سبد پر انتقادِ روحانیت
(اندر تقسیمبندی مردم توسط علمالهدی به دو دستۀ درون و بیرون از سبد روحانیت)
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۱۱/۱۲
《علم الهدی: باید مردم را به دو دسته درون و بیرون از سبد روحانیت تقسیم کنیم.
سیداحمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی و امامجمعه مشهد، روز پنجشنبه ۱۱ بهمنماه در اجلاسیه سالانه جبهه روحانیت مردمی در مسجدالعلی:
وی با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب اسلامی و تشکیل حزب جمهوری اسلامی ... تأکید کرد: ما امروز نیز نیاز به تشکل و تجمع داریم، اما این تشکل نباید شکل حزبی به خود بگیرد ... باید مردم را به دو دسته درون و بیرون از سبد روحانیت تقسیم کنیم. در ابتدا باید افرادی که درون این سبد هستند را حفظ کنیم و سپس به جذب افراد خارج از این دایره بپردازیم. اما در این مسیر نباید به گونهای عمل کنیم که باعث طرد نیروهای انقلابی و متدین شویم ... امروز دیگر روشهای سنتی پاسخگوی نیازهای جامعه نیست و روحانیت باید با درک این تغییرات، نقش فعالتری در هدایت فکری و فرهنگی جامعه ایفا کند》 "اینجا"
سبدِ مورد انتقادِ قرآن
قرآن نه بر بیدینومذهبها بلکه دقیقا بر مردمی مذهبی چه در مکه چه در مدینه که یا سختکوشانه تولیت کعبه را بر عهده داشتند و یا زندگیشان سراپا با شریعت گره خورده بود نازل شد. تمام زندگی آنان تحت نظارتِ استصوابی روحانیت و مقامات مذهبیشان اداره میشد
اما و اما و اما هنگامی که قرآن نازل شد سخت به روحانیت و پیروانشان تاخت و هر چه القاب بد بود را نثارشان کرد (گرچه از صدّیقانشان نیز تمجید نمود) با این توضیح اگر قرآن برای درسآموزی است پس باید مراقب تعمیم انتقادات قرآن از روحانیتِ آن زمان به روحانیت زمانهای بعد و کنونی بود!؛ درست نمیگویم؟
روحانیت اینک نزدیک به نیم قرن است در جای جای این سرزمین و در تمام نهادهای خرد و کلانِ اداری کشور حضور دارد تا چیزی خارج از فقه و شریعتشان مبنا قرار نگیرد اما حال و روزمان همین است که همه میبینیم؛ بطوریکه تمام کاندیداهای نهاییِ ریاست جمهوری در ادوار اخیر منتقدان جدی وضعیت جاری بوده و هستند.
مگر روحانیت کارنامهاش در این ۴۶ سال در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، بینالمللی و... موفق بوده که حال قُرب و بُعد به او را شاخص تقسیمبندی مردم کشور قرار دهیم؟ (البته کثیری و بلکه اکثر روحانیت اساساً در قدرت حضور ندارند و بحث به روحانیت حاضر در قدرت و تصمیمسازی و مؤسسات محدود است)
میزگرد شخصیتهای محبوب انقلاب با بهرهگیری از هوش مصنوعی.
کافی است برای پی بردن به توفیق روحانیت سراغ مؤثرترین، برجستهترین و محبوبترین شخصیتها در شکلگیری انقلاب و تداوم آن رویم.
دکتر شریعتی، سیدمحمود طالقانی و استاد مطهری را با هوش مصنوعی زنده کنید چه آنان محبوبترین چهرههای انقلاباند و تقریبا شهری در کشور نیست که نام خیابان و میدانی به نام این سه نباشد؛ حتی در برخی کلانشهرها علاوه بر خیابانی بزرگ همچنین نام آنها در خیابانهای محلهها نیز به چشم میخورد و بسا نام شهرکهایی به نام آنان ثبت شده: شهرک شریعتی، شهرک مطهری، شهرک طالقانی.
در پی آنان، سه شخصیت محبوب دیگر که نام آنان نیز در بسیاری از شهرهای کشور بر خیابانها و میادین ثبت شده را به کمک هوش مصنوعی احضار کنید: چمران، بهشتی و باهنر را.
اطلاعات لازم از اهداف انقلاب و استقرار نظام دینی در بیانات و سخنرانیهای آنان (به ویژه دکتر شریعتی که بسترسازی او اگر نبود معلوم نبود ۵۷ نیز به سرنوشت ۴۲ منجر میشد یا نه) را بیکموکاست، و نیز وضعیت حکمرانی در طول ۴۶ سال گذشته را با شاخصهای علمی به هوش مصنوعی دهید تا با استفاده از آن اهداف و این عملکرد، در میزگردی مصنوعی به ارزیابی کارنامه روحانیت و حکمرانیاش بپردازند و گفتگو کنند.
ببینیم دکتر شریعتی آیا اظهار رضایت میکند و نمره خوب و عالی میدهد یا نمره متوسط و همراه با انتقاد میدهد یا دو دستی توی سرش میزند که آخر این چه وضعی است!؟
ببینیم استاد مطهری چه داوری و قضاوتی دارد
ببینیم طالقانی چه خواهد گفت
ببینیم چمران و بهشتی (اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی) و باهنر (دومین دبیر کل آن حزب) چه بر زبان جاری میکنند
رجائی را هم بیاورید تا او هم نظرش را بگوید.
این نشست را نه اپوزیسیون جمهوری اسلامی بلکه گردانندگان آن برگزار کنند (دفتر رهبری، مراکز تحقیقات راهبردی در ریاست جمهوری و مجمع، مرکز پژوهشهای مجلس، به ویژه جریانهای سیاسی داخل کشور و فعال در زمان انقلاب و...).
https://t.me/baznegari/1579
(اندر تقسیمبندی مردم توسط علمالهدی به دو دستۀ درون و بیرون از سبد روحانیت)
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۱۱/۱۲
《علم الهدی: باید مردم را به دو دسته درون و بیرون از سبد روحانیت تقسیم کنیم.
سیداحمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی و امامجمعه مشهد، روز پنجشنبه ۱۱ بهمنماه در اجلاسیه سالانه جبهه روحانیت مردمی در مسجدالعلی:
وی با اشاره به نقش روحانیت در انقلاب اسلامی و تشکیل حزب جمهوری اسلامی ... تأکید کرد: ما امروز نیز نیاز به تشکل و تجمع داریم، اما این تشکل نباید شکل حزبی به خود بگیرد ... باید مردم را به دو دسته درون و بیرون از سبد روحانیت تقسیم کنیم. در ابتدا باید افرادی که درون این سبد هستند را حفظ کنیم و سپس به جذب افراد خارج از این دایره بپردازیم. اما در این مسیر نباید به گونهای عمل کنیم که باعث طرد نیروهای انقلابی و متدین شویم ... امروز دیگر روشهای سنتی پاسخگوی نیازهای جامعه نیست و روحانیت باید با درک این تغییرات، نقش فعالتری در هدایت فکری و فرهنگی جامعه ایفا کند》 "اینجا"
سبدِ مورد انتقادِ قرآن
قرآن نه بر بیدینومذهبها بلکه دقیقا بر مردمی مذهبی چه در مکه چه در مدینه که یا سختکوشانه تولیت کعبه را بر عهده داشتند و یا زندگیشان سراپا با شریعت گره خورده بود نازل شد. تمام زندگی آنان تحت نظارتِ استصوابی روحانیت و مقامات مذهبیشان اداره میشد
اما و اما و اما هنگامی که قرآن نازل شد سخت به روحانیت و پیروانشان تاخت و هر چه القاب بد بود را نثارشان کرد (گرچه از صدّیقانشان نیز تمجید نمود) با این توضیح اگر قرآن برای درسآموزی است پس باید مراقب تعمیم انتقادات قرآن از روحانیتِ آن زمان به روحانیت زمانهای بعد و کنونی بود!؛ درست نمیگویم؟
روحانیت اینک نزدیک به نیم قرن است در جای جای این سرزمین و در تمام نهادهای خرد و کلانِ اداری کشور حضور دارد تا چیزی خارج از فقه و شریعتشان مبنا قرار نگیرد اما حال و روزمان همین است که همه میبینیم؛ بطوریکه تمام کاندیداهای نهاییِ ریاست جمهوری در ادوار اخیر منتقدان جدی وضعیت جاری بوده و هستند.
مگر روحانیت کارنامهاش در این ۴۶ سال در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، بینالمللی و... موفق بوده که حال قُرب و بُعد به او را شاخص تقسیمبندی مردم کشور قرار دهیم؟ (البته کثیری و بلکه اکثر روحانیت اساساً در قدرت حضور ندارند و بحث به روحانیت حاضر در قدرت و تصمیمسازی و مؤسسات محدود است)
میزگرد شخصیتهای محبوب انقلاب با بهرهگیری از هوش مصنوعی.
کافی است برای پی بردن به توفیق روحانیت سراغ مؤثرترین، برجستهترین و محبوبترین شخصیتها در شکلگیری انقلاب و تداوم آن رویم.
دکتر شریعتی، سیدمحمود طالقانی و استاد مطهری را با هوش مصنوعی زنده کنید چه آنان محبوبترین چهرههای انقلاباند و تقریبا شهری در کشور نیست که نام خیابان و میدانی به نام این سه نباشد؛ حتی در برخی کلانشهرها علاوه بر خیابانی بزرگ همچنین نام آنها در خیابانهای محلهها نیز به چشم میخورد و بسا نام شهرکهایی به نام آنان ثبت شده: شهرک شریعتی، شهرک مطهری، شهرک طالقانی.
در پی آنان، سه شخصیت محبوب دیگر که نام آنان نیز در بسیاری از شهرهای کشور بر خیابانها و میادین ثبت شده را به کمک هوش مصنوعی احضار کنید: چمران، بهشتی و باهنر را.
اطلاعات لازم از اهداف انقلاب و استقرار نظام دینی در بیانات و سخنرانیهای آنان (به ویژه دکتر شریعتی که بسترسازی او اگر نبود معلوم نبود ۵۷ نیز به سرنوشت ۴۲ منجر میشد یا نه) را بیکموکاست، و نیز وضعیت حکمرانی در طول ۴۶ سال گذشته را با شاخصهای علمی به هوش مصنوعی دهید تا با استفاده از آن اهداف و این عملکرد، در میزگردی مصنوعی به ارزیابی کارنامه روحانیت و حکمرانیاش بپردازند و گفتگو کنند.
ببینیم دکتر شریعتی آیا اظهار رضایت میکند و نمره خوب و عالی میدهد یا نمره متوسط و همراه با انتقاد میدهد یا دو دستی توی سرش میزند که آخر این چه وضعی است!؟
ببینیم استاد مطهری چه داوری و قضاوتی دارد
ببینیم طالقانی چه خواهد گفت
ببینیم چمران و بهشتی (اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی) و باهنر (دومین دبیر کل آن حزب) چه بر زبان جاری میکنند
رجائی را هم بیاورید تا او هم نظرش را بگوید.
این نشست را نه اپوزیسیون جمهوری اسلامی بلکه گردانندگان آن برگزار کنند (دفتر رهبری، مراکز تحقیقات راهبردی در ریاست جمهوری و مجمع، مرکز پژوهشهای مجلس، به ویژه جریانهای سیاسی داخل کشور و فعال در زمان انقلاب و...).
https://t.me/baznegari/1579