خودم گفتم نکند کتوشلوارهای کهنهاش را گذاشتهباشد توی کاور؟ آخر این کارها از بابا بعید نیست.
جیبها را گشتم. یک فیش کربلا توی جیب جلوی کُت بود، بهنام من. معلوم است که گریهام گرفت؛ مثل همین حالا که کلماتم خیس شدهاند: «خدا همهی پدران عزیز رو حفظ و پدران درگذشته رو رحمت کنه. لطفاً برای شفای عاجل پدر یکی از دوستان عزیزم هم دعا بفرمایید»
منصوره رضایی (@mahboubeman) 💎
.......................................................
هم به لحاظ زیست شناسی ، هم به لحاظ اجتماعی زیباترین لحظه برای هر پدر لحظه ای است که فرزندانش ، همسرش و تمام کسانی که در مقطعی نیازمند حمایتش بوده اند به او افتخار کنند. این نهایت پاداش تکیه گاه بودن است: احساس افتخار بابت داشتنش.
#انوش
@safar_chehelsalegi