به سينه میزندم سر، دلی كه كرده هوايت
دلی كه كرده هوای كرشمههای صدايت
نه يوسفم، نه سياوش، به نفس كشتن و پرهيز
كه آورَد دلم ای دوست! تاب وسوسههايت
تو را ز جرگهی انبوه خاطرات قديمی
برون كشيدهام و دل نهادهام به صفايت
تو سخت و دير به دست آمدی مرا و عجب نيست
نمیكنم اگر ای دوست، سهل و زود، رهايت
گره به كار من افتاده است از غم غربت
كجاست چابكی دستهای عقدهگشايت؟
به كبر شعر مَبينم كه تكيه داده به افلاک
به خاكساری دل بين كه سر نهاده به پايت
«دلم گرفته برايت» زبان سادهی عشق است
سليس و ساده بگويم: دلم گرفته برايت!
#حسین_منزوی
@chaameghazal 🌓
دلی كه كرده هوای كرشمههای صدايت
نه يوسفم، نه سياوش، به نفس كشتن و پرهيز
كه آورَد دلم ای دوست! تاب وسوسههايت
تو را ز جرگهی انبوه خاطرات قديمی
برون كشيدهام و دل نهادهام به صفايت
تو سخت و دير به دست آمدی مرا و عجب نيست
نمیكنم اگر ای دوست، سهل و زود، رهايت
گره به كار من افتاده است از غم غربت
كجاست چابكی دستهای عقدهگشايت؟
به كبر شعر مَبينم كه تكيه داده به افلاک
به خاكساری دل بين كه سر نهاده به پايت
«دلم گرفته برايت» زبان سادهی عشق است
سليس و ساده بگويم: دلم گرفته برايت!
#حسین_منزوی
@chaameghazal 🌓