بسیار خواندنی
ایرادهای آخوند خراسانی بر کافر شمردنِ تودههای غیر مسلمان
(آیا مردم بیاطلاع و ناآگاه از اسلام را میتوان کافر و مکلّف شمرد؟)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۱/۱۸
ملا محمدکاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی، صاحب کفایه (که در سطوح بالای حوزههای علمیه تدریس میشود) از برجستهترین علمای اسلامی در تشیّع به شمار میآید. اینک پاسخ شفاهی وی به پرسشی بسیار مهم را با هم و با دقت میخوانیم:
《مرحوم شیخ آقابزرگ [صاحب الذریعه] گفتند: یک بار در محضر آخوند خراسانی این پرسش مطرح شد که آیا خداوند تعالی غیر مسلمانان را به جرم نپذیرفتن اسلام، و مسلمانان غیر شیعی را به جرم نپذیرفتن تشیع عذاب خواهد کرد؟ مرحوم آخوند در پاسخ این سؤال در طیّ چند جلسه مطالبی مطرح کردند از جمله اینکه: خدای تعالی سه بار در قرآن کریم تصریح فرموده است که "لا نکلّف نفساً الّا وسعها: ما هیچکس را جز به قدر توانایی او تکلیف نمیکنیم" و یک بار تصریح فرموده است که "لا یکلّف الله نفساً الّا وسعها: خداوند هیچکس را جز به قدر توانایی او تکلیف نمیکند" و یک بار تصریح فرموده است که "لا تکلّف نفس الّا وسعها: هیچکس جز به قدر توانایی خود تکلیف ندارد" و یک بار تصریح فرموده است که "لا یکلّف الله نفساً الّا ما آتیها: خدا هیچکس را جز به قدر آنچه به او داده است تکلیف نمیکند".
در کنار این نصوص مکررۀ صریحۀ قرآنیه، کلام شهید ثانی درخور توجه است: (قالوا في باب التكليف أن المكلف يشترط كونه قادرا على ما كلّف به، إذ التكليف بدون ذلك محال، وظاهر أن هذا لا يتوقف على تحقق البلوغ الشرعي بإحدى العلامات المذكورة في كتب الفروع، بل قد يكون قبل ذلك بسنين أو بعده، كذلك بحسب مراتب الإدراك قوة وضعفا).
بر مبنای این مقدمات، و بر طبق این اصل مسلم عقلی که "عقاب بلا بیان و مؤاخذۀ بلا برهان قبیحان بشهادة الوجدان"، مکلّف شناختنِ یک فرد غیر مسلمان به قبول اسلام، و مجازات او به جرم نپذیرفتن اسلام، وقتی معقول است که حقانیّت اسلام -به عنوان تنها آیین بر حق- و بطلان همۀ ادیان دیگر، صد در صد بر آن فرد ثابت شده؛ و او از سر عناد و کفر جحودی، منکر آن شده باشد. همچنین مؤاخذۀ یک فرد غیر شیعی به دلیل عدم قبول تشیّع، وقتی معقول است که حقانیت تشیع -به عنوان تنها مذهب حق- و بطلان همۀ مذاهب دیگر صد در صد بر آن فرد ثابت شده باشد و باز هم او از سر عناد و ستیزهگری با آن مخالفت کرده باشد.
آنگاه اثبات حقانیت اسلام و تشیع بر منکران، عقلاً از یکی از سه طریق ذیل امکان دارد:
الف. مواجهه با پیامبر (ص) و امامان (ع) و مشاهده معجزاتی از ایشان که اعجاز آن برای همه قابل درک باشد؛ و عقلاً جای چون چرا در آنها نباشد و به موازات این نیز آگاهی از تعلیمات حقۀ اسلام از زبان آن بزرگواران ..
ب. طریق دومی که برای اثبات حقانیت اسلام و تشیع بر منکران میتوان فرض کرد آن است که ایشان ببینند جامعه اسلامی و شیعی، در برترین مرتبه ترقی و کمال قرار دارد و انسانیت و و فضائل اخلاقی -همچو عدالت، پاکدامنی، درستی، امانت، صداقت، نیکوکاری، نوعدوستی، عزت نفس، مساوات و...- در میان مسلمانان عموماً و شیعیان خصوصاً، بیش از هر جای دیگری حاکم و مشهود است ..
ج. .. تفکر و تحقیق و مطالعه دقیق و عمیق در متون اسلامی، و آشنایی صحیح با تعالیم محمدی و مقایسه آنها با تعالیم دیگر مکتبهایی است که قبلاً وجود داشتهاند و اینک وجود دارند؛ این راه گرچه شاید مطمئنترین راهها برای شناخت حق و دین و مذهب حق است لکن عملاً خیلی کم کسی میتواند از این راه استفاده کند زیرا ..》
(دیدگاههای آخوند خراسانی و شاگردانش ص ۵۳۹ تا ۵۴۷ -اینجا و اینجا-).
وی در خودِ کفایه نیز سخنان مکتوبی که گواه معذور دانستن افراد قاصر و بیخبر، و سپس اشاره به جا گرفتن یا نگرفتنِ آنان در دوگانۀ کفر و اسلام است دارد:
《.. وقد انقدح من مطاوي ما ذكرنا، أن القاصر يكون في الاعتقاديات للغفلة، أو عدم الاستعداد للاجتهاد فيها، لعدم وضوح الأمر فيها بمثابة لا يكون الجهل بها إلّا عن تقصير، كما لا يخفى، فيكون معذوراً عقلاً.
ولا يصغى إلى ما ربما قيل: بعدم وجود القاصر فيها، لكنه إنّما يكون معذوراً غير معاقب على عدم معرفة الحق، إذا لم يكن يعانده، بل كان ينقاد له على إجماله لو احتمله.
هذا بعضٍ الكلام مما يناسب المقام ، وأما بيان حكم الجاهل من حيث الكفر والإسلام، فهو مع عدم مناسبته خارج عن وضع الرسالة》
(ج ۱ ص ۳۳۲ و ۳۳۱ -اینجا-)
در همین باره رجوع شود به تفکیک فیروزآبادی یکی از شارحان کفایه:
نیز بنگرید به این سخن فیروزآبادی یکی از شارحان کفایه:
《.. (و بالجملة) إن الشاك الجاحد في الظاهر كافر و الشاك المقر في الظاهر بما هو مناط الإسلام مسلم و الشاك المحض الّذي لا يجحد و لا يقر ليس بمسلم بلا كلام و لكن الحكم بكفره و نجاسته مشكل شرعاً مع الاخبار المذكورة》
(عناية الأصول في شرح كفاية الأصول ج۳ ص ۳۹۶)
T.me/baznegari/1583
ایرادهای آخوند خراسانی بر کافر شمردنِ تودههای غیر مسلمان
(آیا مردم بیاطلاع و ناآگاه از اسلام را میتوان کافر و مکلّف شمرد؟)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۱/۱۸
ملا محمدکاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی، صاحب کفایه (که در سطوح بالای حوزههای علمیه تدریس میشود) از برجستهترین علمای اسلامی در تشیّع به شمار میآید. اینک پاسخ شفاهی وی به پرسشی بسیار مهم را با هم و با دقت میخوانیم:
《مرحوم شیخ آقابزرگ [صاحب الذریعه] گفتند: یک بار در محضر آخوند خراسانی این پرسش مطرح شد که آیا خداوند تعالی غیر مسلمانان را به جرم نپذیرفتن اسلام، و مسلمانان غیر شیعی را به جرم نپذیرفتن تشیع عذاب خواهد کرد؟ مرحوم آخوند در پاسخ این سؤال در طیّ چند جلسه مطالبی مطرح کردند از جمله اینکه: خدای تعالی سه بار در قرآن کریم تصریح فرموده است که "لا نکلّف نفساً الّا وسعها: ما هیچکس را جز به قدر توانایی او تکلیف نمیکنیم" و یک بار تصریح فرموده است که "لا یکلّف الله نفساً الّا وسعها: خداوند هیچکس را جز به قدر توانایی او تکلیف نمیکند" و یک بار تصریح فرموده است که "لا تکلّف نفس الّا وسعها: هیچکس جز به قدر توانایی خود تکلیف ندارد" و یک بار تصریح فرموده است که "لا یکلّف الله نفساً الّا ما آتیها: خدا هیچکس را جز به قدر آنچه به او داده است تکلیف نمیکند".
در کنار این نصوص مکررۀ صریحۀ قرآنیه، کلام شهید ثانی درخور توجه است: (قالوا في باب التكليف أن المكلف يشترط كونه قادرا على ما كلّف به، إذ التكليف بدون ذلك محال، وظاهر أن هذا لا يتوقف على تحقق البلوغ الشرعي بإحدى العلامات المذكورة في كتب الفروع، بل قد يكون قبل ذلك بسنين أو بعده، كذلك بحسب مراتب الإدراك قوة وضعفا).
بر مبنای این مقدمات، و بر طبق این اصل مسلم عقلی که "عقاب بلا بیان و مؤاخذۀ بلا برهان قبیحان بشهادة الوجدان"، مکلّف شناختنِ یک فرد غیر مسلمان به قبول اسلام، و مجازات او به جرم نپذیرفتن اسلام، وقتی معقول است که حقانیّت اسلام -به عنوان تنها آیین بر حق- و بطلان همۀ ادیان دیگر، صد در صد بر آن فرد ثابت شده؛ و او از سر عناد و کفر جحودی، منکر آن شده باشد. همچنین مؤاخذۀ یک فرد غیر شیعی به دلیل عدم قبول تشیّع، وقتی معقول است که حقانیت تشیع -به عنوان تنها مذهب حق- و بطلان همۀ مذاهب دیگر صد در صد بر آن فرد ثابت شده باشد و باز هم او از سر عناد و ستیزهگری با آن مخالفت کرده باشد.
آنگاه اثبات حقانیت اسلام و تشیع بر منکران، عقلاً از یکی از سه طریق ذیل امکان دارد:
الف. مواجهه با پیامبر (ص) و امامان (ع) و مشاهده معجزاتی از ایشان که اعجاز آن برای همه قابل درک باشد؛ و عقلاً جای چون چرا در آنها نباشد و به موازات این نیز آگاهی از تعلیمات حقۀ اسلام از زبان آن بزرگواران ..
ب. طریق دومی که برای اثبات حقانیت اسلام و تشیع بر منکران میتوان فرض کرد آن است که ایشان ببینند جامعه اسلامی و شیعی، در برترین مرتبه ترقی و کمال قرار دارد و انسانیت و و فضائل اخلاقی -همچو عدالت، پاکدامنی، درستی، امانت، صداقت، نیکوکاری، نوعدوستی، عزت نفس، مساوات و...- در میان مسلمانان عموماً و شیعیان خصوصاً، بیش از هر جای دیگری حاکم و مشهود است ..
ج. .. تفکر و تحقیق و مطالعه دقیق و عمیق در متون اسلامی، و آشنایی صحیح با تعالیم محمدی و مقایسه آنها با تعالیم دیگر مکتبهایی است که قبلاً وجود داشتهاند و اینک وجود دارند؛ این راه گرچه شاید مطمئنترین راهها برای شناخت حق و دین و مذهب حق است لکن عملاً خیلی کم کسی میتواند از این راه استفاده کند زیرا ..》
(دیدگاههای آخوند خراسانی و شاگردانش ص ۵۳۹ تا ۵۴۷ -اینجا و اینجا-).
وی در خودِ کفایه نیز سخنان مکتوبی که گواه معذور دانستن افراد قاصر و بیخبر، و سپس اشاره به جا گرفتن یا نگرفتنِ آنان در دوگانۀ کفر و اسلام است دارد:
《.. وقد انقدح من مطاوي ما ذكرنا، أن القاصر يكون في الاعتقاديات للغفلة، أو عدم الاستعداد للاجتهاد فيها، لعدم وضوح الأمر فيها بمثابة لا يكون الجهل بها إلّا عن تقصير، كما لا يخفى، فيكون معذوراً عقلاً.
ولا يصغى إلى ما ربما قيل: بعدم وجود القاصر فيها، لكنه إنّما يكون معذوراً غير معاقب على عدم معرفة الحق، إذا لم يكن يعانده، بل كان ينقاد له على إجماله لو احتمله.
هذا بعضٍ الكلام مما يناسب المقام ، وأما بيان حكم الجاهل من حيث الكفر والإسلام، فهو مع عدم مناسبته خارج عن وضع الرسالة》
(ج ۱ ص ۳۳۲ و ۳۳۱ -اینجا-)
در همین باره رجوع شود به تفکیک فیروزآبادی یکی از شارحان کفایه:
نیز بنگرید به این سخن فیروزآبادی یکی از شارحان کفایه:
《.. (و بالجملة) إن الشاك الجاحد في الظاهر كافر و الشاك المقر في الظاهر بما هو مناط الإسلام مسلم و الشاك المحض الّذي لا يجحد و لا يقر ليس بمسلم بلا كلام و لكن الحكم بكفره و نجاسته مشكل شرعاً مع الاخبار المذكورة》
(عناية الأصول في شرح كفاية الأصول ج۳ ص ۳۹۶)
T.me/baznegari/1583